مجموعهای که چندان هم با فضای آن بیگانه نیست؛ او پیش از این هم به عنوان معاون برنامهریزی در بزرگترین فرهنگسرای کشور حضور داشت. دیوسالار در شرایطی به صندلی مدیریت فرهنگسرا تکیه زد که فصل تابستان رو به پایان بود. اکنون در نخستین روزهای پاییز با او گفتوگو کرده ایم و از او خواستهایم تا از برنامههای فرهنگسرا در نیمه دوم سال برایمان بگوید؛ نیمهای که معمولا مراکز فرهنگی کشور ما کرکرههایشان را پایین میکشند و به خواب زمستانی فرو میروند.
دیوسالار اما تاکید میکند که نه کار فرهنگی به برنامهریزی برای اوقات فراغت شهروندان خلاصه میشود و نه برنامهریزی برای اوقات فراغت شهروندان به تابستان. او از برپایی دهکده فرهنگی در نیمه دوم امسال در فرهنگسرای بهمن خبر میدهد؛ اتفاقی که میتواند پاییز و زمستان گرمی را برای اهالی منطقه رقم بزند.
- این تصور غلط در جامعه ما وجود دارد که اوقات فراغت به فصل تابستان محدود میشود. به همین دلیل، بیشتر مراکز فرهنگی به عنوان متولیان اوقات فراغت شهروندان در نیمه دوم سال به حالت نیمهتعطیل درمیآیند. شما این موضوع را چگونه را ارزیابی میکنید؟
طبیعی است. در تابستان، مدارس تعطیل میشوند و دانشآموزان اوقات فراغت بیشتری دارند. اما اگر اوقات فراغت به معنای دقیق کلمه در نظر گرفته شود، باید چنین محدودههای زمانی در همه فصول سال به یک اندازه وجود داشته باشد. شهرداری در زمینه برنامهریزی برای اوقات فراغت شهروندان احساس مسئولیت میکند. سازمان فرهنگی و هنری اما همیشه باید فعال باشد. این خطاست که کار فرهنگی با اوقات فراغت یکی گرفته شود.
- یعنی شما اعتقاد دارید که کار فرهنگی، صرفا در برنامهریزی برای اوقات فراغت شهروندان خلاصه نمیشود؟
کسی که کار فرهنگی انجام میدهد، حتما چشماندازی پیش روی خود میبیند و اهدافی دارد. این چشمانداز و اهداف، نمیتواند محدودیت زمانی داشته باشد. تابستان، فقط یک فرصت ویژه به وجود میآورد تا مخاطب بیشتری به برنامههای فرهنگی جذب شود.
قطعا باید از چنین فرصتی استفاده کرد و برنامههای ویژهای را برای آن در نظر گرفت؛ چون مخاطبان ما زمان بیشتری در اختیار دارند تا در این برنامهها حضور یابند؛ اما در عین حال نمیتوان بخشهای دیگر جامعه را مثل زنان خانهدار و سالمندان از یاد برد. این درست است که ما در تابستان فعالتریم و همه نهضت تابستانی را در فرهنگسراها و خانههای فرهنگ برگزار میکنیم.
امسال اما سازمان فرهنگی و هنری قصد دارد جشنواره پاییزی برگزار کند. این جشنواره گام بعدی نهضت تابستانی به حساب میآید. آن خیز بلندی که در تابستان برداشته میشود، نباید به یکباره بنشیند.
- شما در فرهنگسرای بهمن به این موضوع چگونه نگاه میکنید؟
مدیریت فرهنگی منطقه به کار فرهنگی اعتقاد راسخی دارد. این کار فرهنگی در یک شبکه فرهنگی تعریف و از فضاهای موجود بیشترین استفاده میشود. همین فرهنگسرای بهمن را در نظر بگیرید؛ فضاهایی دارد که نه تنها در کشور در خاورمیانه نیز نظیر آن را نمیبینید. آیا از این فضاها به درستی استفاده میشود؟ تالار آوینی باید همیشه فعالیت داشته باشد. این ربطی به تابستان و زمستان ندارد.
- این کار فرهنگی که شما از آن حرف میزنید، دقیقا چه مشخصههایی دارد؟
تا آنجا که یادم میآید، فرهنگ 180 معنای مختلف دارد. پس هر دستگاهی باید متناسب با ویژگیها، توانمندیها و ماموریتهایش یک تعریف خاص از فرهنگ را مدنظر قرار دهد. اکنون بیاییم نگاهی به سازمان فرهنگی و هنری داشته باشیم. این سازمان، هیئت امنایی دارد که آنها سعی کردهاند ماموریتها و گرایشهایش را تبیین کنند.
