به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۵ ساله درباره سرگذشت تاسفبار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهد گفت: تکفرزند خانوادهام هستم چراکه پدر و مادرم بعد از تولد من دچار مشکلات حادی شدند و درگیریهای آنان تا هنگام طلاق ادامه یافت.
مادرم دچار بیماری های روحی بود و پدرم نیز نمیتوانست با این وضعیت به زندگی مشترک ادامه بدهد به همین دلیل مادرم را طلاق داد و من هم در حالی مجبور شدم کنار پدرم زندگی کنم که او بعد از جدایی از مادرم با یک زن دیگر ازدواج کرده بود.
- فرار دختر ۱۷ ساله از خانه ۴ ماه پس از نامزدی | ۲ سال عاشق و معشوق بودیم اما...
- خیانت شوهر با دخترخاله همسرش | ما مثل خواهرم بودیم
ولی زندگی در این شرایط برایم بسیار سخت بود و نمیتوانستم با خواستههای نامادریم کنار بیایم. این بود که تصمیم گرفتم به طور مستقل زندگی کنم و به تحصیلاتم ادامه بدهم. بالاخره خانهای اجاره کردم و برای تامین هزینههای زندگی و تحصیل در یک شرکت خصوصی مشغول کار شدم.
در همین روزها بود که تحت تاثیر نگاهها و جملات عاشقانه پسری جوان قرار گرفتم و بعد از مدتی آشنایی با او ازدواج کردم، ولی طولی نکشید که این حرفهای عاشقانه جای خود را به سوءظن و بدبینی داد و در مدت کوتاهی ماجرای ازدواجم نافرجام ماند و از آن پسر جوان جدا شدم.
بعد از این جدایی بود که روح و روانم بیشتر به هم ریخت و دچار پرخاشگری حاد و اختلال شخصیتی شدم. در این شرایط احساس کردم در محل کارم از من سوءاستفاده میکنند و با آنکه همواره بیشتر از بقیه همکارانم کار میکنم، اما کمتر از دیگران حقوق می گیرم. به همین دلیل به سراغ صاحبکارم رفتم و چند بار در این خصوص با او درگیر شدم تا حدی که دیگر نتوانست پرخاشگریهای مرا تحمل کند و در نهایت مرا از محل کارم اخراج کرد.
بعد از این ماجرا بیشتر از همیشه به هم ریختم و اوضاع روحی مناسبی نداشتم. این بود که در اوج تألمات روانی و بدون اطلاع پدرم از خانه بیرون زدم و به کلانتری آمدم تا مرا راهنمایی کنید.
با توجه به وضعیت روحی این زن جوان بررسیهای روانشناختی در حالی با دستور سرهنگ غلامعلی تیموری (رئیس کلانتری امام رضا(ع)) آغاز و وی به مراکز تخصصی درمانی معرفی شد که پدر وی نیز برای اقدامات مشاورهای در مرکز انتظامی حضور یافت تا روند پیگیری مهارتهای اجتماعی و ارتباطی مورد تاکید قرار گیرد.