تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۸۸ - ۱۳:۳۹

جمعه دهم مهر تماشاخانه قدیمی شهر میزبان جشن سالروز تولد 73 سالگی زنده‌یاد اکبر رادی بود.

چهره‌های برجسته تئاتر، همکاران و دوستان رادی به سنگلج آمده بودند تا این‌بار در غیاب او شمع‌های تولدش را فوت کنند. سنگلج که در همه سال‌های طولانی عمرش آمدن و رفتن خیلی‌ها را دیده، برای سومین بار میزبان جشن تولد رادی بود تا یاد او از یاد‌ها نرود. «هاملت با سالاد فصل» که نمایش پر تماشاچی این روزهای سنگلج است، این بار به افتخار استاد روی سن رفت تا هدیه کارگردان، بازیگران و همه عوامل این نمایش برای هفتاد و سومین سالروز تولد زنده یاد اکبر رادی باشد.

دوستداران تئاتر در 44 سال گذشته خاطرات به یاد ماندنی زیادی در سنگلج داشته‌اند. آنها لحظه‌های خوب بسیاری در این سالن کوچک تجربه کرده‌اند که البته هرگز هم فراموششان نخواهد شد. اما به گواه بسیاری از همین قدیمی‌ها که دومین جمعه مهر به سنگلج آمده بودند، گرامیداشت یاد اکبر رادی، حتماً یکی از بهترین برنامه‌های سنگلج در تمام طول این سال‌هاست. اکبر رادی توانسته بود جوری زندگی و کار کند که حالا کسی از او کینه‌ای به دل ندارد و دل همه آنهایی که می‌شناختندش برایش تنگ شده است.صحنه تئاتر برای او نه مجالی برای بازی که فرصتی برای زندگی بود.

دوستان قدیمی در تماشاخانه

محمود دولت‌آبادی،حمیده‌بانو عنقا¨همسر رادی©،‌عطا ‌الله کوپال، صدرالدین شجره، دانیال حکیمی، بیژن بیژنی، پری صابری، جعفر والی،‌ آتش تقی‌پور، حسین مسافرآستانه، علی رامز، محمد حیدری، بهزاد فراهانی، شهرام کرمی، شکرخدا گودرزی پیمان قاسم خانی تنها تعدادی از دوستان و همکاران رادی بودند که در میهمانی سنگلج حضور داشتند و از خاطرات سال‌های دور و دیر گفتند.

نمایش «هاملت با سالاد فصل» به کارگردانی «هادی مرزبان» شروع شد، اما از نگاه خیلی‌ها این رادی بود که «هاملت با سالاد فصل» را کارگردانی کرد و به صحنه برد. این بار هادی مرزبان در حضور رادی «هاملت با سالاد فصل» را به صحنه برد و بازیگران زیر نگاه مهربان و تیزبین رادی به نقش‌آفرینی در صحنه زندگی پرداختند.وسواس در اجرای جزئیات نقش‌ها را به راحتی می‌شد دید و انگار که بازیگران نمایش دارند به استادشان درس پس می‌دهند.

پایان نمایش همراه بود  با بغضی که در گلوی خیلی‌ها مانده بود. هادی مرزبان در سخنانی گفت:« پیش از این هم گفته‌ام که سونامی پرواز رادی آن‌قدر برای من بزرگ و دشوار بود که یکی دوسال گذشته،سالروز مرگش را فراموش کرده بودم. اما حالا می‌دانم که تولد رادی برای ما مهم است. او در طول 69 سال زندگی پر تلاش  خود به اندازه صدها سال برای تئاتر و هنر ما فایده داشت.ای کاش اینقدر زود نمی‌رفت...»

مرزبان که چیزی نمانده بود گریه کند آرزو کرد که کاش رادی  واقعا در سنگلج بود و خودش اجرای «هاملت با سالاد فصل» را بر عهده می‌گرفت. اشک‌های کاویانی، بقایی و رهنما نیز نشانه چیزی جز چنین آرزویی نبود. محمود دولت‌آبادی هم کوتاه حرف زد و گفت که رادی خیلی به او نزدیک بوده،

 درست مثل یک برادر.حمیده‌بانو عنقا یار و همسر رادی هم کمی صحبت کرد و او هم از خوبی‌های استاد گفت و سنگلج باز هم دلتنگ رادی شد. رادی اگر چه هرگز در سنگلج اجرا نداشت، اما این بار جشن تولدش در سنگلج باشکوه‌تر از همیشه برگزار شد. برنامه سالروز تولد اکبر رادی به پایان رسید تا سال دیگر که کنار عکس او چند شمعی روشن شود.