اگر بخشی از برنامههای ما به فعالیتهای وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش و سازمان تربیت بدنی تنه میزند، به دلیل همین ماموریتها و گرایشهای از پیش تعیین شده است. خلاهایی هم در این زمینه به چشم میآید. مثلا ما نباید متولی کتابخوانی و کتابداری باشیم؛ چون این مسئولیت بر عهده وزارت ارشاد است.
به این موضوع از زاویه دیگری هم میشود ،نگاه کرد. سازمان فرهنگی و هنری وابسته است به مجموعه بزرگتری به نام شهرداری تهران. قاعدتا برنامههای این سازمان باید به گونهای طراحی شود که پاسخگوی هنجارها و ناهنجاریهای شهری باشد. دکتر قالبیاف هم بر این رویکرد تاکید میکند. زیست شهری، رفتار شهروندی، ترافیک، آپارتماننشینی، محیط زیست شهری؛ اینها همه دغدغههای شهری ماست و ریشههای فرهنگی دارد.
- چه سازمانی جز سازمان فرهنگی و هنری باید به این ریشههای فرهنگی بپردازد؟
همان حوزههایی که به ظاهر متولی آنها وزارت ارشاد است، میتوانند تعریف تازهای در این چارچوب داشته باشند. ما تئاتری میخواهیم که موضوع آن، رفتار شهروندی باشد و پیام شهری را به شهروندان منتقل کند. موضوعاتی که در مراکز خارج از سازمان فرهنگی و هنری به آنها پرداخته میشود، جایی در این سازمان ندارند. در فرهنگسرای بهمن هم بر این موضوع تاکید شده که اگر گروه تئاتری آموزش میبیند، حتما در چارچوب رویکردهای سازمان فرهنگی و هنری باشد.
- از سیاستهای کلی سازمان فرهنگی و هنری گفتید. اگر بخواهید این سیاستها را جزئیتر در فرهنگسرای بهمن اجرا کنید به چه مواردی میپردازید؟
طبیعی است ما هم باید برای تحقق این اهداف، تلاش کنیم. به همین دلیل، چند اصل را سرلوحه کارهایمان قرار دادهایم. ما قبلا جزیرهای عمل میکردیم و در نتیجه، در اجرای این سیاستها ناموفق بودیم. پس در گام نخست میکوشیم که شبکه درونی و بیرونی را به وجود بیاوریم.
- میشود کمی در این باره توضیح دهید؟
عوامل بسیاری در کار فرهنگی دخالت دارند که این عوامل را باید شناخت و با آنها ارتباط برقرار کرد. به عنوان مثال، در شبکه بیرونی ما عوامل تعیینکنندهای مثل آموزش و پرورش، مساجد و شهرداری به چشم میخورند که موازی ما کارهای فرهنگی انجام میدهند.
این عوامل را باید به شبکه درونی دعوت کرد. برای دستیابی به چنین هدفی، جلسههای شورای فرهنگی منطقه به صورت مرتب برگزار میشود و از همه این عوامل برای حضور در آن دعوت میشود. همچنین شخصا با مدیریت تکتک این نهادها مکاتبه و برای همکاری اعلام آمادگی کردهام.
سراغ شورایاران محلهها نیز رفتهام. در همان هفته نخست که مسئولیت فرهنگسرا را بر عهده گرفتم، جلسهای با حضور آنها برگزار کردم. به هر حال، شورایاران به ظرفیتهای محلهشان به خوبی واقفند و معضلات و مسائل فرهنگی آنجا را میشناسند؛ با مدیران آپارتمانها در ارتباطند و پای صحبت بسیاری از مخاطبان ما نشستهاند.
علاوه بر آن سعی شده است که یک شبکه درونی میان واحدهای مختلف فرهنگسرا شکل بگیرد. قبلا، این واحدها به صورت جزیرهای فعالیت میکردند. به عنوان مثال، 6 هزار نفر در باشگاه بدنسازی فرهنگسرا ورزش میکنند. واحد فرهنگی مجموعه میتواند از این ظرفیت استفاده کند و با این 6 هزار نفر ارتباط برقرار کند تا به آنها پیامهایی با موضوعات شهری بدهد.
