در مورد مذاکراتی که فردا آغاز میشود 2 واقعیت را باید در نظر گرفت:
اول؛ در حول و حوش پرونده هستهای ایران مسائل متعددی به میان آمده است که قابل تفکیک بوده و هریک را میتوان در پوشهای جداگانه قرار داد. انواع مسائلی که اصل موضوع هستهای ایران را تحتالشعاع قرار میدهد در این پوشهها، قرار میگیرد.
از جمله آنها میتوان به راهاندازی سایت دوم غنیسازی در ایران اشاره کرد که غرب با غوغاسالاری رسانهای به فضاسازی منفی علیه ایران در همین زمینه دست زده است. مسائلی از قبیل ادعای ابراز نگرانی کشورهای حاشیه خلیجفارس از پیشرفت هستهای ایران یا مطرح کردن بحث تهدیدهای هستهای ایران در همین فایلها قرار میگیرد.
در مذاکرات پیش رو بهدلیل آنکه ایران معتقد است طرح این ادعاها برای انحراف از موضوع اصلی است، امکان گفتوگو درباره این پوشهها وجود ندارد و باید این پوشهها از پوشههای اصلی جدا شوند.
دوم؛ مذاکرات پیش رو یک فرصت تاریخی است و شرایطی فراهم آمده است تا غرب، آمریکا و ایران از این فرصت برای خروج از بن بست بهره بگیرند. استفاده از این فرصت منوط به آن است که 1+5 و آمریکا در دام ترفندهای رسانهای که این روزها از سوی بنگاه صهیونیسم گسترده شده است اسیر نشوند.
در واقع طرفین نه با تکیه بر مسائل حاشیهای بلکه به شکلی واقعبینانه و با تکیه بر اصل موضوع، باید پای میز مذاکره بنشینند. طرف مذاکرهکننده ایرانی نیز با تمام قدرت و در عین حال با ابتکاراتی تازه و پیشنهادهایی نو باید به این مذاکرات ورود پیدا کند تا فضای رسانهای حاکم بر مذاکره را خنثی کند.
نکته منفی این مذاکرات در آن است که از چند روز پیش رفتاری قابل تامل از سوی غرب و آمریکا در مورد مسائل هستهای ایران شکل گرفته که همراه با یک فضاسازی منفی بوده است.
صحبتهایی از اعمال فشار از سوی غرب مطرح میشود اما از سوی دیگر آمریکا برای نخستین بار بهعنوان یک عضو مذاکرهکننده در نشست فردا حضور پیدا میکند.
میتوان از این حضور یک نتیجه گرفت که خروجی مذاکرات سوئیس ارزیابی طرفین آمریکایی و ایرانی از دیدگاههای یکدیگر است بنابراین مهم است که ایران بهعنوان یک حریف دست و پا بسته در مذاکرات ظاهر نشود و با برنامه و پیشنهادهایی به مذاکره ورود پیدا کند. ما، هم معتقد به حفظ حقوق هستهای خودمان هستیم و هم رفع تهدیدات از موضع قدرت برایمان اهمیت دارد.
* نماینده نهاوند و استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران