این برنامه که با مدلهای مختلفی از گوشیهای تلفن همراه سازگار است، شامل امکاناتی از قبیل دانلود قرائت قرآن کریم، اوقات شرعی، احادیث و محاسبه ذکات بر حسب دارایی میشود؛ همچنین این نرمافزار اوقات شرعی و راهنمای قبله برای هزار شهر در 200 کشور را در اختیار کاربران قرار میدهد. این خبر، میتواند از چند جنبه مورد توجه قرار گیرد که در این مجال، 2 نکتهاش را مرور میکنیم.
نکته نخست این است که این برنامه به زبانهای انگلیسی، عربی، فرانسه و اردو ارائه شده و در این میان، با وجود خیل کاربران فارسی زبان گوشیهای نوکیا، خبری از زبان فارسی نیست! اما این امر با وجود اینکه ممکن است ناخوشایند بهنظر برسد، نشان از فرصتی دارد که پیش روی متخصصان و برنامهنویسان کشور ماست.
اگر متولیان و سیاستگذاران صنعت نرمافزار به فکر توسعه توانمندیها و تعامل با فعالان جهانی این حوزه باشند، متخصصان داخلی ما میتوانند سهمی از بازار جهانی تولید نرمافزارهای تلفن همراه را به چنگ آورند.
در واقع سرمایهگذاری روی تولید برنامهها و محتواهای قابل استفاده برای گوشیهای موبایل که با فرهنگ و نیازهای ما (و حتی کشورهای دیگر) سازگار باشد، فرصت مناسبی است برای ورود به زنجیره جهانی تولید گوشی تلفن همراه.
اما افسوس که برنامهریزان و سیاستگذاران صنعت در کشور ما، به جای شکار چنین فرصتهایی، بر پروژههای شکست خورده و ناموفقی همچون تولید گوشی تلفن همراه داخلی پافشاری میکنند که نتیجهای جز اتلاف سرمایههای انسانی و مالی در پی نداشته و نخواهد داشت.
نکته دوم اما موضوعی است که حین خواندن و ترجمه خبری که ذکر شد، توجه نویسنده را به خود جلب کرد: اگر از سرویس ترجمه گوگل برای ترجمه عبارت لاتین Ramadan (رمضان) استفاده کنید، گوگل این عبارت را به «ماه مبارک رمضان» بر میگرداند!
به کلمه مبارک دقت کنید: همین کلمه به ظاهر کوچک، نشان از عمق دقت و دانش بزرگان جهانی اینترنت و نرمافزار دارد؛
آنچه گوگل و امثال گوگل را به غولهای جهانی این عرصه تبدیل کرده است، چیزی نیست جز شناخت دقیق فرهنگ، سلیقه و نیاز مخاطب! همین شناخت است که موفقیت شرکتهای بزرگ را در ارائه برنامههای ویژه فرهنگها و اقوام مختلف و بهخصوص مسلمانان تضمین میکند و این شرکتها را به جایگاه بزرگترین تولیدکننده گوشی در جهان میرساند.
حال، پروژه تولید گوشی داخلی را در نظر بگیریم و بار دیگر از خود بپرسیم چرا کشور ما با وجود همه توانمندیها و استعدادهای جوانان و فارغالتحصیلان ایرانی نمیتواند سهمی از بازارهای جهانی صنعت و بهویژه صنعت نرمافزار داشته باشد؟
پاسخ ساده است: درحالیکه ما چه در سطح بنگاهها و شرکتها و چه در سطوح ملی و کلان حتی از درک توانمندیها و اولویتهای صنعتی خود عاجزیم و نمیتوانیم یا نمیخواهیم نیازهای مخاطب داخلی را برطرف سازیم یا سرمایهگذاریهایمان را بهدرستی جهتدهی کنیم، چگونه میتوانیم فرهنگها و سلایق بسیار متنوع و متفاوت مخاطبان و کاربران جهانی را بشناسیم و با محصولات خود، نیازهای آنها را پاسخ دهیم؟ اینگونه است که نه در توسعه صنعت نرمافزار موفق میشویم و نه در تولید گوشی تلفن همراه!
سعید سلیمانی