او در شب عروسی به خانه عروس و داماد جوان رفت و بعد از آتش زدن آنجا پا به فرار گذاشت.شامگاه 3 تیرماه امسال ساکنان منطقه شاد آباد در جنوب تهران با دیدن شعلههای آتش که از خانه یکی از همسایهها زبانه میکشید، ماجرا را به پلیس و آتشنشانی اطلاع دادند.
با حضور آتشنشانان در محل، عملیات اطفای حریق شروع شد و ماموران بعد از خاموش کردن آتش، قدم به داخل آپارتمان گذاشتند. با پیدا شدن شواهدی که نشان میداد آتشسوزی عمدی بوده است، ماموران پلیس وارد عمل شدند و تحقیقات برای کشف راز آتشسوزی شروع شد.
خواستگار سمج
آتش زدن خانه عروس و داماد آن هم در شب عروسی، این فرضیه را که عامل آتشسوزی قصد انتقامجویی داشته ، مد نظر قرار دارد.
به این ترتیب پرسوجو از عروس و داماد شروع شد و در این میان دختر جوان به ماموران گفت: از مدتها قبل خواستگاری به نام افشین داشتم که اصرار زیادی برای ازدواج با من داشت، اما به خاطر اینکه علاقهای به او نداشتم، به وی جواب رد دادم.
مدتی از این ماجرا گذشت تا اینکه قرار شد با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم اما وقتی افشین در جریان ماجرا قرار گرفت تهدیدم کرد که هر طوری شده اجازه نمیدهد، عروسی من سر بگیرد.
نامه مشکوک
با اظهارات دختر جوان، تحقیقات برای شناسایی افشین آغاز شد اما در حالی که هنوز سرنخی از محل زندگی این مرد به دست نیامده بود، نامهای مشکوک در اختیار عروس جوان قرار گرفت که مسیر تحقیقات را تغییر داد.
در این نامه که به امضای دختری به نام شهلا رسیده بود، نوشته شده بود: « من همان دختری هستم که شوهرت قبل از عروسی با تو، به من قول ازدواج داده بود. اما مدتی بعد متوجه شدم که او قصد ازدواج با تو را دارد و فهمیدم که بازیچه قرار گرفتهام.
من کسی هستم که خانه شما را به آتش کشیدم. من دختری هستم که بازیچه کسی قرار گرفتم که الان شوهر توست. من از کاری که کردهام پشیمان نیستم؛ چرا که میخواستم هر طوری شده از کسی که احساساتم را بازیچه خودش قرار داده بود انتقام بگیرم.»
این نامه در حالی در اختیار عروس جوان قرار گرفت که شوهر او مدعی بود دختری به نام شهلا را نمیشناسد و هرگز به او قول ازدواج نداده است. عروس و داماد که از ماجرای نامه شوکه شده بودند، به اداره آگاهی رفتند و برای روشن شدن موضوع، نامه را در اختیار تیم تحقیق قرار دادند.
معمای پیچیده
کارآگاهان بعد از بررسیهای اولیه متوجه شدند که فرستنده نامه کسی بوده که با مراجعه به یکی از ادارههای پست جنوب تهران، این نامه را برای خانواده عروس ارسال کرده است.
بنابراین تیم تحقیق راهی اداره پست شد اما زمانی که ماموران از کارمندان این اداره سراغ دختر ناشناس را گرفتند، متوجه شدند که برخلاف تصور آنها فرستنده نامه یک مرد بوده که با معرفی خودش بهعنوان دختری به نام شهلا قصد گمراهکردن پلیس را داشته است.
با این اطلاعات، ماموران احتمال دادند که عامل آتشسوزی همان افشین، یعنی نخستین مظنون پرونده است که قصد داشته با ارسال نامه مرموز، روند تحقیقات را تغییر دهد. آنها که در جریان تحقیقات توانسته بودند عکس افشین را به دست بیاورند، این عکس را در اختیار کارمندان اداره پست قرار دادند اما آنها با اطمینان گفتند فردی که نامه را پست کرده بود هیچ شباهتی به این عکس ندارد.
پلیس که با معمایی پیچیده روبهرو شده بود، پرس و جو از نزدیکان و آشنایان عروس و داماد جوان را از سر گرفت تا شاید در تحقیق دوباره از آنها به سرنخهایی از عامل آتشسوزی دست پیدا کند.
خواستگار نامرئی
در این بررسیها ماموران متوجه شدند که مرد جوانی به نام پدرام نیز از مدتها قبل به عروس جوان اظهار علاقه میکرد و قصد خواستگاری از او را داشت.با این اطلاعات، ماموران که احتمال میدادند پدرام در آتشسوزی نقش داشته و نویسنده نامه مرموز هم خود او باشد، عکس وی را به کارمند اداره پست نشان دادند و او با دیدن عکس، بلافاصله چهره پدرام را شناخت.
وقتی کارمند اداره پست گفت که مطمئن است پدرام همان کسی است که نامه مرموز را پست کرده، قاضی پرونده دستور بازداشت مرد جوان را صادر کرد و ماموران در یک عملیات ضربتی او را دستگیر کردند.
پدرام بعد از انتقال به اداره آگاهی مدعی شد که عروس جوان را میشناخته و با او همدانشگاهی بوده، اما در آتش زدن خانه آنها نقشی نداشته است. اظهارات پدرام در حالی بیان میشد که پلیس در ادامه تحقیقات متوجه شد در شب حادثه تعدادی از همسایهها، این مرد را در اطراف آپارتمان عروس و داماد دیده بودند.
با این اطلاعات، بازجویی از مرد جوان از سر گرفته شد و او که چارهای جز بیان حقیقت نداشت به ماموران گفت: از مدتها پیش علاقه شدیدی به مژگان داشتم اما هر بار که میخواستم موضوع را با او در میان بگذارم، میگفت که علاقهای به مصاحبت با افراد غریبه ندارد.
من واقعا به او علاقه داشتم و به همین خاطر تصمیم گرفتم هر طوری شده به خواستگاریاش بروم اما درست زمانی که قصد داشتم تصمیمم را عملی کنم متوجه شدم که او با جوان دیگری ازدواج کرده است.
من که ضربه روحی بسیار شدیدی خورده بودم، تصمیم گرفتم هر طوری شده از او و شوهرش انتقام بگیرم. برای همین وقتی فهمیدم که شوهر مژگان آپارتمانی تهیه کرده تا بعد از مراسم عروسی، زندگی مشترکشان را در آنجا شروع کنند، نقشه آتشسوزی به ذهنم رسید.
جوان 28 ساله ادامه داد: بعد از شناسایی آدرس خانه آنها در منطقه یافت آباد، یکبار برای عملی کردن نقشهام به آنجا رفتم اما آنها مشغول چیدن لوازم خانه بودند و من موفق به ورود به آپارتمان نشدم.
این بود که منتظر شدم تا در شب عروسی، یعنی زمانی که همه افراد خانواده در مراسم حضور دارند و کسی در خانه مژگان و همسرش نیست، نقشهام را اجرا کنم. به این ترتیب آن شب به آپارتمان آنها رفتم و بعد از آتشزدن آنجا فرار کردم.
سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بررسیها نشان میدهد که متهم متاهل است و 4 سال پیش ازدواج کرده اما با این حال قصد خواستگاری از عروس جوان را داشته است.
وی با بیان اینکه در آتشسوزی صورت گرفته در حدود 20 میلیون تومان خسارت به اموال عروس و داماد وارد شده افزود: با صدور قرار قانونی برای متهم تحقیقات درخصوص این پرونده ادامه دارد.