150سال پیش در چنین روزی حفاریهای ادوین دریک در پنسلوانیا به نتیجه رسید و نقشآفرینی نفت بهعنوان عمدهترین منبع انرژی جهان آغاز شد. مطلب پیش رو سرمقاله تازهترین شماره هفتهنامه پترولیوم آرگوس (31 آگوست/ 9 شهریور) در این باره است.
یکصدوپنجاهمین سالگرد فعالیت صنعت نفت آمریکا هفته گذشته کاملا بی سر و صدا سپری شد. اگر شما در تیتوسویل در پنسلوانیا زندگی نکرده باشید – جایی که کلنل ادوین دریک نخستین چاه نفت آمریکا را در روز 27 آگوست سال 1859 حفر کرد - غیرممکن است که متوجه یکصدوپنجاهمین سالگرد شروع به کار صنعت نفت آمریکا شده باشید. با وجود نقش محوریای که نفت در جهان معاصر ایفا میکند، خارج از تیتوسویل هیچکس مایل نبود این مناسبت را در آمریکا جشن بگیرد. در مقابل، کشورهای بزرگ مصرف کننده نفت به موضوع کاهش وابستگی به نفت علاقه بیشتری نشان می دهند.
اما گریز از وابستگی به نفت دشوار خواهد بود. نفت، موتور محرک اقتصاد جهانی و سنگبنای ایجاد توازن در قدرت سیاسی و اقتصادی است. اگرچه ممکن است برای کشورهای مصرفکننده خوشایند نباشد اما تا آنجا که آینده را میتوان پیشبینی کرد، نفت همچنان سوخت غالب خواهد بود. با وجود تبلیغات زیادی که پیرامون سایر سوختها به عمل میآید تا کنون هیچ سوخت جایگزینی نتوانسته است در مقیاسی قابل توجه و بهگونهای مؤثر جای نفت را بگیرد.
در حال حاضر نیمی از نفت جهان در بخش حملونقل مورد استفاده قرار میگیرد، در حالیکه پیش از بحرانهای نفتی دهه 70 این میزان یکسوم بود. سهم بخش حملونقل همچنان افزایش خواهد یافت و بیشتر رشد تقاضای جهانی نفت را بهخود اختصاص خواهد داد. با وجود دستاوردهای فراوان در زمینه کارایی انرژی، جایگاه نفت بهعنوان مرکز ثقل ترکیب انرژی به راحتی قابل تغییر نیست.
بازار نفت به خوبی از این نکته آگاه است و به همین دلیل است که قیمت نفت با وجود رکود جهانیای که سال گذشته آغاز شد، به 70 دلار در هر بشکه بازگشته است. تغییرات دائمی در ساختار صنعت نفت بازگشت به قیمتهای پایینتر را غیرممکن می سازد. در طرف تقاضا، سهم فزاینده بخش حملونقل در استفاده از نفت بدان معناست که مصرفکنندگان در مقایسه با گذشته، زمانی که نفت در مقیاس گستردهای در بخش صنعت بهعنوان سوخت و یا تولید برق مورد استفاده قرار میگرفت، هزینه بیشتری برای نفت خواهند پرداخت. در طرف عرضه، هزینههای بالا، توسعه منابع نفت کشورهای غیر عضو اوپک را گرانتر میسازد و به این ترتیب شرکتهای نفتی در مورد افزایش تولید، بدون اینکه از سودآوری پروژهها اطمینان داشته باشند، مردد هستند.
اوپک از نیاز چین به نفت بیشتر، نفع میبرد. تولیدکنندگان غیر اوپک دیگر همچون دهههای 1980 و 1990 برای قیمتهای نفت سقف تعیین نمیکنند و برای اعضای اوپک – به ویژه عربستان سعودی – این امکان را فراهم میآورند تا در زمینه قیمتهای نفت خام از نفوذ فزایندهای برخوردار باشند. دارندگان ذخایر نفتخام ارزان در مقایسه با گذشته خواستار رانت اقتصادی بیشتری هستند. ملک عبدالله بنعبدالعزیز، شاه عربستان، علی نعیمی، وزیر نفت عربستان و شورای وزرای عربستان میگویند که قیمت 75 تا 80 دلار برای نفت بهای عادلانهای است.
شرکتهای نفتی نیز با استناد به هزینه بالاتر توسعه میدانهای نفتی در کشورهای غیر عضو اوپک، دیدگاه عربستان را تقویت میکنند. بیشتر ذخایر نفتی که با هزینه پایین تولید می شوند دور از دسترس صنعت نفت قرار دارند. از این رو بهترین فرصتها را برای سرمایهگذاری در ذخایر نفت آبهای بسیار عمیق، مناطق مرزی و منابع غیرمتعارف مانند ماسههای نفتی میتوان جست. شرکتهای نفتی میگویند که توسعه این میدانها نیازمند آن است که بهای نفت هر بشکه 40 تا 50 دلار باشد.
اگر تولیدکنندگان تمایل خود را برای جلوگیری از افزایش دوباره قیمتهای نفت به اثبات برسانند، ممکن است مصرفکنندگان برای جشن گرفتن سالگردهای صنعت نفت علاقه بیشتری داشته باشند. اقتصاد جهان برای خروج از رکود تلاش میکند و افزایش غیرضروری بهای نفت به راحتی می تواند بهبود اوضاع اقتصادی را تهدید کند.