تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۸۵ - ۰۷:۱۱

کانت - فیلسوف آلمانی - می‌گوید: «یکی از اصول تعلیم و تربیت که باید همواره مدنظر طراحان برنامه‌های تربیتی باشد، این است که «کودکان باید نه برای زمان حال بلکه برای شرایط بهتر احتمالی آینده، تربیت شوند».

حال این سوال مطرح است که چه شناخت و تصوری از آینده و شرایط پیش‌ رو داریم؟
سرعت روزافزون تحول در عرصه‌های مختلف علم و فن‌آوری - به‌ویژه در حوزه ارتباطات - و حجم وسیع داده‌های درست و نادرست ناشی از جریان آزاد و غیرقابل کنترل اطلاعات، عامل اساسی سوگیری افکار و تلقّیات مردم است.

 اگر تا دیروز – و تا حدودی امروز – نهادهای فرهنگی و تربیتی تلاش می‌کردند با شیوه‌های مختلف کنترلی، نقش عوامل مزاحم در تربیت فرزندان را خنثی کنند، امروزه ماهواره‌ها و اینترنت، بسته‌های مختلف خبری، تحلیلی و تبلیغی را که بسیاری از آنها با هدف هدایت جریان اطلاعات و اخبار به نفع مدعیان رهبری جهان و با هدف تحقق دهکده جهانی در راستای تحکیم حاکمیت آنها بر جهان عمل می‌کنند، به صورتی بسیار زیبا و فریبنده، به طور مستقیم در اختیار ذهن کنجکاو و جست‌وجوگر فرزندان ما قرار می‌دهند و این در شرایطی است که بسیاری از مربیان و هدایتگران جامعه، خود با این پدیده‌های جدید آشنایی ندارند و به همین سبب و به دلیل ندانستن نحوه تعامل با این علوم و فن‌آوری‌های جدید، اغلب با برخوردهای ناپخته و حساسیت‌برانگیز افراطی و تفریطی، گرایش غیراصولی کودکان، نوجوانان و جوانان را به این پدیده‌ها شدت می‌بخشند.

 در چنین رویکردی، این امکانات که می‌توانستند در خدمت تبادل فرهنگی جامعه اسلامی با سایر جوامع و ملل و نیز افزایش دانش و آگاهی نسل نو قرار گیرند، به صورت ابزاری برای پذیرش رفتارهای نابهنجار فرهنگ‌های مهاجم درمی‌آیند و کارگزاران نظام با داشتن دغدغه تاثیر مخرب فرهنگی آنها به جای حل اساسی مساله، دائم به فکر ایجاد نظام‌های کنترلی هستند؛ غافل از اینکه این موج چون اسب چموشی، خارج از اراده این و آن، با سرعت سرسام‌آوری به پیش می‌تازد و اگر همه تلاش و هنر صاحبان اندیشه و سیاست‌گذاران، معطوف به برنامه‌ریزی برای به‌خدمت‌درآوردن فن‌آوری جدید و شکل تکامل‌یافته آن نشود، ناچار آنها را به رفتارهای انفعالی و غیرموثر برمی‌انگیزد؛ در حالی که شکل‌گیری و هویت‌یافتن جامعه در گروی جامعه‌پذیری نسل جدید است. برای دست‌یافتن به این مهم، باید مخاطب و اقتضائات و نیازهای وی را شناخت و رفتارهای انفعالی، فرصت این‌گونه روی‌آوری به مسائل را از ما می‌گیرد.

طبیعی است که مجموعه این شرایط، مدیریت فرهنگی و مدیریت آموزشی و پرورشی را به بزرگ‌ترین و دشوارترین مساله‌ای که انسان امروز جامعه ما با آن درگیر است تبدیل کرده است. شاید توجه به همین دشواری‌ها و پیچیدگی‌هاست که کانت را بر آن داشته تا بگوید: «در بین ابداعات بشری، دوتاشان از بقیه مشکل‌تر است؛ هنر مملکت‌داری و حکومت و هنر تعلیم و تربیت».

علی اکبر اشعری
 رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

برچسب‌ها