به گزارش همشهری آنلاین، ثمانه اکوان؛کارشناس مسائل آمریکا در روزنامه همشهری نوشت، حملاتی که رژیم صهیونیستی در طول ۳هفته گذشته بیان میکرد که قرار است در پاسخ به عملیات بزرگ و موفقیتآمیز «وعده صادق۲» انجام دهد، جمعهشب به وقوع پیوست و برخلاف آنچه تصور میشد و در رسانههای غربی بازتاب زیادی پیدا کرده بود، اصلا عملیاتی بزرگ و مقتدرانه نبود. در مورد چرایی این مسئله دلایل زیادی وجود دارد، اما چند نکته مهم در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد.
۱-باید بین فعالیتهای رسانهای و جنگ روانی با واقعیتهای میدان تفاوت قائل شد و آنها را از یکدیگر تمیز داد تا مشخص شود رژیم چه گزینههایی برای مقابله با ایران داشت. رژیم صهیونیستی که به محدودیتهای خود در حمله به ایران آگاه بود، تلاش کرد با اقدامات رسانهای و جنگ روانی، در طول چند هفته گذشته، خود را در مقابل ایران قدرتمند و در مقابل جامعه جهانی یک بازیگر خردمند و البته محتاط نشان دهد که مایل به گسترش تنش و درگیری در منطقه غرب آسیا نیست. فاصله زیاد تا ایران، آگاهی به پدافند قوی ایران در مقابله با موشک، ریزپرندهها و بهخصوص هواپیماهای جنگی، نداشتن موشکهایی که بتواند از داخل مرزهای سرزمینهای اشغالی ایران را هدف قرار دهد و بسیاری از محدودیتهای نظامی دیگر باعث میشد رژیم نتواند آنطور که میخواهد با ایران وارد کارزار نبرد فراگیر شود. درعینحال مجهزنبودن رژیم به موشکهای با برد بالا و همچنین محدودیتهای مقابله با ایران بهعنوان یک قدرت بزرگ منطقهای که توانایی حمله نظامی خود به سرزمینهای اشغالی را در ۲عملیات بزرگ وعده صادق۱و۲ نشان داده بود، باعث شد رژیم در نوع مقابله خود با ایران احتیاط زیادی به خرج دهد.
بااینحال حامیان و متحدان نتانیاهو در طول چند هفته گذشته به حمایت از او آمدند و با انتشار اخباری در مورد تلاش برای کاهش تنشها در منطقه و رفتوآمدهای دیپلماتیک اینطور وانمود کردند که مسائل دیگری چون انتخابات آمریکا و تلاش برای کاهش تنش در منطقه، علت اصلی کنترل میل رژیم صهیونیستی به انجام عملیات گسترده و زیانبار نظامی در ایران است. اما نگاهی به گزینههایی که دولت نتانیاهو برای مقابله با ایران در دست داشت، نشان میداد همه این فعالیتها نمایشی برای حفظ آبروی رژیم صهیونیستی در منطقه بیشتر نیست و اصولا دولت نتانیاهو گزینههای زیادی در این خصوص نداشت.
۲- دکترین هستهای جمهوری اسلامی در این میان بهنظر مهمترین عامل بازدارنده در شرایط فعلی است. آمریکا و متحدانش بهخوبی میدانستند که حملهای ولو کوچک به سایتهای هستهای کشورمان میتواند با توجه به درخواستهای مکرر مردم و کارشناسان داخل کشور، سیاستها و دکترین هستهای کشورمان را تغییر دهد. احتمال خروج از انپیتی و تغییر سیاستهای هستهای ۲عاملی بود که توانست جلوی تلاش صهیونیستها برای حمله به تأسیسات هستهای کشورمان را بگیرد.
