تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۸۵ - ۱۲:۱۵

فرزانه سالمی: روز نهم اکتبر، خبری منتشرشد که مثل یک انفجار بزرگ‌هسته‌ای، رسانه‌های جهان را تحت‌تاثیر خود قرار‌داد.

کره‌شمالی اعلام‌کرد آزمایش هسته‌ای خود را  موفقیت‌آمیز انجام داده‌است. روزهای نخستین پس از اعلام این‌خبر، بازار شایعه و گمانه‌زنی داغ‌بود. برخی از کشورها درباره صحت این‌خبر مردد بودند؛ اما بالاخره، انجام این‌آزمایش تاییدشد و موقعیت کره‌شمالی در عرصه بین‌المللی به کلی تغییرکرد.

توجیهات یک‌آزمایش

آزمایش هسته‌ای نهم اکتبر کره‌شمالی، ناشی از این توجیه بود که چنین آزمایشی می‌تواند به بقای حکومت این‌کشور کمک‌کند و اهرم آن را در عرصه سیاست‌خارجی قوی‌تر کند. کره‌شمالی می‌دانست که هیچ‌کشوری در واکنش به این‌آزمایش، خواهان توسل به احترام نظامی نخواهدبود.

شاید بتوان بخشی از موفقیت کره‌شمالی در انجام این‌آزمایش را، واکنش چین و تداوم یا قطع حمایت این کشور از کره شمالی دانست. اگر این‌آزمایش، موضع پکن را به واشینگتن نزدیک‌کند، که چندان محتمل نیست، آن‌گاه فشارها به کره‌شمالی افزایش می‌یابد تا آن‌ها در تصمیم خود تجدید‌نظر کنند.

اگر پکن، تنها درظاهر به انتقادعمومی از آزمایش هسته‌ای کره‌شمالی بپردازد و درعمل فعالیتی‌نکند، آن‌گاه می‌توان چنین برداشت‌کرد که کره‌شمالی توانسته با انجام این آزمایش‌هسته‌ای، موقعیت‌سیاسی و نظامی خود را در منطقه تقویت‌کند.

پیش‌تر هم، چنین پیش‌بینی می‌شد که انجام چنین آزمایشی، خالی از ریسک‌های بزرگ برای کره‌شمالی نیست. در عین‌حال، توسل به گزینه‌نظامی ازسوی آمریکا نیز منطقی به نظر نمی‌رسید؛ زیرا در چنین شرایطی،‌آمریکا فاصله زیادی میان موضع‌خود با کشورهایی مثل چین ایجاد می‌کرد.

پیامد مهم دیگر انجام آزمایش هسته‌ای کره‌شمالی، راه‌افتادن رقابت تسلیحاتی در منطقه‌شرق آسیاست. در این شرایط، ‌تندروهای ژاپنی می‌توانند موضع خود مبنی بر این‌که توکیو باید تعهدات غیرهسته‌ای خود را کناربگذارد و به تسلیحات هسته‌ای دست یابد، را تقویت‌کنند.

در واقع با وجود آن‌که ژاپن به چتر هسته‌ای آمریکا تکیه کرده، اما دست‌یابی به‌توان تسلیحات هسته‌ای را تضمینی برای موقعیت خود در منطقه می‌داندکه می‌تواند شرایط استراتژیک منطقه را تا حدزیادی تغییردهد.

چنین شرایطی می‌تواند گریبان‌گیر چین هم بشود. در همین حال، توانایی کره‌شمالی برای انجام حمله‌موشکی به کره‌جنوبی باعث‌شده که راه‌توسل به حمله پیش‌گیرانه آمریکا علیه کره‌شمالی نیز مسدودشود، زیرا کره‌جنوبی به‌عنوان متحد آمریکا در خطر تحمل عواقب چنین حمله‌ای قرار خواهدگرفت.

در این میان دو‌گزینه پیش‌روی کره‌شمالی است؛ یا این‌کشور به گسترش زرادخانه هسته‌ای خود می‌پردازد، یا برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را برابر فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی آمریکا، کنار خواهدگذاشت.

