این کانون از زمان تأسیس خود تا امروز اجراهای بسیاری داشته و سالن تمرین در اختیار گروههای فراوانی گذاشته است. اضافه شدن سالن «هنر و تجربه» نیز فرصت دیگری است برای این کانون و گروههای تئاتری تا در این برهوت سالن تمرین و اجرا، سالن کوچکی در اختیار داشته باشند.مسئولیت کانون تئاتر فرهنگسرای ارسباران در حال حاضر با «حسن مؤذنی» است که او را بیشتر به عنوان بازیگر میشناسیم.گفتوگوی ما را با او میخوانید.
- آقای مؤذنی از چه سالی در کانون تئاتر فرهنگسرای ارسباران هستید؟
یک مقدار در مورد این کانون برایمان توضیح بدهید. من از سال 80 به عنوان کارشناس تئاتر در این فرهنگسرا و در کانون تئاتر آن هستم. آن زمان، معاونت هنری سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران در این فرهنگسرا بود و کانون تئاتر یکجورهایی میشد مدیریت هنرهای نمایشی سازمان.
تمام کارها و متنهایی که میخواستند در فرهنگسراهای دیگر اجرا شوند اینجا بازبینی میشد. ما 2 شورای ارزیابی کیفی داشتیم: یکی شورای ارزیابی نمایش و یکی هم شورای ارزیابی نمایشنامه، من دبیر این شورا بودم. از همان زمان، بیشترین کارهایی که در فرهنگسراها اجرا میشد کارهای کودک بودند. به همین دلیل، من بیشتر در جریان کارهای کودک بودم.
- علتش چیست؟ چرا در فرهنگسراها تقریباً فقط کار کودک اجرا میشود؟
دلیل اصلیاش این است که سالنهای فرهنگسراها سالنهای اختصاصی تئاتر نیستند. سالنهای چندمنظورهای هستند که قرار است شب شعر و موسیقی و نمایش فیلم و سخنرانی هم در آنها برگزار شود و اگر جایی بود، تئاتر هم اجرا شود. تأکید میکنم که اگر جایی بود، چون تئاتر نیاز به نور و دکور دارد، دکوری که ثابت است و نمیشود هر زمان اراده کرد آن را جمع کرد و برنامه دیگری اجرا کرده و دوباره دکور را چید.
بنابراین، برای فرهنگسرا سخت است که وقتشان را به اجرای تئاتر بدهند و در طول آن، هیچ برنامه دیگری نداشته باشند. همین میشود که تئاتر آخرین اولویتشان است. مثلاً همین گروههای حرفهای که در فرهنگسرای ارسباران اجرا داشتند واقعاً اذیت شدند، چون مجبور بودند هر شب دکورشان را جمع کنند و فردا دوباره نصب کنند.
- سالن تمرین هم در اختیار گروهها میگذارید؟
قبلاً سالن تمرین هم به گروهها میدادیم، ولی گروهها متعهد نبودند. یعنی یک گروه میآمد میگفت برای اجرا سالن تمرین میخواهد. سالن را میگرفت، ولی بعد از 15 جلسه بدون هیچ نتیجهای میرفت. الان ما به گروههایی سالن میدهیم که حتماً اجرا خواهند داشت، نه فقط در فرهنگسرای ارسباران، در هر جایی اگر اجرایشان قطعی باشد، سالن تمرین میدهیم.
میتوانند 10 جلسه تمرین کنند، بعد ما کار را میبینیم و اگر خوب بود، سالنشان را تمدید میکنیم. اگر در جشنواره هم اجرا داشته باشند، به آنها سالن میدهیم، به شرطی که در بروشورشان قید کنند که کار با کمک کانون نمایش فرهنگسرای ارسباران اجرا رفته.
- فکر میکنید باید چه کار کرد تا فرهنگسرای ارسباران تبدیل به پاتوق گروههای تئاتری و مرکز تئاتر شود؟
قبلاً هم گفتم، این بستگی به نگاه مدیریت دارد. یعنی یک مدیر ممکن است اصلاً نخواهد به مرکز بودن و پاتوق بودن فکر کند و فقط درآمدزایی برایش مهم باشد. یعنی فکر کند این همکاری با گروههای تئاتری سودی برای فرهنگسرا ندارد، چون تماشاگر ندارد. ممکن هم هست بتواند سالنش را به گروهها برای تمرین و اجرا اجاره بدهد. باید بررسی کرد و متوجه شد که تا چه حد نگاه حمایتی وجود دارد.
- استقبال مردم از اجراهایی که در این فرهنگسرا میشوند، چطور بوده؟
بیشتر بستگی به گروهها دارد. گروههای جوانی داشتیم که کارشان آنقدر برایشان مهم بود و آنقدر برایش تبلیغ میکردند که هر شب پر از تماشاچی اجرا میرفتند. گروهی داشتیم که فقط 3 شب نمایشنامهخوانی داشت و هر 3 شب سالن پر بود. در برابرش، اجراهایی هم داشتیم که گروه کارشان برایشان چندان اهمیت نداشت، کسی هم از کارشان مطلع نشده بود و با 2ـ3 تماشاچی اجرا میرفتند،
- فکر میکنید در طول چند سال اخیر، فعالیتهای فرهنگی شهرداری بهتر شده یا خیر؟
به نظر من، شهرداری پل ارتباط فرهنگی مهمی است. شهرداری میتواند با امکاناتی که در اختیار دارد و شرایطی که دارد سطح سلیقه مردم را بالا ببرد. هر چقدر بتوانیم سطح کیفی کارها و سلیقه مردم را بالا ببریم موفقتر خواهیم بود. ما میتوانیم با کارهای طنز نازل هم مردم را جمع کنیم، ولی این واقعاً موفقیت نیست. در حال حاضر، تعداد زیادی فرهنگسرا و خانه فرهنگ داریم که هر چقدر بتوانند خدمات فرهنگی ـ هنری بیشتری برای مردم داشته باشند سطح فرهنگی آنها را بالا میبرند.
- در مورد منطقه 3 چطور؟ فکر میکنید فعالیتهای هنری ـ فرهنگیای که در این منطقه صورت گرفته رضایتبخش است؟
منطقه 3 بافت فرهنگی ـ هنری خوبی دارد. باید سطحش را بالا برد. کارهای خوبی در این منطقه صورت گرفته، ولی کافی نیست. نباید کارهای تئاتر یا نقاشی سطح پایین به نمایش گذاشت. جامعه ما پیشرفت کرده. ما دیگر نمیتوانیم کاری را که مثلاً 8 سال پیش میکردیم باز هم انجام بدهیم.
میشود به جای اینکه بچهها را جمع کرد و دور هم نشاند تا نقاشی کنند برایشان کارگاه نقاشی گذاشت که مربیان متخصص نقاشی کودک روی بچهها نظارت داشته باشند. آن وقت است که اتفاق خوبی میافتد. مؤذنی در یک نگاه مؤذنی متولد 1348 و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشکده سینما ـ تئاتر است.
او کار تئاتر را از سال 66 و با نمایش «پرندههای شط» به کارگردانی «امیر دژاکام» شروع کرد و اولین کار تصویریاش «صندوقچه اسرار» به کارگردانی «داریوش مؤدبیان» در سال 1370 بود. پس از آن، سالها در گروه تئاتر دکتر «رفیعی» فعالیت داشت و اکنون نیز مشغول بازی در فیلم سینمایی «پشت در خبری نیست» اولین ساخته «شبنم عرفینژاد» است.
همشهری محله - 3