با آغاز برنامه پنجم توسعه و رویکرد ایجاد صندوق توسعه ملی با کارکردی مشابه این صندوقها، بررسی آثار بحران جهانی اقتصاد بر عملکرد و کارکرد این صندوقها از اهمیت ویژهای برخوردار شده است.
در این مجال اثر رکود اقتصاد جهانی بر عملکرد صندوقهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته و راهبردهای جدید اداره آنها در دوره بحران مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بحران مالی جهانی، بسیاری از مؤسسات باسابقه سرمایهگذاری در جهان را با مشکل مواجه کرده است. بسیاری از آنها حتی اگر دوباره شرایط بازار مساعد شود و بخشی از ضرر و زیان آنها جبران شود، نیاز به بازسازی کامل دارند. صندوقهای تأمین مالی و پوشش ریسک در این بحران بیشترین آسیب را دیدهاند. برای مثال صندوق اسپاری در نیویورک که ثروت آن در ابتدای سال 2008، 8/2میلیارد دلار بوده بهعلت ضرر هنگفت ناشی از کاهش قیمت کالاها، منحل شده است.
صندوق RAB لندن که در زمینه تأمین مالی پروژههای معدنی فعال است بهدنبال بازخرید اقساط و برگرداندن وجوه خود، به علت کاهش قیمت کالاهای معدنی است. ارزش داراییهای این صندوق در سال 2008، 74درصد کاهش یافته است.
به گزارش Monitor Group که یک مؤسسه مشاور مالی آمریکایی است، در بحران اخیر، فقط صندوقهای بخش خصوصی، متضرر نشدهاند.
صندوقهای ثروت ملی از سال2006 تاکنون 7/ 125 میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند که ارزش این سرمایهگذاریها بیش از 2/ 57میلیارد دلار کاهش یافته است. طبق یکی از گزارشهای بخش روابط خارجی مؤسسه GCC (اتحادیه کشورهای عرب حوزه خلیجفارس) صندوقهای ثروتی کشورهای حوزه GCC ، در بحران اخیر 350میلیارد دلار از داراییهای خود را از دست دادهاند. سایر صندوقهای ثروتی نیز وضعی از این بهتر ندارند.
اما با وجود این وضعیت SWFها (صندوقهای ذخیره ارزی دولتها) پس از یک دوره سکوت دوباره در حال بازگشت به بازار سرمایه برای سرمایهگذاریهای بزرگ، ولی با شکلی متفاوت هستند.این تفاوتها از دو منظر قابل بررسی است.
تفاوت در نحوه سرمایهگذاری و ادارهSWFها در پروژههای مهم استراتژیک (از نظر ملی) سرمایهگذاری میکنند. این سرمایهگذاریها در زمینههای مختلف مثل بانک، املاک و مستغلات، انرژی و تکنولوژیهای نوین صورت میگیرد. ازجمله سرمایهگذاریهای استراتژیک و بزرگ صورتگرفته در بحران اخیر میتوان به سرمایهگذاری 3میلیارد دلاری شرکت سرمایهگذاری چین (CIG) در شرکت بلکاستون (Black Stone Private Enquiry Firm) یا سرمایهگذاری 75میلیارد دلاری صندوق ثروتی امارات در Citygroup اشاره کرد.
از طرفی حجم سرمایهگذاری SWFها با توجه به ثروت آنها، بالاست، از اینرو مستقیماً به مدیریت سرمایهگذاریها نمیپردازند بلکه مدیریت آنها را به سایر مؤسسات دولتی میسپارند و در عوض به اداره منابع ارزی کشورهای متبوعشان میپردازند.
این تغییر رویه به این دلیل است که در شرایط کنونی سرمایهگذاری صندوقها از نیازهای دولتی و استراتژیک کشور تأثیر میپذیرد و تفاوت بین انگیزه سرمایهگذاری توسط SWF و سرمایهگذاری دولتی منجر به تغییر در نحوه سرمایهگذاریهای صندوقها و در نهایت تغییر مسیر بینالمللی سرمایهها شده است.
تفاوت در حجم سرمایهگذاری
در روزهای داغ سالهای 2007 و 2008 که قیمت نفت رفته رفته رو به افزایش بود و بازارهای جهانی از وضعیت مناسبتری برخوردار بودند، صندوقهای ذخیره ثروتی کشورهای جهان خصوصا صندوقهای نفتی،با افزایش موجودی قابل ملاحظهای روبهرو شدند. از اینرو سرمایهگذاری این صندوقها افزایش یافت. صندوق ثروتی کویت و امارات از این جمله بودند که سرمایهگذاری در بانکها و داراییهای بخش خصوصی و شرکتهای بزرگ را شتاب دادند.
اما این شتاب اکنون اندکی کاهش یافته و نحوه آن همانطور که بیان شد تغییر یافته و متاثر از سرمایهگذاری دولتها شده است.
SWFها در پاسخ به نااطمینانیهای اخیر در بازارهای جهانی، افق زمانی سرمایهگذاریها را کاهش دادهاند و انتقال منابع نیز کاهش یافته است. این مورد خصوصا در خصوص SWFهای نفتی بیشتر مشهود است.
کاهش عایدی انتظاری بازار منجر به تعویق بعضی از سرمایهگذاریها شده است. میتوان گفت SWFها سرمایهگذاریهایی را که در سالهای 2007 و2008 میکردند اکنون انجام نمیدهند مگر اینکه داراییها را بتوانند در قیمت پایینی بخرند.
