تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۸۵ - ۱۴:۳۶

گروه شهری - اسدالله افلاکی «سالانه حدود یک میلیون و 645 هزار تن انواع آلاینده ناشی از منابع متحرک به هوای تهران وارد می‌شود»، از نتایج تولید این مقدار آلاینده در تهران مرگ‌های سیاه است.

 تازه ترین گزارش می‌گوید:‌ در سال گذشته هر روز 27 تهرانی بر اثر آلودگی هوا جان باخته‌اند.
اینها تنها برخی نکات هشداردهنده مربوط به آلودگی شهری با جمعیتی بیش از 10 میلیون نفر است؛ کلان‌شهری که هر روز 1000 خودروی جدید به خیابان‌ها و معابر آن اضافه می‌شود و از همین‌روست که دیگر  تعریض شریانهای شهری و  احداث تقاطع‌های همسطح و غیرهمسطح پاسخگوی میزان تقاضای خودروهای عبوری نیست، از سوی دیگر در اغلب روزها بویژه روزهای زمستانی سلامت شهروندان تهدید می‌شود تا آنجا که سال گذشته مسئولان برای پیشگیری از بروز فاجعه، ناگزیر مدارس را تعطیل کردند. و این میزان آلودگی همچنان افزایش می‌یابد. از این رو، کارشناسان محیط‌زیست، لغو ممنوعیت مصوبه احداث واحدهای تولیدی و صنعتی در داخل شعاع 120 کیلومتری تهران را که در 20/3/1349 به تصویب هیأت وزیران رسیده است تیر خلاص بر پیکره بیمار این شهر عنوان می‌کنند و معتقدند تهران بیش از هر چیز به ریه‌های تنفسی نیاز دارد بر این اساس، اگر باری از منابع آلاینده ‌این ‌کلان‌شهر برنمی‌داریم حداقل باری بر آن اضافه نکنیم.
***
دکتر اسماعیل کهرم، مدرس محیط‌زیست، در این‌باره به همشهری گفت:  درصد بالایی از جمعیت کشور در تهران زندگی می‌کنند، این در حالی است که وسعت این کلان‌شهر تنها 2/1 درصد از کل مساحت کشور است، لذا بر چه اساسی باید 35 درصد از صنایع کشور در این استان فعالیت کنند، بعد هم بخواهیم مصوبه ممنوعیت احداث واحدهای تولیدی و صنعتی در داخل شعاع 120 کیلومتری را حذف کنیم و کارخانه‌ها را بیاوریم در یقه تهران قرار بدهیم که چه بشود.
آیا واقعاً منابع آلاینده در این استان کم است که با این اقدام بر میزان آن اضافه کنیم؟ آیا آلودگی ناشی از خودروهایی که بدون هیچ کنترلی انواع دودها و گازهای سمی را تولید می‌کنند یا کارخانه‌ها و پالایشگاههای اطراف تهران و یا صنایع نظامی کم است که اجازه دهیم کارخانه‌ها در داخل شعاع 120 کیلومتری هم احداث شوند؟
وقتی راههای مواصلاتی در اطراف استان به بهترین وجه وجود دارد و از طریق آن دسترسی به تهران از فاصله 120 کیلومتری در کمتر از یک ساعت میسر است. براساس کدام نیاز و کدام توجیه اقتصادی، باید زمین‌های گران‌قیمت را در اختیار صنایع بگذاریم، چرا که این کار هم باعث آلوده‌تر شدن هوای تهران می‌شود و هم سطح بیشتری از طبیعت را کارگاه‌های تولیدی و صنعتی اشغال می‌کنند و مناطقی که ممکن است هنوز به صورت مرتع، چمنزار و یا پوشیده از درخت وجود داشته باشد زیر خشت و گل و آهن نابود شود و بدین‌ ترتیب ریه‌های تنفسی اطراف تهران – البته اگر چیزی از آن باقی مانده باشد – از بین برود.»
این استاد دانشگاه می‌افزاید: «من دیدگاه اقتصادی ندارم و نمی‌دانم این مسئله چه دلیل و توجیهی می‌تواند داشته باشد، اما در این میان آنچه مایه شگفتی است، اینکه چرا سازمان محیط‌زیست باید تن به تغییر چنین قانونی بدهد و چرا سازمانی که در گذشته با دقت و جدیت تمام و بدون هیچ ملاحظه‌ای این قانون را رعایت می‌کرد، الان باید ساکت بماند و اجازه بدهد قانونی که مجری آن خودش است در معرض لغو شدن قرار بگیرد. تنها توجیهی که در این میان ممکن است وجود داشته باشد اینکه شاید به خاطر رضایت برخی سرمایه‌داران و یا توجیهات اقتصادی این قانون  لغو بشود.»
محیط زیست همیشه قربانی می‌شود
دکتر کهرم می‌گوید: «معضلی که امروز دامن‌گیر محیط‌زیست کشور شده اینکه به هر نقطه‌ای از کشور سفر کنیم می‌بینیم محیط‌زیست قربانی مسائل اقتصادی شده است؛ برای نمونه در سواحل خلیج‌فارس همه چیز قربانی نفت شده است، یعنی از بندر دیر و سیراف تا گاوبندی به جز باریکه نایبندان حتی یک وجب ساحل آزاد نیست، در حالی که احتیاجات محیط‌زیست با یک باریکه برآورده نمی‌شود. و این نمونه‌ای بارز از قربانی شدن محیط‌زیست ساحلی است که فدای مسائل اقتصادی شده است. هیچ‌کس هم جرأت ندارد حرفی بزند چرا که وقتی پای نفت و اقتصاد و درآمد ملی مطرح است، محیط‌زیست محلی از اعراب ندارد.»
به تصریح وی: «تخریب جنگل‌ها به خاطر چوب، صنعت و چرای دام، نمونه دیگری است که نشان می‌دهد محیط‌زیست قربانی مسائل اقتصادی می‌شود.»
تهران را فدای صنعت نکنیم
این کارشناس محیط‌زیست می‌گوید: «19 الی 20 درصد جمعیت ایران در تهران زندگی می‌کنند، بنابراین باید تلاش کنیم، سلامت این شهر را تأمین کنیم، حال آنکه اقداماتی از این دست باعث کاهش هوای تنفسی این شهر می‌شود. چرا که هوا بیش از هر چیز دیگری مورد نیاز شهروندان تهرانی است. از این‌رو، ضروری است به سلامت ساکنان این کلان‌شهر بیندیشیم. بخصوص الان که زمستان است و روزهای وارونگی در پیش است، با سرد شدن هوا بر میزان آلودگی و خفقان‌های ناشی از آن افزوده می‌شود، در نتیجه افراد سالخورده، کودکان و بیماران، بویژه شهروندانی که ناراحتی قلبی و ریوی دارند در معرض مرگ قرار می‌گیرند.»
به گفته وی «تحقیقات نشان می‌دهد صرفنظر از آثار زیانبار آلودگی روی بیماران، آلودگی‌های صنعتی بر روی رشد ذهنی و جسمی کودکان تأثیر منفی می‌گذارد. حال پرسشی که مطرح است اینکه واقعاً ما سلامتی شهر و شهروندان را فدا و قربانی چه می‌کنیم؟ آیا واقعاً سلامت بیش از 10 میلیون شهروند را فدای آن می‌کنیم که محصولات صنعتی 15 دقیقه زودتر به تهران برسد؟
اگر چنین است، این توجیه با کدام معیار و منطقی قابل قبول است. چگونه سازمان حفاظت محیط‌زیست و بویژه شورای عالی حفاظت محیط‌زیست که رئیس جمهور مصوبات آن را امضا می‌کند اجازه می‌دهند چنین جفایی در حق مردم تهران بشود».