هادی مرزبان، کارگردان:آرزوی رادی اجرا در سنگلج بود

هادی مرزبان، کارگردان نمایش «هاملت با سالاد فصل» گفت:«یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای استاد رادی اجرای نمایشی در تماشاخانه سنگلج بود که متأسفانه در زمان حیاتش این آرزو محقق نشد.»او با بیان اینکه تماشاخانه سنگلج حس نوستالوژیکی برای اهالی تئاتر دارد، ادامه داد: «من در زمان حیات استاد رادی 9 نمایشنامه او را روی صحنه بردم، ولی هیچ وقت این فرصت پیش نیامد که نمایشی در سنگلج داشته باشیم.»

مرزبان تماشاخانه سنگلج را یکی از بهترین سالن‌های نمایش تهران می‌داند و معتقد است که اگر مسئولان به این تماشاخانه تجهیزات لازم را بدهند، بسیاری از کارگردانان متقاضی اجرا در این تماشاخانه خواهند بود. او گفت: «حتی اعتقاد دارم اجراهایی که در تالار اصلی تئاتر شهر و یا تالار وحدت داشته‌ام، تنها به دلیل امکاناتی بوده که آنها داشته‌اند و نه به دلیل استاندارد بودن سالن نمایش.»

اما سابقه آشنایی خود را با زنده‌یاد رادی در یکی از شب‌های سرد زمستان 1362 چنین روایت می‌کند: «توسط یکی از دوستانم با استاد رادی آشنا شدم و به منزل ایشان رفتم.پس از آن آشنایی ما عمیق‌تر شد و در سال 1363 نمایشنامه استاد با عنوان «پلکان» را کارگردانی کردم.»

مرزبان به دلیل نزدیکی باورهایش به افکار اکبر رادی خیلی زود با او صمیمی شد: «اعتقاد دارم که هر هنرمندی برای اثری که خلق می‌کند باید حرفی برای گفتن داشته باشد.مطلقاً به هنر عقیم اعتقادی ندارم. به نظر من هنر باید پیشرو باشد و فکری پشت سر آن باشد. بزرگترین دغدغه‌ای که تاکنون  داشته‌ام فقر و بی‌عدالتی بوده و در تمام کارهایم این دغدغه به نوعی دیده می‌شود.

 وقتی با استاد رادی آشنا شدم دیدم در آثار او هم این دو مقوله دیده می‌شود و به همین دلیل کم کم از همه نظر به استاد رادی نزدیک شدم.»مرزبان از 24 سال دوستی با اکبر رادی خاطرات زیادی دارد: «یادم می‌آید بعد از آنکه نمایش «پلکان» را اجرا کردیم در جلسه نقد و بررسی نمایش،یکی پرسید پس پله‌های این نمایش کجا بودند؟ و این خاطره همیشه از طرف استاد رادی نقل می‌شد و ایشان می‌گفت که باید به همه تماشاچی‌ها توجه کرد و مخاطب خود را تنها قشر دانشجو و روشنفکر در نظر نگرفت.»

او که در یک سال پایانی عمر اکبر رادی همواره کنارش بوده، آخرین دیدار‌ها با او را چنین تعریف می‌کند: «رفته بودم بیمارستان برای ملاقات.وقتی حمیده بانو از اتاق بیرون رفت استاد رادی به من گفت نمی‌خواهم برای خانواده‌ام مزاحمت ایجاد کنم، نزدیک به 70 سال عمر کرده‌ام و بهتر است دیگر بروم.»

من در لحظه مرگ استاد در ایران نبودم اما در آخرین شب حیاتش با او تلفنی صحبت کردم: «حدود 45 دقیقه داشتیم درباره نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» حرف می‌زدیم. تصمیم دارم به زودی این نمایش را هم روی صحنه ببرم.»

نمایش «هاملت با سالاد فصل» هم در سال 1369 برای اولین بار توسط مرزبان اجرا شد. او درباره تفاوت‌های نمایشی که هم‌اکنون روی صحنه سنگلج است با نمایشی که 19 سال پیش اجرا شد، گفت: «به طور حتم تفاوت‌هایی در نحوه دکور و بازی‌ها وجود دارد. شاید بتوان گفت این تفاوت‌ها به 19 سال عمر من باز می‌گردد.

 هرچند ممکن است برای تماشاچی‌های معمولی این تفاوت‌ها زیاد جلوه نداشته باشد. اما برای تماشاچی حرفه‌ای و کسی که به تماشای تئاتر می‌رود تا جواب سؤال‌هایش را پیدا کند حتماً تفاوت‌های قابل درک خواهد بود.»

به گفته مرزبان «هاملت با سالاد فصل» در هیچ‌یک انواع نوشته‌های رادی جای نمی‌گیرد و از همه سبک‌های نمایشنامه‌نویسی در آن دیده می‌شود و مرزبان هم تاحدودی آن را به شیوه تخت حوضی کارگردانی کرده است.

«هاملت با سالد فصل» که ساعت 19 به مدت 120 دقیقه در تماشاخانه سنگلج اجرا می‌شود،درباره قصه مردی دانشگاه رفته است که به جمیع علوم احاطه دارد و عاشق دختری از خانواده اشرافی می‌شود و در راه عشق خیلی چیزهای خود را از دست می‌دهد.

مرزبان می‌گوید: «این نمایشنامه با الهام از آیه‌ای از قرآن کریم با این مضمون نوشته شده که‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید مراقب باشید تا اسیر شیطان نشوید و اگر اسیر شیطان شدید عقوبت کارهایتان را باید تحمل کنید.» اکبر رادی 10 مهر 1318 در رشت متولد شد و در طول حیات خود نمایشنامه‌های زیادی را نوشت.


نامه جمالزاده به اکبر رادی

چیزهایی را می‌بینی که مردم نمی‌بینند

«شما که اکبر رادی نویسنده‌ «روزنه آبی» من یقین دارم و حاضرم دستم را بدهم ببرند و شرط ببندم که مولی‌یر هرگز چنین عنوانی به نمایشنامه خود نمی‌داد© و «افول» هستید، شخصی با شخصیت و با فکر و جوشش هستید و چشم بیننده و قلم تند و صریح دارید و بسیاری از چیزهایی را می بینید که بسیاری از مردم نمی‌بینند یا درست نمی‌بینند، ولی باید سعی کنید که ساده‌تر باشید.»

این بخشی از نامه‌ای است که محمدعلی جمالزاده در سال 1343 به اکبر رادی نوشت و نکاتی درباره بهتر نوشتن را به او یاد آوری کرد. جمالزاده در این نامه بر نکات ارزنده و انتقادی تأکید می‌کند که پس از آن در آثار رادی بیشتر لحاظ شده است. جمالزاده بر ساده نوشتن تأکید می‌کند که شاید تا امروز هم کمتر از سوی نویسندگان ما مراعات شده‌ و همین خود می‌تواند یک دلیل عمده بر فاصله افتادن بین مردم و نویسندگان باشد.

اکبر رادی درباره اولین نمایشنامه‌اش می‌نویسد: «زمستان 1340 من نمایشنامه «روزنه آبی» را برای آخرین مرتبه پاکنویس کرده بودم و مدتی بود در هوای انتشار آن راسته «شاه آباد» پرسه می‌زدم که بورس ناشران «فربه» تهران بود و با تمام فربهی نمی‌دانستند نمایشنامه‌ یک شق عمده ادبیات است که می‌تواند و باید چاپ هم بشود.»

اکبر رادی که بود؟

ارثیه‌های آقای نویسنده

اکبر رادی 10 مهر 1318 در رشت به دنیا آمد و از بهترین نمایشنامه نویسان ایرانی به شمار می‌رود. او که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود،تحصیل در دوره کارشناسی ارشد این رشته را نیمه کاره گذاشت و پس از طی دوره تربیت معلم، ترجیح داد معلم باشد.رادی پس از یکسال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان سرانجام در پنجم دی ماه 1386 در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرمید.

از نمایشنامه‌های او می‌توان به ملودی شهر باران، تانگوی تخم مرغ داغ، پلکان، آهنگ‌های شکلاتی، ارثیه ارانی، شب روی سنگفرش خیس، افول، از پشت شیشه‌ها، لبخند با شکوه آقای گیل و... اشاره کرد. رادی همچنین سال 1357 نمایشنامه «هاملت با سالاد فصل» را نوشت و آن را در سال 1366 بازنویسی کرد.

