ماشینها چنان بغل به بغل هم داده بودند که انگار سالهاست در همین خیابان پارک شده اند. خیابان بسته شده بود و رانندههای آشنابه کوچه پس کوچهها، شانسشان را در فرعیها میدیدند. اما فرعیها هم چاره کار نبودند چرا که سرنوشتی مشابه خیابان اصلی داشتند و همه گرفتاردر یک دام بودند.
سر چرخاندم و دور و برم را تا پنجرههای کوچک ماشین اجازه میدادند وراندازکردم و بدون اغراق به چشم دیدم قریب به اتفاق ماشینهای اطراف ما تک سرنشین هستند. فکر کردم، جستوجو کردم در درد مشترکی که همه ما گرفتار آن هستیم. بعد رسیدم به زمانی که میشد به همین آسانی از دست نداد. به قرارهایی که میشد به موقع سر آنها رسید به کارت سوختی که هر دقیقه پشت ترافیک چرتکه میانداخت و...
آمارهایی که شهرداری منطقه دارد حکایت از بالا رفتن سرانه مالکیت خودرو در منطقه یک دارد به طوری که به ازای هر 10 نفر 8 ماشین وجود دارد. از طرف دیگر آمار نشانگر این است که 23/42 درصد از خودروهای عبوری بزرگراه چمران و 18/42 درصد از خودروهای عبوری بزرگراه مدرس را خودروهای شخصی تک سرنشین تشکیل میدهد، وقتی این آمارها دست به دست هم میدهند معلوم میشود هنوز با وجود تلاش در زمینه فرهنگسازی برای استفاده از حمل و نقل عمومی بسیاری از شهروندان شمال پایتخت رغبتی به استفاده از اتوبوس و تاکسی و... ندارند.
یادم است سال 1385 هم طرح ممنوعیت تردد خودروهای تک سرنشین در 4 ساعت اولیه روز در محدوده اضطرار برای کاهش بار ترافیک مطرح بود که بعد از کش و قوسهای فراوان به نتیجه نرسید. پاسخ به این پرسش که چرا شهروندان ترجیح میدهند از خودروی شخصی به جای ناوگان حمل و نقل عمومی استفاده کنند، میتواند گره هرچند کوچکی از کلاف سردرگم ترافیک باز کند.
یعنی باید نشست و دید مشکل از کجا آب میخورد. از کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی، از خدمات نامطلوب یا. . . میدانم نوشتن از ترافیک دیگر شبیه آن قصه همیشگی است که از فرط تکرارهمچون کوبیدن آب در هاون میماند، اما نباید فراموش کرد که لااقل تجربههایی مثل یکطرفه کردن خیابان ولیعصر ¨عج تا پل پارک وی و به کارگرفتن اتوبوسهای جدید، تمیز و پرسرعت نشان داده میتوان با تدبیر درست و اجرای طرحهای کارشناسی شده و تقویت حمل و نقل عمومیدر این مسیر غول ترافیک را از پا درآورد و با فرهنگسازی زمینه را برای کاهش استفاده از خودروهای شخصی فراهم کرد.
همشهری محله - 1