تغییر در رویکرد ناشی از بحران جهانی
صندوقها در شرایط کنونی گرایش به نقش صندوق تثبیتی پیدا کردهاند تا بتوانند کشورهای متبوع خویش را در برابر کاهش قیمت داراییها و کاهش درآمدهای صادراتی حمایت کنند. در واقع آنها از دولتها در برابر دچار شدن به بیماری هلندی حمایت میکنند. بهترین نمونه از این دست صندوقها، صندوق ثروتی روسیه است که در حال حاضر در حال تامین بخشی از درآمدهای دولت است.
خبرها حاکی از در نظر گرفتن یک برداشت 43میلیارددلاری از صندوق ثروتی روسیه جهت تامین مخارج دولت وحمایت از برنامههای اتمی است.
برخی از صندوقها در شرایط اخیر به عنوان صندوقهای تثبیت، برای حمایت از تولید داخلی اقدام به سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای داخلی کردهاند. از جمله این صندوقها صندوق ثروتی آذربایجان است که در زمینه صنایع آهن، مس و طلا که شرکتهای آذربایجانی از آنها منتفع میشوند سرمایهگذاری کرده است. نمونههای دیگر این قبیل سرمایهگذاریها توسط صندوقهای ثروتی کشورهای برزیل و سنگاپور صورت گرفته است. در حال حاضر SWFها بیشترین سرمایهگذاریها را در بانکها و موسسات مالی سرمایهگذاری صورت دادهاند.
حتی پس از رکودبازارها، این سیاست با سرمایهگذاری در املاک و مستغلات و انرژی دنبال شده است اما اکنون با رویکرد جدید SWFها برای پوشش ریسک، تنوع پرتفوی به عنوان یک سیاست عملی موردنظر قرار گرفته و از اینرو بخش معادن نزد SWFها اقبال زیادی یافته است. صندوق ثروتی چین (CIG)، مبلغ 75/1 میلیارد دلار در شرکت Techco Mine سرمایهگذاری کرده است. این سرمایهگذاری تقریبا 2/17 درصد از داراییهای این شرکت و 7/6 درصد از حق رای در این شرکت را در بر میگیرد. سایر SWFها نیز سرمایه گذاری در این رشته را آغاز کردهاند اما صندوق چین از همه پیشتازتر است.
انتظار میرود سرمایهگذاری SWFها در بخش انرژی کمتر شود. بسیاری از این صندوقها متعلق به کشورهای نفتخیز هستند و دولتهای متبوع آنها داراییهای زیادی در این زمینه دارند. پیشبینی میشود سرمایهگذاری در بخش نفت اغلب توسط صندوق کشورهایی مثل کره و سنگاپور که منابع نفتی ندارند یا کشورهای صنعتی مانند ژاپن و چین که مصرفکننده شدید نفت و گاز هستند صورت گیرد.
آنچه مشهود است در شرایط کنونی SWFها در زمینه استراتژی سرمایهگذاری دقیقتر شدهاند. تعداد کمی از SWFها با استراتژی متغیر فعالیت میکنند و عمده این صندوقها راهبرد مشخصی را دنبال میکنند. به عنوان مثال صندوق ثروتی سنگاپور به صورت یک شرکت سرمایهگذاری عمل میکند که عایدی خود را از محل سرمایهگذاری در انرژی و منابع به حداکثر میرساند.
صندوق قزاقستان به عنوان یک صندوق ثبات، با هدف جلوگیری از نوسانات قیمت نفت، گاز و فلزات به اقتصاد کشور عمل میکند. صندوق ثروتی نروژ برای تسهیل پسانداز دولت جهت رفع نیاز برای هزینههای عمومی دولت عمل میکند و درآمد حاصل از منابع نفتی را مدیریت میکند.
مورد دیگری که اهمیت دارد این است که دولتها تاکنون از منابع SWF خود به عنوان ابزار سیاسی استفاده نکردهاند. SWFهایی مانند صندوق کویت، امارات و قطر در حقیقت شرکایی غیرفعال بودهاند.
در مورد صندوق ثروتی امارات، آقای یوسفالاوتایبا، مدیر امور بینالملل آن اطمینان داده است که امارات از صندوق خود به عنوان یک ابزار سیاستی خارجی استفاده نمیکند. صندوق ثروتی چین در سرمایهگذاری خود در Teeh بیان کرده که به عنوان یک سرمایهگذار انحصاری بیاثر وارد شده است. باید امیدوار باشیم که SWFها همین سیاست را دنبال کنند و از مالکیت بیاثر غیرسیاسی پیروی کنند.
مشاهده میشود که بحران اخیر حتی بهرغم آسیبها و خساراتی که به صندوقهای ثروتی وارد کرد، اهمیت وجود این صندوق را بیشتر نمایان کرد. همانطور که ملاحظه شد بهرغم اینکه کارکرد این صندوقها تغییر یافته و در استراتژی سرمایهگذاری آنها گرایش دولتی ایجاد شده، وجود صندوقها، این امکان را برای کشورها ایجاد کرده که از فرصتهایی که در اثر بحران به دست آمده استفاده کنند.
دبیر کارگروه تشکیل صندوق توسعه ملی