۳-درخصوص تأسیسات نفتی کشورمان نیز عامل بازدارنده در این میان آسیبپذیربودن رژیم صهیونیستی بود. اگر در بحثهای مرتبط با حملات اتمی، بحث حمله اول و حمله دوم مطرح است و بازدارندگی در این زمینه با توانایی یک کشور در انجام حملات دومبهبعد سنجیده میشود، در این مورد نیز بهنظر میرسد سبک و سنگین کردن گزینههای حمله اول و حمله دوم، باعث شد رژیم صهیونیستی نتواند تأسیسات نفتی ایران را هدف قرار دهد. سؤالی که روبهروی نتانیاهو و کابینهاش قرار داشت این بود که آیا بعد از حمله اول به تأسیسات نفتی ایران (که باید مشخص میشد از بین چندین و چند تأسیسات با گستردگی جغرافیایی زیاد، به کدامیک از آنها باید حمله شود)، آیا تأسیسات مرتبط با انرژی در داخل سرزمینهای اشغالی بهاندازه ایران دارای تنوع و گستردگی هست که رژیم بعد از حمله به آنها، در تأمین انرژی خود دچار مشکل نشود؟ ایران البته گزینههای محدودی برای حمله به تأسیسات مرتبط با انرژی در داخل سرزمینهای اشغالی داشت که هدف قراردادن هرکدام از آنها بهدلیل کمبودن تعدادشان میتوانست بحرانی بزرگ برای این رژیم به ارمغان بیاورد. بنابراین بازدارندگی اصلی درخصوص تأسیسات نفتی کشورمان، گستردگی جغرافیایی این تأسیسات و همچنین ترس از حملات تلافیجویانه ایران در این خصوص بود، نه رفتار عقلانی رژیم در کاهش تنش در منطقه.
۴-مسئله بعدی که نقشی جدی در ضعیفبودن حملات صهیونیستها به ایران داشت، مسئله دیپلماسی پرتوان و فعال کشورمان در طول چند هفته گذشته بود. بعد از برگزاری نمازجمعه تاریخی روز سیزدهم مهرماه که بلافاصله بعد از عملیات وعده صادق۲ برگزار شد، پیام صریح و قاطع ایران در حفاظت از مرزهای خود و همچنین ایجاد بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی را به دنیا ابلاغ کرد. دستگاه سیاست خارجی کشورمان با تلاش فزایندهای برای تمام کشورهای منطقه و همچنین قدرتهای جهانی مشخص ساخت که هر نوع کمک به رژیم صهیونیستی برای هدف قراردادن ایران، تبعاتی بسیار پرهزینه برای کشورهای درگیر در این مسئله دارد. بر همین اساس است که ایالات متحده بلافاصله اعلام میکند که در این عملیات نقشی نداشته و کشورهای منطقه نیز در سفرهایی که وزیر امور خارجه کشورمان به منطقه داشت، صراحتا اعلام کردند که اجازه نمیدهند از حریم هوایی و زمینیشان برای حمله به ایران استفاده شود. در اینجا میدان و دیپلماسی در کنار هم و شانهبهشانه یکدیگر توانستند بازدارندگی بسیار مناسبی برای کشورمان ایجاد کنند که میتواند درسی تاریخی برای سیاستگذاران و تحلیلگران در داخل و خارج از کشور باشد. عملیات وعده صادق۲ و بعد از آن فعالیتهای دستگاه دیپلماسی برای مقابله با رژیم صهیونیستی به تمام دوگانههای بیاساس درخصوص میدان و دیپلماسی پایان داد و رکوردی تاریخی در حفظ منافع ملی ایران را برای مردم به نمایش گذاشت.
سؤال اصلی حالا بعد از عملیات نظامی جمعهشب رژیم صهیونیستی این است که ایران چطور باید در راستای حفظ بازدارندگی خود به این اقدامات پاسخ دهد. پاسخ به این سؤال را رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تاریخی ۱۳مهرماه بیان کردند: «نه تعلل میکنیم و نه شتابزده عمل میکنیم.» جمهوری اسلامی این حق را دارد که به عملیات رژیم صهیونیستی پاسخ دهد و این کار را باید در زمان مناسب و با پیوست رسانهای و دیپلماتیک مناسب انجام دهد. گرچه این عملیات از آنچه انتظار میرفت کوچکتر و درعینحال بیاثرتر و حقیرتر بود، اما باز هم حاکمیت ملی ایران در این خصوص زیر پا گذاشته شده و باید پاسخ مناسب و در شأنی به این اقدامات تحریکآمیز رژیم صهیونیستی داده شود.