احتمال‌دارد کره‌شمالی پس از اعلام «هسته‌ای شدن» خود، راه پاکستان و هند را پیش‌گیرد و آن‌ها را الگوی هسته‌ای خود قراردهد. در مورد این دوکشور، جامعه بین‌المللی ابتدا واکنش منفی داشت و تنها با گذشت‌زمان، هسته‌ای شدن هند و پاکستان را پذیرفت.

در این‌شرایط هم، اگر کره‌شمالی قادرباشد برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را بدون به‌راه‌افتادن جنگ، گسترش‌دهد،‌آن‌گاه مانند هند و پاکستان، موقعیت خود در منطقه را تقویت خواهدکرد و تعادل قدرت در منطقه را به هم خواهدزد.

فعالیت‌های هسته‌ای اخیر کره‌شمالی

روز 10 فوریه سال 2005میلادی،‌سخنگوی وزارت امور‌خارجه کره‌شمالی، اعلام‌کرد که این‌کشور به سلاح‌هسته‌ای دست‌یافته‌است؛ ولی در 19 سپتامبر همان‌سال، هیات کره‌شمالی در مذاکرات شش‌جانبه پکن برای حل بحران‌هسته‌ای کره‌شمالی، بیانیه‌ای اصولی را به امضارساند که براساس آن، «پیونگ‌یانگ» قبول می‌کرد تمام برنامه‌ تسلیحات هسته‌ای خود را کناربگذارد و به معاهده «منع گسترش تسلیحات هسته‌ای» (NPT) و پادمان‌های آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی پای‌بند بماند.

یک روزبعد، سخنگوی وزارت امور‌خارجه کره‌شمالی اعلام‌کرد که برای رفع بی‌اعتمادی موجود میان آمریکا و کره‌شمالی، واشینگتن باید یک رآکتور هسته‌ای آب‌سبک را در اختیار کره‌شمالی قراردهد. این اعلام‌ناگهانی، تردیدهایی نسبت به تعهد «پیونگ‌یانگ» به بیانیه امضا شده، ایجادکرد. اما طرفین شرکت‌کننده در مذاکرات شش‌جانبه هسته‌ای، توافق‌کردند که باردیگر و احتمالا در ماه‌نوامبر، گردهم آیند.

با آن‌که کره‌شمالی در آن زمان آزمایش هسته‌ای انجام‌نداده‌بود، رسانه‌های غربی از تصاویر ماهواره‌ای آمریکا از تاسیسات هسته‌ای کره‌شمالی و احتمال انجام چنین‌آزمایشی در ماه‌ژوئن خبر‌دادند. در اوایل‌آوریل سال 2005 میلادی،‌کره‌شمالی رآکتور خودرا در «یونگ‌بیان‌کان» تعطیل و اعلام‌کرد که سوخت مصرف‌شده آن را استخراج خواهدکرد تا سطح بازدارندگی هسته‌ای خود را بالا‌ببرد.

رسانه‌های غربی چنین اعلام می‌کردند که کره‌شمالی از اواخرفوریه سال 2003میلادی،‌این‌رآکتور را فعال‌کرده و بنابراین دانشمندان این‌کشور قادر خواهند‌بود پلوتونیوم لازم را برای یک تا سه بمب‌هسته‌ای، از سوخت مصرف‌شده رآکتور استخراج‌کنند.

فعالیت‌های هسته‌ای کره‌شمالی با تاسیس مرکز تحقیقات انرژی‌هسته‌ای «یونگ‌بیان‌کان» در سال 1964میلادی آغازشد. شوروی‌سابق، یک رآکتورکوچک تحقیقاتی را در سال 1965میلادی وارد این‌مجموعه کرد و «پیونگ‌یانگ» نیز به‌تدریج این‌مجموعه را گسترش‌داد و تجهیزات جدیدی در آن احداث‌کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به نیروگاه بازفرآوری پلوتونیوم اشاره‌کرد.

کره‌شمالی در سال 1985میلادی، ‌معاهده منع گسترش تسلیحات‌هسته‌ای (NPT) را به امضا رساند، اما تا ماه‌می سال 1992میلادی، زیر بار بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی نرفت.