- خیلی شیک و آرمانی فکر نمیکنید؟
کجایش شیک و آرمانی است؟ به کاری که باید اصولی انجام بشود، شیک میگویند؟ یعنی چه؟ یعنی همان مسیری را که در 15 سال اخیر پیش گرفتیم و به جایی نرسیدیم، ادامه بدهیم؟
- منظورم این بود که آیا چنین برنامههایی خروجی مشخصی نیز خواهد داشت؟
همین الان داریم خروجی آن را میبینیم. حلقههایی که در این چند وقت اخیر در فرهنگسرا به یکدیگر متصل شد، ظرفیتهای نهفته آن را نشان داد. اصلا برنامه سرخه حصار امسال ما از دل همین شبکه درونی بیرون آمد. همه واحدهای فرهنگسرا در این برنامه مشارکت داشتند.
نگاه جزیرهای به ما میگوید که به عنوان مثال، کتابخانه کودک و نوجوان باران باید به عنوان یک بخش تخصصی کار خودش را انجام بدهد، اما همین کتابخانه در سرخهحصار حضور داشت و بهترین کتابهای کودک و نوجوان را در اختیار بچهها میگذاشت. همچنین در اصل کار شبکهای باید از محلهمحوری و خانوادهمحوری نام برد که به عنوان مهمترین اصول فرهنگی در دستور کار ما قرار گرفته است.
- به محور اصلی بحثمان برگردیم. فرهنگسرای بهمن برای نیمه دوم سال چه برنامههایی را در نظر گرفته است؟
4 طرح آزمایشی محله الکترونیک، محله کممصرف، ایجاد فضای سبز عمودی و طراحی روی جلد دفاتر دانشآموزان از چندی قبل کلید خوردهاند و فعلا کارهای مطالعاتی آنها در حال انجام است. همچنین در این 6 ماه قرار است فرهنگسرای بهمن به یک دهکده فرهنگی تبدیل شود.
در این فرهنگسرا برای همه موضوعاتی که سازمان فرهنگی و هنری به آنها میپردازد، واحد و فضای جداگانهای دارد. تیمی که دارد روی طرح دهکده فرهنگی کار میکند در نهایت چند موضوع هنری و فرهنگی را برمیگزیند تا هر یک از آنها در یک روز یا یک هفته، همه فضای فرهنگسرا را در اختیار بگیرد.
مثلا اگر موضوع سینما را انتخاب میکنند، برای یک هفته به همه ابعاد سینما در فرهنگسرا پرداخته شود. تابستان 3 سال پیش هم دهکده فرهنگی در فرهنگسرای بهمن برپا شد؛ اما به اعتقاد کارشناسان، تجربه موفقی از آب درنیامد.
- چه تضمینی میدهید که این طرح جدید هم چنان سرنوشتی پیدا نکند؟
مسئولیت آن برنامه هم بر عهده من بود. انتظاراتی که از آن برنامه وجود داشت در همان اندازه بود که میدیدید. دهکده فرهنگی که در نیمه دوم امسال برپا خواهد شد به گونه دیگری خواهد بود. ما این بستر را فراهم خواهیم کرد تا مخاطبان علیرغم اساس سلایق مختلفی که در یک حوزه هنری مثل موسیقی دارند، بتوانند به این دهکده بیایند و از برنامههای خاص سلیقه خودشان استفاده کنند.
- شما مثل دیگر مدیران فرهنگی کشور از این نمیترسید که به دلیل شرایط آب و هوایی در نیمه دوم سال، دهکده فرهنگی با مخاطب چندانی روبهرو نشود؟
نه. چیزی که شما اشاره میکنید، عادت غلطی است که متاسفانه وجود دارد. این شرایط آب و هوایی همیشه هست اما ما باید برای کنار آمدن با آن تدبیری بیندیشیم. ما باید در هر شرایطی کار فرهنگی انجام دهیم. اگر ما کار نکنیم، دیگران در کیلومترها آن طرفتر این کار را انجام میدهند. مثلا ما برای همین شب ولنتاین که اتفاقا در زمستان هم واقع شده، هیچ برنامهای نداشتیم. آنها برنامهیریزی کردهاند و بدون آن که کسی احساس کند، جوانهای ما را به این سو سوق میدهند.
همشهری محله - 16