آخرین نمایشنامه‌ای که از آثار این نمایشنامه‌نویس به روی صحنه رفت «لبخند باشکوه آقای گیل» به کارگردانی هادی مرزبان بود. بیشتر آثار رادی را نمایشنامه‌های بلند تشکیل می‌دهند و تنها چند اثر آخر او کوتاه هستند. پرداختن به موضوعات روز جامعه همیشه مهم‌ترین دغدغه او برای نوشتن بود.  اکبر رادی یکی از تأثیر‌گذارترین هنرمندن عرصه نمایش محسوب می‌شود و ادبیات نمایشی در ایران تا حد زیادی مدیون این نمایشنامه نویس بزرگ است.


با جعفر والی دوست 50 ساله اکبر رادی

اجل مهلت نداد ...

جعفر والی یکی از بهترین بازیگران و کارگردانان تئاتر ایران،معتقد است که شاید تا سال‌های آینده دیگر کسی مانند استاد رادی پیدا نشود.این بازیگر باسابقه تئاتر می‌گوید:‌«با زنده‌یاد اکبر رادی، دوستی 50 ساله‌ای داشتیم و قرار بود پیش از در گذشت ایشان همکاری مشترکی داشته باشیم که متاسفانه اجل مهلت نداد و او در گذشت.»

او بخشی از خاطرات گذشته خود با اکبر رادی را اینطور تعریف می‌کند: «ما با هم بچه محل بودیم. رادی جوان شوریده‌ای بود که نوشتن را شروع کرد.نمایشنامه «افول» در 400 صفحه اولین اثرش بود که به دلیل طولانی بودن متأسفانه اجرا نشد.بعد هم کارهای تک‌پرده‌ای نوشت و نشان داد که چقدر استعداد و بینش جامعه‌شناسی و مردم شناسی بالایی دارد.

خیلی مهم است که اثر نویسنده دست اهلش بیفتد.بعد‌ها عباس جوانمرد چند کار از او را روی صحنه برد و در مجموع آثار رادی بسیار تأثیرگذار بوده و هست. به نظر من رادی در همان سال‌های جوانی‌اش نشان داد که بزرگی در ادبیات نمایشی ایران از راه می‌رسد.

آخرین خاطره من از رادی به نسخه‌ای از نمایشنامه «شب بخیر آقای کنت» برمی‌گردد. من تمام نمایشنامه‌های رادی را با دستخط خودش دارم. وقتی نسخه‌ای از «شب بخیر آقای کنت» به دستم رسید،نامه‌ای از زبان شخصیت نمایشنامه برای رادی نوشتم که برایش بسیار جذاب بود.او هم این نامه را در کتاب مکالمات چاپ کرد.»

13 هزار  تماشاچی در نیمه اول سال

استقبال خوب از تماشاخانه

تماشاخانه سنگلج در نیمه اول امسال با اجرای 4 نمایش، میزبان 12 هزار و 875 تماشاچی بود. این آمار دقیقاً مربوط به تماشاچیان سنگلج از 18 فروردین تا سوم مهر ماه امسال است. بر این اساس نمایش «کوچه عاشقی» به کارگردانی نصرالله قادری که از 30 اجرا 16 اجرای آن در سال جدید روی صحنه رفت

 هزار و 709 نفر، نمایش «از پشت شیشه‌ها» به کارگردانی مصطفی عبداللهی با 26 اجرا هزار و 143 نفر، نمایش «تو چهار سو خبری نیست» به کارگردانی حسن باستانی با 28 اجرا دو هزار و 504 نفر و نمایش کمدی «قولنج» به کارگردانی حسین بابایی با 51 اجرا 6 هزار و 603 نفر تماشاچی داشته‌اند.

این در حالی است که از تاریخ 10 تا 15 مرداد نیز در تماشاخانه سنگلج جشنواره نمایش‌های آیینی سنتی اجرا شد که در این جشنواره نمایش «قولنج» 204 تماشاچی، نمایشی از کشور ایتالیا 348 نفر، «عفریته ماچین» 248 نفر و «بیژن و منیژه» 228 نفر تماشاچی داشتند. گنجایش تماشاخانه سنگلج نیز 248 صندلی است که بعد از تالار وحدت و سالن اصلی تئاتر شهر بزرگترین تماشاخانه تهران به شمار می‌رود.

همشهری محله - 12