اختلاف‌هایی که میان شرایط هسته‌ای اعلام‌شده ازسوی دولت کره‌شمالی و یافته‌های آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی از تاسیسات هسته‌ای این‌کشور وجودداشت، نشان می‌داد که احتمالا کره‌شمالی، پلوتونیوم لازم برای یک یا دو سلاح هسته‌ای را بازفرآوری کرده‌است؛

حتی گزارش شورای امنیت‌ملی آمریکا در دسامبر سال 2001میلادی،‌ حاکی از آن بود که کره‌شمالی توانسته در اواسط دهه 1990میلادی، یک یا دو سلاح هسته‌ای بسازد.

در اواسط سال 2002میلادی، دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، ادعاهای جدیدی درمورد برنامه‌ هسته‌ای کره‌شمالی مطرح‌کردند و گفتند کره‌شمالی برای راه‌اندازی تاسیسات اورانیوم بسیارغنی شده خود، موادی را از پاکستان خریداری کرده‌است.

وزارت امورخارجه آمریکا با توسل به همین اطلاعات، ‌در اکتبر سال 2002میلادی،‌اعلام‌کرد چنین برنامه‌ای نقض تعهدات کره‌شمالی درعرصه منع‌گسترش تسلیحات هسته‌ای است. مقامات کره‌شمالی درابتدا وجود چنین برنامه‌ای را تکذیب‌کردند، اما پس از مدتی آن‌را پذیرفتند.

به‌همین‌علت بود که آمریکا نیز در ماه‌نوامبر سال 2002 میلادی اعلام‌کرد برنامه ارسال سوخت به کره‌شمالی را که در چارچوب توافق‌های پیشین باید انجام می‌شد، عملی نخواهدکرد.

درمقابل، کره‌شمالی نیز یک‌ماه بعد اعلام‌کرد که قصد‌دارد برای تولید برق،‌ به استفاده از انرژی‌هسته‌ای روی‌آورد و به‌همین‌دلیل،‌ مهر و موم‌‌های آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای بر تاسیسات خود را برداشته و نظارت‌آژانس را بر فعالیت‌های هسته‌ای خود محدودکرد.

کره‌شمالی حتی در 31دسامبر سال 2002میلادی، ‌بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی را اخراج‌کرد؛ و به‌این‌ترتیب، نظارت آژانس بر فعالیت‌های هسته‌ای پیونگ‌یانگ متوقف‌شد.

کره‌شمالی در عین‌حال در 10ژانویه سال 2003 میلادی اعلام‌کرد از معاهده منع‌گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) خارج خواهدشد. در ادامه همین موضع، در فوریه سال 2003 میلادی، رآکتور خود را در «یونگ‌بیان کان» بار‌دیگر به کار انداخت.

در ماه اکتبر همان سال، وزارت امور‌خارجه کره‌شمالی اعلام‌کرد بازفرآوری هشت‌هزار قطعه سوخت مصرف‌شده را به پایان رسانده تا قدرت بازدارندگی هسته‌ای خود را تقویت‌کند. روز 12ماه‌می سال 2003میلادی نیز،‌پیونگ‌یانگ گفت که بیانیه مشترک برای خلع‌سلاح هسته‌ای شبه‌جزیره کره که در ماه‌ژانویه سال 1992میلادی به امضا رسیده بود، دیگر اعتبار‌ندارد زیرا آمریکا مدام آن را نقض کرده‌است.

گمانه‌زنی‌ها در مورد این‌که کره‌شمالی چه‌زمانی قادر خواهدبود تجهیزات غنی‌سازی اورانیوم خود را به راه بیندازد زیاد است، اما به‌نظر می‌رسد پیونگ‌یانگ قادر نیست تا پایان دهه‌جاری میلادی،‌ مقادیر لازمی از تسلیحات هسته‌ای لازم را برای این‌منظور تهیه‌کند.

هزینه عدم وفابه‌عهد

12 ماه‌پیش، چنین به‌نظر می‌رسید که رویارویی هسته‌ای غرب با کره‌شمالی، پایان‌خوش غیرمنتظره‌ای خواهدداشت؛ اما وزارت خزانه‌داری آمریکا ناگهان همه‌چیز را خراب‌کرد. ماجرا از این قراربود که براساس معامله و توافق‌نامه 19 سپتامبر 2005،‌«کیم‌جونگ‌ایل»، رهبر کره‌شمالی، تعهد‌کرد از فکر تولید سلاح هسته‌ای دست‌بکشد، برنامه‌های هسته‌ای فعلی این‌کشور را متوقف‌کند و بار‌دیگر به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) بپیوندد. در‌مقابل، آمریکا تعهد کرده‌بود، تمامیت ارضی کره‌شمالی را به رسمیت بشناسد و از دشمنی‌های پیشین دوری‌کند.

