تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۸۵ - ۱۴:۵۲

آزاده بابایی‌نژاد: عجب شب‌های غریبی دارد این کابل؛ شهری که تنها چند صباحی است از یوغ چکمه‌های کمونیست‌ها و بعدترها «طالبان» نجات یافته اما هنوز در جای‌جای این شهر، از هر کوی و برزن، بوی غربت و تنهایی به مشام می‌رسد.

گویی در فرهنگ لغات زنان و مردان افغان، مفاهیمی‌چون آرامش، رفاه، امنیت و بی‌دردی، معنای خود را کاملا از دست داده است. اینجا کودک افغان غریب است. این برای اجتماع بشری – آن هم در قرن بیست‌ویکم - درد است که یونیسف در جدیدترین گزارش خود، نسبت به افزایش مرگ‌ومیر کودکان و مادران افغان به لحاظ شرایط نابسامان و نبود امکانات بهداشتی در این کشور، قویا هشدار داده است.

20درصد این کودکان بی‌گناه افغان تا پیش از رسیدن به سن 5سالگی به دلیل ابتلا به انواع بیماری‌های مهلک چون مالاریا، ذات‌الریه... جان می‌سپارند. از هر 100 زن افغان، 16 نفر هنگام زایمان طبیعی فوت می‌شوند. خیلی از کسانی که از آزادی وطنشان (افغانستان) از دست دشمن - چه خارجی، چه داخلی – مغرورند، به خاطر نبود شرایط مساعد حداقل زندگی مجبور به ترک کشورشان می‌شوند؛ مثلا می‌آیند به ایران و در اینجا بدون آنکه قانون ما از آنها حمایت کند، سخت‌ترین مشاغل یدی را انجام می‌دهند و روزانه مبلغ اندکی را به عنوان دستمزد، از کارفرمایان ایرانی خود می‌گیرند تا با آن زندگی خودشان و خانواده‌هایشان را سپری کنند (!)

نوشته‌هایم بوی تنهایی و غربت و درد افغان را می‌دهد. اما در کابل زندگی هنوز جریان دارد. مرد افغان از سنین بسیار پایین یاد گرفته برای تامین هزینه‌های زندگی خانوادگی‌اش، صبح‌ بسیار زود و بعد از ادای فریضه نماز، راهی محل کار خود شود. مزارع خشخاش یا مزارع هندوانه، مقصد اصلی آنهاست. امروزه با حضور آمریکایی‌ها در افغانستان، شرکت‌های ساختمانی بسیاری مشغول به کار هستند که عمده آنها آمریکایی‌اند و بسیاری از مردان کابل را به عنوان نیروی کار جذب کرده‌اند.

 کارگران افغان از صبح تا غروب آفتاب، در مزارع کار می‌کنند. در این میان، زن افغان خوب می‌داند که غذای مورد علاقه همسرش چیست و برای شام او غذایی دلچسب درست می‌کند(در افغانستان، بردن جهیزیه به عهده مرد خانه است؛ تنور نان‌پزی نیز جزء جدایی‌ناپذیر جهیزیه مردان افغان است). بعد از صرف شام، عمده خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند. مردان خانواده قلیان می‌کشند و زن خانه نیز برای همسر و فرزندانش هندوانه می‌آورد؛ با این توضیح که نمک نیز روی آن پاشیده می‌شود. بعد، نوبت تماشای تلویزیون و فیلم‌های آن فرامی‌رسد.

 افغانی‌ها عجیب به برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی علاقه دارند. با سقوط رژیم طالبان، شمار تلویزیون‌های خصوصی در این کشور، رو به فزونی است؛ اگرچه مولفه‌هایی همچون مدیران غیرمتخصص، کمی ‌آگهی‌های بازرگانی، کمبود نیروی کار، نبود حامیان مالی قدرتمند و مشکلات فنی، باعث می‌شود بسیاری از این تلویزیون‌ها در ابتدای راه‌اندازی تعطیل شوند. هم‌اکنون 9تلویزیون خصوصی در این کشور به فعالیت مشغولند. در میان برنامه‌های مفید، متنوع و سرگرم‌کننده این شبکه‌ها، فیلم‌های هندی جزوی جدایی‌ناپذیر به شمار می‌روند. حتی گیشه‌های سینماهای افغانستان نیز از راه نمایش فیلم‌های هندی تامین می‌شوند و به‌ندرت محصولات سینمایی دیگر کشورها روی پرده می‌رود.

 البته فیلم‌های هندی که در سینماها نمایش داده می‌شوند، هیچ‌گاه به زبان دری دوبله نمی‌شوند زیرا فیلم‌ها آنقدر زود از تنور بالیوود برای سینماهای افغانستان درآورده می‌شود که فرصت دوبله پیش نمی‌آید. جالب است بدانید عمده کارت‌پستال‌های ساخت افغانستان که در بقالی‌ها به فروش می‌رسد، به مناظر طبیعی اختصاص دارد یا به هنرپیشه‌های هندی و جالب‌تر اینکه بسیاری از دانش‌آموزان در روز معلم به آموزگاران‌شان، کارت پستال هنرپیشه‌های هندی می‌دهند. به اعتقاد کارشناسان، شرایط کنونی زندگی مردم افغانستان که طی آن داشتن لوازم و ضروریات زندگی برای آنها آرمانی می‌نماید، علت اصلی گرایش آنها به سینمای غیرواقعی هند است.

افغان‌ها نیز همچون هندی‌ها مجذوب فیلم‌های هندی با آن فیلمنامه‌های سست و داستان‌های ملال‌آور می‌شوند و به نقل شاهرخ‌خان - هنرپیشه سرشناس بالیوود - فیلم‌های هندی را باید از صمیم قلب دید نه با مغز.به هر روی، هر شب جمعه، یک فیلم هندی از شبکه سراسری افغانستان پخش می‌شود. در این میان، تفریحات شبانه خانواده‌های متوسط و تا حدودی مرفه کابل شکلی دیگر دارد.این خانواده‌ها با پرداخت بهای بلیت تقریبا گران‌قیمت سینما می‌توانند جدیدترین فیلم‌های ‌هالیوود و بالیوود را به زبان اصلی تماشا کنند.

هر ازچندگاهی نیز کنسرت‌های موسیقی خوانندگان  افغان یا هندی در کابل برپا می‌شود و قیمت بلیت آن به حدی بالاست که فقط ثروتمندان از عهده پرداخت آن برمی‌آیند. در تابستان، مغازه‌های بستنی‌فروشی یا به قول خودشان «آیس‌کریم‌فروشی» تا پاسی از شب باز است و مردم می‌توانند بعد از تماشای یکی از فیلم‌های هندی‌ای که همه آنها به‌خوبی تمام می‌شود، با صرف یک بستنی راهی خانه‌هایشان شوند. در زمستان، مغازه‌های آب‌انارفروشی، بازارشان حسابی گرم است و مردم کابل بسیار علاقه دارند که یک لیوان لب‌پُر آب انار بنوشند.

در پایان، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بدانید اخیرا سازمان ملل متحد با همکاری حشمت‌خان - کارگردان سرشناس افغان - فیلم مستندی را از زندگی دوباره مردم افغان تهیه کرده که طی آن بازگشت مهاجران به وطن در آن تشویق شده و قرار است این فیلم از شبکه‌های معتبر جهانی با زیرنویس دری و پشتو پخش شود تا این‌چنین، افغانی‌های ساکن در کشورهای دیگر، ضمن ترغیب به بازگشت، برای ساختن افغانستانی دیگر، آستین همت بالا بزنند.