البته اگر مجبور نباشیم برای چرخاندن چرخ زندگی چند شیفت کار کنیم.
مان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه، سندی بر این ادعا می آورد و می گوید: براساس آماری که سازمان مدیریت و برنامه ریزی 50 سال پیش ارائه کرد و ساعات کار هفتگی از حدود شصت ساعت به چهل ساعت رسیده است ، هر فرد به طور میانگین حدود 90 تا 120 دقیقه از زمان روزانه اش را صرف کار مفید می کند.
با این حساب حالا ما مانده ایم و یک عالمه وقتی که طلاست! من و خیلی های دیگر بدون هیچ برنامه منسجمی برای مدیریت اوقات فراغت مدام وقت تلف می کنیم بدون این که اوقات فراغتمان را سپری کنیم و هیچ حواسمان به طلای از کف رفته نیست.
قرایی مقدم، مؤلف کتاب های مدیریت آموزشی، انسان شناسی فرهنگی، جامعه شناسی آموزش و پرورش و مبانی جامعه شناسی می گوید: هیچ کس نمی تواند ادعا کند اوقات فراغت ندارد، می توان این اوقات را در بوستان ها قدم زد و یا حتی انباری خانه را تمیز و مرتب کرد، گذران اوقات فراغت به همین سادگی است می توان اوقات فراغت را یک استکان، نه یک سینی پر از چایی کرد، آورد و گذاشت میان جمع صمیمی خانواده و آن را مقابل تلویزیون و در حین تماشای یک بازی فوتبال خورد و لذت برد.
وقت های تلف شده
قرایی مقدم معتقد است هر کاری که غیر از کار و حرفه روزانه فرد به اختیار فرد در هر ساعتی از فراغت که مایل است انجام شود اعم از تفریح یا انجام کاری سخت و عقب افتاده، باز هم جزیی از گذران اوقات فراغت محسوب می شود. زیرا برخلاف کار روزانه هیچ اجباری برای انجام آن ندارد و می تواند زمان آن را تغییر دهد، البته این مسأله در مورد خانم های شاغل متفاوت است. در واقع زمانی که آنها صرف امور عقب افتاده خانه داری می کنند جزو اوقات فراغت آنها به حساب نمی آید. در مجموع هر کاری ،حتی اگر سخت و خسته کننده ،که فرد خارج از زمان کار اصلی روزانه اش انجام دهد و موجب احساس رضایت و شادی در فرد شود و برای زمان از دست رفته احساس غبن و ضرر نکند جزو اوقات فراغت مطلوب فرد محسوب می شود.
او وجود نداشتن امکانات و عدم مدیریت منسجم در اوقات فراغت متناسب با نیاز جوانان را یکی از دلایل عمده ای می داند که متأسفانه موجب می شود اکثر جوانهای ما در این فرصت ها که می تواند نقش بسیار مهمی در شناسایی و شکوفایی استعدادهای آنها داشته باشد، بیشتر فرصت ها را از دست بدهند و وقت تلف کنند تا این که اوقات فراغتشان را سپری کنند.
این جامعه شناس با اشاره به امکانات محدود تفریحی، ورزشی و فرهنگی و ... و همچنین بالا بودن هزینه های استفاده از همین امکانات که گاهی برای جوانانی از قشر متوسط و ضعیف جامعه غیرممکن است می گوید: در واقع اوقات فراغت ما تحت تأثیر اشتغال ما است و چنانچه عمده خانواده ها توان مالی برای ساماندهی و نظم بخشیدن به اوقات فراغت جوانان در میان اعضای خانواده را ندارند و نمی توانند برای سفرهای فصلی، سالانه و یا آخر هفته برنامه ریزی اقتصادی داشته باشند به ناچار جوان های ما خیلی زود جذب گروه همسالان می شوند و اوقات فراغتشان را بیرون از فضای خانواده و با دوستان سپری می کنند و به جرأت می توان گفت که یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بروز انواع آسیب های اجتماعی مربوط به عدم مدیریت و برنامه ریزی صحیح برای بهینه سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان است.
فراغتی از جنس خودمان
آیا گذران اوقات فراغت مطلوب یک تعریف و معیار جهانی دارد؟ آیا استانداردی برای آن تعریف شده است که ما باید خودمان را از لحاظ کم و کیف اوقات فراغت با آن همسو کنیم؟ و سؤال هایی از این دست، ما را به این پاسخ می رساند که اوقات فراغت هر مردمی خاص همان مردم است.
قرایی مقدم ویژگی اوقات فراغت مطلوب را در تنوع آن می داند و می گوید: هر کار و فعالیتی که در اوقات فراغت ما مدام تکرار شود ایجاد خستگی و یکنواختی می کند و پس از مدتی موجب اتلاف وقت ما می شود مگر آن که آن فعالیت از دیدگاه «کارکردگرایان» یک نتیجه مطلوب داشته باشد، خواه این نتیجه شاد، تفریح، سود اقتصادی و یا فرهنگی و ... باشد. اما اصولاً گذران اوقات فراغت هر مردمی خاص همان مردم است که با توجه به فرهنگ، سنت، مذهب، موقعیت جغرافیایی و اوضاع اقتصادی مردم آن کشور شکل می گیرد. در واقع هر جامعه ای در اوقات فراغت شکل بومی و محلی به خود می گیرد و حتی از ابعاد کشوری ریزتر می شود چنانچه در همین ایران امروز، گذران اوقات فراغت مردم شهرها و روستاهای مختلف با یکدیگر متفاوت است، چون امکانات متفاوت در اختیار دارند، به نوعی برای گذران اوقات فراغت مطلوب یک قانون کلی وجود ندارد و چگونگی گذران آن بیشتر به طبقه اقتصادی- اجتماعی افراد، نوع شغل، سطح تحصیلات، سن و جنس افراد بستگی دارد.
قرایی مقدم با توجه به تحقیقات وسیعی که در مورد گذران و مدیریت اوقات فراغت انجام داده است می گوید: تحقیقات نشان داده است افرادی که اوقات فراغت مفید و مطلوبی دارند از لحاظ اقتصادی بازده مطلوب تری دارند و همچنین این افراد طول عمر بیشتری می کنند.
اما چگونگی گذران اوقات فراغت بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی فرد تأثیرگذار است، به نحوی که گذران اوقات فراغت مطلوب منجر به افزایش سطح شعور، آگاهی و تبادل افکار می شود، علاوه بر آن چنانچه افراد اوقات فراغت مفید و مطلوبی داشته باشند نگاه و بینش سیاسی آنان نیز تقویت می شود.