دولت بوش در این‌راستا، ‌باید تهدیدهای قبلی‌اش درباره ساقط‌کردن حکومت «کیم‌جونگ‌ایل» را کنار می‌گذاشت و از قراردادن مجدد نام کره‌شمالی در محور شرارت پرهیز می‌کرد.

آمریکا، در عین‌حال باید روابطش با کره‌شمالی را عادی می‌کرد؛ حتی ایده احیای کمک‌های آمریکا به کره‌شمالی برای ساخت رآکتور آب‌سنگین برای تولید انرژی صلح‌آمیز هم مطرح‌شد.

این‌توافق باعث شده‌بود کشورهای آسیایی نفس‌راحتی بکشند و از این‌سیاست راضی باشند. توافق‌نامه در عین‌حال موجب شده‌بود همکاری‌های استراتژیک جدیدی میان آمریکا و چین شکل بگیرد، ‌بحث وحدت دو‌کره، دو‌باره ‌مطرح شود و به خلع‌سلاح هسته‌ای کره‌شمالی نیز توجه‌شود.

اما این شادی‌ها طولانی نبود. به‌دلایلی که هنوز مشخص‌نیست ناگهان وزارت خزانه‌داری آمریکا وارد معرکه‌شد و مانع‌فعالیت‌ بانکی در «ماکائو» به‌نام «بانکودلتا آسیا» شد. مقامات آمریکایی اعلام‌کردند این‌بانک براساس قوانین آمریکا می‌تواند تحت‌تعقیب قرارگیرد، ‌زیرا این‌شک وجوددارد که از آن، برای پول‌شویی و جعل‌پول توسط مقامات کره‌شمالی استفاده شده‌است.

مقامات آمریکایی، ‌این بانک را هموارکننده راه «فعالیت‌های بزهکارانه کره‌شمالی» نامیده بودند. تمام بانک‌های منطقه که می‌ترسیدند آن‌ها هم به سرنوشت «بانکودلتا آسیا» دچارشوند، فورا روابط خود را با کره‌شمالی قطع‌کردند.

بنا بر تحقیقی که روزنامه «وال‌استریت ژورنال» انجام‌داد، ‌حساب‌های 20‌بانک کره‌شمالی، 11 شرکت‌تجاری و نه تبعه کره‌شمالی مسدود‌شد و میلیون‌ها‌دلار پول برگشت‌خورد. در چند‌هفته،‌ تجارت بین‌المللی کره‌شمالی به صفر رسید و این‌کشور راهی برای حفظ روابط تجاری‌اش با خارج نداشت.

هم‌زمان، مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا، ‌مشغول سفر در آسیا بودند و به بانک‌ها و موسسات مالی هشدار می‌دادند که با کره‌شمالی  معامله نکنند. آمریکا در چنین‌شرایطی ضربه سهمگینی به کره‌شمالی زد.

مقامات کره‌شمالی که خود را در این گرداب مالی گرفتار می‌دیدند، به آخرین حربه خود متوسل شدند.

رهبر کره‌شمالی،‌تنها سلاح دیپلماتیکی را که در اختیار داشت به‌کار‌گرفت؛ وزارت امورخارجه کره‌شمالی بار‌دیگر اعلام‌کرد این‌کشور از مذاکره درباره برنامه هسته‌ای‌اش دست می‌کشد، مگر آن‌که تهدید‌مالی آمریکا در این‌باره ازبین‌برود.

کره‌شمالی، ‌بارها همین تقاضا را مطرح کرده‌بود و وقتی بی‌توجهی آمریکا را دید به انجام آزمایش هسته‌ای روی‌آورد. البته کره‌شمالی تاکیدداشت که اگر واشینگتن فشارهای دیپلماتیک خود را کم‌کند، می‌توان به میز مذاکره بازگشت.

