به گزارش همشهری آنلاین، تا حالا شده بخواهید کتابی را به دیگران معرفی کنید؟ مثلاً آخرین کتابی که خواندهاید خیلی به مذاقتان خوش آمده و حالا میخواهید در قامت مروج کتاب ظاهر شوید و برای آن کتابِ خوب خواننده پیدا کنید. البته کتابهای خوب بدون خواننده نمیمانند، اما این دلیل نمیشود که ما از وظیفۀ خودمان غافل بمانیم. وظیفه؟! بله! همۀ ما در زیست اجتماعی خود وظایفی داریم. یکی از این وظایف این است که در ارتقای فرهنگ کتابخوانی و علمآموزی جامعهمان سهیم باشیم. اما چگونه باید مروج کتاب شویم؟ بیایید با هم دربارۀ این موضوع صحبت کنیم.
- کتابخوان و اهل مطالعه باشیم
اولین شرط برای ترویج کتاب این است که خودمان اهل مطالعه باشیم. اگر کتابخوان نباشیم، چطور میتوانیم دیگران را به مطالعۀ کتاب دعوت کنیم؟ امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «کَفی بِالمَرءِ غَوایَةً أن یَأمُرَ النّاسَ بِما لا یَأتَمِرُ بِهِ»؛ برای گمراهی انسان همین کافی است که دیگران را به چیزی امر کند که خود بدان عمل نمیکند.
- به محتوای کتاب مسلط باشیم
شرط دوم تسط است. اگر به محتوای یک کتاب تسلط کافی نداشته باشیم، چطور میتوانیم آن را به دیگری معرفی کنیم؟ مثل این میماند که خودمان یک مکان خوشآبوهوا را ندیده باشیم و بخواهیم یک نفر را متقاعد کنیم برای مسافرت آنجا را انتخاب کند. فکرش را بکنید! اگر یک مرتبه دربارۀ مسیر آنجا از ما سؤال کند، چه جوابی میدهیم؟ یا اگر دربارۀ مناطق دیدنیاش بپرسد، چه میگوییم؟ پس باید به محتوای کتابی که میخواهیم آن را معرفی کنیم کاملاً مسلط باشیم تا اگر مخاطبمان دربارۀ جزئیات کتاب سؤال کرد یا پرسید: «چرا باید این کتاب را بخوانم؟»، پاسخی قانعکننده به او بدهیم.
- مخاطبمان را بشناسیم
قبل از اینکه بخواهیم خواندن کتابی را به کسی پیشنهاد کنیم، بهتر است تا حدودی با سلایق او آشنا شویم. باید بدانیم چه نوع کتابهایی را دوست دارد، بیشتر با کتاب کاغذی ارتباط برقرار میکند، یا کتاب صوتی یا کتاب الکترونیک. باید مخاطبمان را بشناسیم و بدانیم به چه موضوعاتی علاقهمند است. مثلاً ممکن است کسی به مطالعۀ داستانهای فانتزی علاقه داشته باشد. دراینصورت، اگر به او کتابی با موضوع علمی معرفی کنیم، بعید است سراغش برود. همچنین باید به سنوسال افراد هم توجه کنیم. تصور کنید: اگر بیدلیل به فردی بزرگسال کتابی کودکانه پیشنهاد بدهیم، حتماً فکر میکند داریم مسخرهاش میکنیم.
- به فن بیان توجه کنیم
نحوۀ بیان در معرفی کتاب خیلی مهم است. باید حواسمان باشد لحنمان یکنواخت و کسلکننده نباشد. برای تأثیرگذاری بیشتر، ضروری است از بهترین کلمات استفاده کنیم. از زبان بدن هم غافل نشویم. باید جوری با آبوتاب دربارۀ کتاب صحبت کنیم که دیگران مشتاق شوند آن را بخوانند، طوریکه بعد از اینکه حرفمان تمام شد، مخاطبمان برای تهیۀ آن کتاب، در سریعترین زمان ممکن، به اولین کتابخانه یا کتابفروشی مراجعه کند.
- سناریو را جدی بگیریم
برای ترویج کتاب، نیاز به طرح و برنامۀ خلاقانه داریم. باید مثل یک فیلمنامهنویس عمل کنیم که برای تحتتأثیر قرار دادن مخاطبش بهترین سناریو را انتخاب میکند. میتوانیم با یک سؤال شروع کنیم؛ مثلاً بپرسیم: «دربارۀ فلان پروندۀ جنایی در فلان کشور اطلاعی داری؟» بعد طبق سناریوی طراحیشده جلو برویم و مخاطبمان را با موضوع کتاب درگیر کنیم. یادمان باشد نباید تمام جزئیات را به او بگوییم و کل داستان یا موضوع کتاب را لو بدهیم. مخاطب باید تشنه بماند و خودش سراغ سرچشمه برود. ما فقط باید راه رسیدن به سرچشمه را نشان بدهیم.
- بسترهای ترویجی را بشناسیم
برای ترویج کتاب، امکانات و ظرفیتهای زیادی پیرامون ما وجود دارد. مثلاً فضای مجازی یکی از ظرفیتهای بالقوه است که میتوان با کمک آن و ازطریق شبکهسازی گام مهمی در ترویج کتاب برداشت. یکی دیگر از این بسترها کتابخانهها هستند. کتابخانهها پر از آدمهای کتابدوست هستند. در آنجا دسترسی به کتاب هم آسان است. مدرسه، مسجد و جمعهای خانوادگی هم از دیگر بسترهای مهمی هستند که برای اجرای فنون ترویج کتاب میتوانیم آنها را در نظر داشته باشیم. وقتی کتابی را به کسی معرفی میکنیم و بعداً او را در حال مطالعۀ همان کتاب میبینیم، خیلی لذتبخش است. هدهد سفید امیدوار است هرکدام از شما خیلی زود یکی از مروجان حرفهای کتاب شوید و دیگران را به کتاب خواندن دعوت کنید. معطل نکنید! از خانوادهتان شروع کنید.