مقامات آمریکایی واکنشی در این‌مورد نشان‌ندادند و ادعا‌کردند، محدود‌کردن فعالیت مالی کره‌شمالی، ارتباطی به برنامه هسته‌ای ندارد. حتی «جورج‌بوش»، رییس‌جمهور آمریکا، کره‌شمالی را متهم‌کرد که از توافق‌‌نامه «خلع‌سلاح 19 سپتامبر» سرپیچی کرده‌است. بوش، تنها «پیونگ یانگ» را مقصر می‌دانست. اما نقش آمریکا در این‌میان بسیارزیاد بود.

ضربه استراتژیک یک آزمایش به آمریکا

شاید کره‌شمالی یک کشور تنها، ‌گرسنه و 23 میلیون‌نفری باشد، اما ظاهرا انجام موفقیت‌آمیز آزمایش هسته‌ای این‌کشور، نشانه‌بزرگی از تلاش کره‌شمالی برای بقا و جلب‌نظر بین‌المللی است. این آزمایش، شکست حدود دو‌دهه دیپلماسی اتمی آمریکا را نشان‌داد.

کره‌شمالی را نمی‌توان یک کشور‌جدید عضو‌کلوپ هسته‌ای دانست. این‌کشور هیچ‌گاه سیستم تسلیحاتی خود را تکمیل‌نکرده و هربار چیزی به‌دست‌آورده، تهدیدکرده که تکنولوژی آن را در اختیار کشورهای دیگر جهان خواهدگذاشت.

به‌همین‌دلیل، پایان‌بخشیدن به ابهام‌ها، درباره توانایی هسته‌ای این‌کشور، نویدبخش دوران‌جدیدی است. این‌بار، بحث این‌نیست که سلاح‌هسته‌ای به سمت کدام‌کشور نشانه گرفته‌شده، صحبت درباره این‌است که چه‌کشوری این سلاح‌ها را دراختیار ‌دارد.

در حالی‌که انتخابات میان‌دوره‌‌ای کنگره آمریکا برگزارشد، جورج‌بوش و همفکرانش، مقابله با این ‌عرصه‌جدید گسترش هسته‌ای را به‌عنوان اولویت‌اول فعالیت‌های خود قرار‌داده‌اند. بوش و همفکرانش معتقدند که عراق، تهدید‌بزرگی برای جامعه بین‌المللی بوده‌است؛ اما انجام آزمایش‌هسته‌ای کره‌شمالی این‌پرسش را مطرح‌کرد که آیا بوش توانسته شعارهای خود را مبنی بر «مقابله با دست‌یابی دیکتاتورها به سلاح‌های هسته‌ای مرگبار» عملی‌کند یا خیر؟

یک سناتورمعروف آمریکایی در این‌باره می‌گوید: «ما درباره کشورهای محورشرارت اشتباه‌کردیم. عراق نباید با چنین شرایطی مواجه می‌شد. بهتر بود که از همان زمان، مقابله با سلاح‌های هسته‌ای کره‌شمالی را آغاز می‌کردیم.»

شکی‌نیست که استراتژی متفاوت جورج‌بوش در پنج‌سال گذشته، می‌توانست نتایج متفاوتی را هم دربرداشته باشد. شاید در آن‌صورت، اکنون شاهد دستیابی کره‌شمالی به سلاح هسته‌ای نبودیم.

«استفن ‌هادلی»، مشاور امنیت‌ملی کاخ‌سفید، رویکرد دولت بوش به کره‌شمالی را تصویردیگر سیاست‌آمریکا در عراق می‌داند و می‌گوید: « ما درمورد عراق هم، با انتقادهای مختلفی درباره برخوردمان با حکومت صدام‌ مواجه بودیم، اما راه خود را ادامه‌دادیم.»

سیاست‌خارجی را باید «اولویت‌دار» بدانیم. آخرین‌باری که آمریکا برای کره‌شمالی خط‌قرمز تعیین‌کرد،‌ ماه می سال 2003میلادی بود. در آن‌زمان، بوش اعلام‌کرد که آمریکا و کره‌جنوبی حاضرنیستند ظهور یک‌قدرت تسلیحات هسته‌ای در منطقه را تحمل‌کنند.

دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا در آن‌زمان، گمان می‌بردند که کره‌شمالی زرادخانه کوچکی از سوخت هسته‌ای در اختیار دارد، که می‌تواند برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای کفایت‌کند. اما برخوردی که مقامات‌آمریکایی با این‌مساله داشتند، با عراق بسیارمتفاوت بود.

‌بوش بارها اعلام‌کرده‌بود که سلاح‌های هسته‌ای کره‌شمالی را تهدیدی بسیار‌جدی می‌داند و موضع سخت‌گیرانه‌ای نسبت به انتقال مواد‌هسته‌ای به سایر کشورها یا گروه‌های‌تروریستی دارد. حکومت، «کیم‌جونگ‌ ایل» را مسوول‌مستقیم عواقب چنین اقدامی می‌داند.

ازنظر منتقدان سیاست بوش در این‌عرصه، چنین اظهارنظری نشان می‌داد کره‌شمالی به‌خوبی توانسته به هشدارهای آمریکا، چین و ژاپن درباره ساخت سلاح‌هسته‌ای بی‌توجهی کند و کار خود را انجام‌دهد و حالا آمریکا برای مقابله با عواقب‌آن، راه بسیاردشواری در پیش دارد.

به‌نظر می‌رسد که کره‌شمالی، به‌خوبی راه‌پاکستان را دنبال می‌کند. این‌کشور که درسال 1998میلادی اولین آزمایش هسته‌ای خود را انجام‌داده‌بود، سه‌سال‌تحریم را تحمل‌کرد و اکنون به‌عنوان یکی از متحدان آمریکا شناخته می‌شود.

ظاهرا رهبر کره‌شمالی هم گمان می‌کند که با چند تحریم بین‌المللی مقابله خواهدکرد و سپس همه‌چیز تمام می‌شود. او شاهد حمله به عراق هم بوده و یک درس‌ساده از آن گرفته‌است؛کره‌شمالی می‌داند به‌کشورهایی که سلاح‌هسته‌ای در اختیار داشته باشند، حمله می‌کنند و لزومی‌ندارد که از تغییر حکومت‌شان هراس داشته‌باشند!

یک رفتارمنطقی

انجام آزمایش هسته‌ای کره‌شمالی، ناکامی اخیر سیاست منع‌گسترش هسته‌ای غرب را نشان‌داد. این‌آزمایش نشان‌داد بازگشت به روش‌های پیشین خلع‌سلاح چند‌جانبه، ‌چه‌قدر ضروری است. اتفاقا واکنش کره‌شمالی- انجام آزمایش هسته‌ای- اصلا غیرمنطقی نبوده‌است. دلایلی وجود‌دارد که می‌توان آن را توجیه‌کرد.

کره‌شمالی ازسویی با مخالفت آمریکا مواجه‌است؛ کشوری که گمان می‌کند حکومت کره‌شمالی باید ساقط‌شود، به همین دلیل است که کره‌شمالی درتلاش برای رسیدن به بازدارندگی هسته‌ای برآمده‌است.

براساس معاهدات دولت «بیل کلینتون» با کره‌شمالی، آمریکا باید نفت و سوخت به کره‌شمالی برساند، اما دولت بوش این رویه را متوقف‌کرده است، و حتی از حمله پیش‌گیرانه علیه کره‌شمالی سخن به میان آورده و این‌کشور را در محورشرارت قرارداده‌است.

پیش‌زمینه آزمایش هسته‌ای کره‌شمالی این است که، از زمان خاتمه جنگ‌سرد، کشورهای هسته‌ای سعی کرده‌اند معیارهای دوگانه‌ای را بر کشورهای دیگر تحمیل‌کنند. آن‌ها سلاح‌های هسته‌ای خود را نگه‌داشته‌اند، اما تکنولوژی آن را در اختیار کشورهای دیگر قرار نمی‌دهند.

آن‌ها ‌مدام از خطر گسترش سلاح‌های هسته‌ای در عصرتروریسم سخن به میان می‌آورند و سعی‌دارند توجه جامعه بین‌المللی را از فعالیت‌های خودشان منحرف‌کنند. رهبران این‌کشورها نمی‌خواهند بپذیرند که اقدامات خودشان باعث‌شده دیگران هم به این‌راه کشیده شوند.

آزمایش هسته‌ای اخیر کره‌شمالی، باعث‌شد تعداد کشورهای دارنده سلاح‌هسته‌ای به نه‌کشور برسد. از سال 1998 میلادی تاکنون، کشورهای هند، پاکستان و کره‌شمالی نیز به صف کشورهای آمریکا، چین، فرانسه، روسیه، اسراییل و انگلیس پیوسته‌اند.

مساله بسیار‌ساده است؛ مقامات انگلیسی می‌گویند تا زمانی‌که فرانسه سلاح‌هسته‌ای دارد، انگلیس هم این سلاح‌ها را حفظ‌خواهدکرد. هند تهدید‌کرده که اگر مذاکرات خلع‌سلاح چند‌جانبه در منطقه برگزارنشود، سلاح هسته‌ای خواهدساخت و پاکستان هم فورا همین رویه را در پیش می‌گیرد. در جهان‌عرب نیز زرادخانه هسته‌ای اسراییل همواره مشوقی برای کشورهای منطقه‌بوده که به سلاح‌هسته‌ای دست پیدا‌کنند.

شرق آسیا هم از این‌قاعده مستثنی نخواهد‌بود. در سال 2002میلادی، مقامات ژاپنی اعلام‌کردند که بنابر موقعیت جهانی و افکارعمومی، ژاپن هم می‌تواند به فکر ساخت سلاح‌هسته‌ای بیفتد، و حتی «شینزو آبه» که اکنون به نخست‌وزیری ژاپن رسیده،‌ می‌گوید که دست‌یابی ژاپن به سلاح‌های هسته‌ای کوچک و استراتژیک برای این‌کشور اهمیت دارد.

قرارنبود چنین بحرانی در منطقه رخ‌دهد. در پایان جنگ‌سرد، معاهدات خلع‌سلاح به امضا رسیده‌بودند و در سال 1996میلادی، قدرت‌های بزرگ سرانجام توافق‌کرده بودند که انجام آزمایش تسلیحات هسته‌ای را کنار بگذارند. افکارعمومی و گروه‌های مختلف از این‌بابت نفس راحتی کشیده و خیال‌شان راحت شده‌بود. همه فکر می‌کردند که در دوران‌امروز، خلع‌سلاح چند‌جانبه، می‌تواند اجراشود.

اما در همین‌شرایط بود که واشینگتن، مسکو و پاریس روند خلع‌سلاح را متوقف‌ و ایده‌های جدیدی را مطرح‌کردند که لازمه آن‌ها داشتن سلاح‌هسته‌ای بود. یک دهه‌پیش، «پنتاگون» فهرستی از اهداف احتمالی سلاح‌های هسته‌ای آمریکا تهیه‌کرد، و حالا تمام کشورهایی که در آن‌فهرست قرار داشتند، به سمت تولید سلاح هسته‌ای رفته‌اند.

دولت بوش، این موقعیت را بیش از پیش تشدیدکرد؛ در ابتدا سیاست کنترل تسلیحاتی را از طریق امضای معاهدات رد‌کرد؛ سپس استفاده از حمله‌نظامی و پیش‌گیرانه را برای مقابله با دست‌یابی کشورهای دیگر به سلاح‌هسته‌ای مورد‌توجه قرار‌داد و از آن به‌عنوان بهانه‌ای برای حمله به عراق استفاده‌کرد. در این میان، ‌به زرادخانه هسته‌ای اسراییل، هند و پاکستان به‌کلی بی‌توجهی کرد.

خوشبختانه به یک گزینه‌دیگر می‌توان توجه‌کرد. «مکس کمپلمن»، مشاور‌هسته‌ای «رونالد ریگان»، پیشنهاد داده که اولویت اول واشینگتن در این‌عرصه، باید نابودی تمام سلاح‌های کشتار‌جمعی روی زمین باشد و سلاح‌های هسته‌ای آمریکا نیز از این‌قاعده مستنثی نیست.

در جریان نشست‌های خلع‌سلاح سازمان ملل‌متحد نیز، بیشتر کشورهای جهان اعلام‌کرده‌اند که باید روند برنامه‌ریزی شده‌ای را برای رسیدن به این‌هدف، دنبال‌کرد. تاکید بر بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی در این‌باره، اهمیت زیادی دارد.

  • درباره کره‌شمالی

جمعیت: 9/22 میلیون‌نفر
پایتخت: پیونگ‌یانگ
مساحت: 762/122 کیلومتر مربع
زبان: کره‌ای
صادرات اصلی: ‌مواد‌معدنی و فلزی،‌ محصولات کشاورزی، ‌سیمان
مشکلات: بلایای طبیعی اعم از سیل و قحطی، ‌برنامه‌ریزی‌های ناقص، بی‌توجهی به الزامات جهان مدرن
رسانه‌های مهم: روزنامه رودونگ سیمنون (ارگان حزب‌کارگر کره) و آژانس مرکزی اخبار‌کره (KCNA)

  • رهبری در کره شمالی

 اولین رهبر کره‌شمالی، ‌«کیم‌ایل ‌سونگ» بود که در دهه 1940حکومت را به‌دست‌گرفت. فرزند او، «کیم‌جونگ‌ ایل» از دهه 1980 میلادی، پله‌های پیشرفت را در حزب‌کمونیست کره‌شمالی پیمود و از لحاظ‌سیاسی، موقعیت جدیدی به‌دست آورد.

 با مرگ کیم‌ایل ‌سونگ در سال 1994میلادی، کیم‌جونگ‌ ایل جانشین او شد. رهبر کره‌شمالی که از پرواز با هواپیما هراس‌دارد، ‌در سال‌های اخیر تنها به کشورهای چین و روسیه سفر‌کرده‌است. او برای سفر به مسکو 10 هزار‌کیلومتر مسافت را با قطار از پیونگ‌یانگ طی‌کرد.

  • تاریخ کره شمالی

 پس از جنگ‌جهانی‌دوم، یعنی در سال 1945میلادی، ‌اشغال کره توسط نیروهای ژاپنی پایان‌گرفت، اما نیروهای شوروی‌سابق، در شمال‌کره مستقرشدند و هم‌زمان نیروهای آمریکایی به جنوب‌کره رفتند.

 یک سال‌بعد،‌حزب‌کمونیست کره‌شمالی یا همان حزب کارگران‌کره، اعلام موجودیت کرد. رهبران حزب،‌ مورد‌تایید روس‌ها بودند و ازجمله آن‌ها کیم‌ایل ‌سونگ بود که توسط ارتش‌سرخ تربیت شده بود.

 در سال 1948میلادی، ‌جمهوری دموکراتیک خلق کره، اعلام موجودیت کرد و دو سال‌بعد، کره‌جنوبی استقلال خود را از آن اعلام‌کرد. این‌مساله باعث حمله کره‌شمالی شد. سه سال‌بعد، ‌جنگ کره با اعلام آتش‌بس پایان گرفت، اما دو میلیون‌نفر جان خود را در آن از‌دست‌دادند.

  • متحد اصلی

 از لحاظ ایدئولوژیک و نظامی، چین در سال‌های اخیر همواره متحد نزدیک کره‌شمالی بوده است. روابط اقتصادی و دیپلماتیک دو کشور، ‌چنان نزدیک بود که پکن می‌توانست بیش از هر‌کشور دیگری، ‌نفوذ خود را بر کره‌شمالی تحمیل‌کند.

 چین بیش از 70 درصد از کمک‌های غذایی و اقتصادی به کره‌شمالی را تامین می‌کرد. درست یک‌ماه  پیش از انجام آزمایش هسته‌ای کره‌شمالی، حزب آزادی خلق چین، 120هزار تن برنج و گندم به کره‌شمالی ارسال‌کرد.

 چین شریک اصلی تجاری کره‌شمالی بود. در بعد دیپلماتیک و بین‌المللی نیز، ‌چین همواره همسایه خود را از اقدامات تنبیهی جامعه بین‌المللی مصون نگه می‌داشت.

منابع:

  • PINR
  • NIT 
  • گاردین
  • نیویورک‌تایمز
  • آسیا تایمز
  • خبرگزاری رویترز
  • U.S News.com

برچسب‌ها