تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۸ - ۱۰:۴۵

دکتر سیدمصطفی تقوی: تحلیل انقلاب اسلامی ایران، بدون در نظر آوردن و تحلیل رخدادهایی که در تاریخ معاصر ایران و از آن میان، به ویژه از هنگام نهضت ملی نفت به وقوع پیوسته میسر نیست.

 از دوران نهضت ملی نفت بود که آمریکا به طور آشکارا وارد عرصه سیاسی ایران‌زمین شد و معادلاتی را در فضای اجتماعی سیاسی ایران رقم زد. این معادلات که واکنش‌ها و مقاومت‌های ملت ایران را در پی داشت، سرانجام به پیروزی انقلاب‌اسلامی انجامید. یکی از رخدادهایی که در میانه انقلاب اسلامی و نهضت ملی نفت قرار دارد و در واقع از پیامدهای کودتای28 مرداد به شمار می‌آید،  حادثه 16آذرماه 1332 است که در آن دانشجویان در اعتراض به دولت کودتا (زاهدی) و حضور نیکسون؛ معاون رئیس‌جمهوری وقت آمریکا (آیزنهاور) دست به تظاهرات در دانشگاه تهران زدند.

از این حادثه که به کشته شدن 3تن از دانشجویان انجامید، به مهمترین نقطه عطف مبارزات دانشجویی در تاریخ معاصر ایران تعبیر می‌شود. مطلب حاضر که در واقع حاصل گفت‌وگویی با دکتر مصطفی تقوی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران بوده، به بسترها، زمینه‌ها و پیامدهای این حادثه دوران‌ساز می‌پردازد. لازم به  یادآوری است که از دکتر تقوی تاکنون کتاب‌های «تاریخ سیاسی کهگیلویه، «فراز و فرود مشروطه» و نیز ده‌ها مقاله در نشریات گوناگون ایران به چاپ رسیده است.

حضور استعمار در کشور ما به اوایل تأسیس سلسله قاجار برمی‌گردد و در این مقطع تاریخی 2 قدرت روس و انگلیس برای اعمال نفوذ و سلطه برایران با یکدیگر به رقابت می‌پرداختند که این رقابت در انعقاد قراردادهای استعماری و سلطه جویانه با ایران و دخالت در حاکمیت ملی کشور و عزل و نصب مقامات کشور و...  خود را نشان می‌داد.

پس از کشف نفت یکی از مهم‌ترین‌ حوزه‌هایی که به عنوان محور اقتصادی ایران مطرح شد، مقوله نفت و طمعی بود که قدرت‌های خارجی به ویژه انگلستان به آن داشتند و در همه تصمیم‌گیری‌های آنان درباره ایران این مسئله از جایگاهی کلیدی برخوردار بود. مجموعه تحولات نفت در دوره پس از مشروطه و رضاشاه و2 قرارداد استعماری و نامناسب به نام قراردادهای دارسی در پیش از مشروطه؛ یعنی دوره مظفرالدین شاه و قرارداد 1312 در دوره رضاشاه منجر به این امر شد که ملت ایران شاهد استثمار مهم‌ترین ثروت ملی خود از سوی استعمار باشد. چون در شرایط خفقان رضاخانی امکان طرح استیفای این حق وجود نداشت، پس از شهریور 20 و برکناری رضاشاه به تدریج زمینه‌ای فراهم شد که ملت ایران در پی احقاق این حق ملی خود برآید.

به همین خاطر بود که مبارزات ملت ایران برای کوتاه کردن دست انگلستان به رهبری شخصیت‌هایی چون آیت‌الله کاشانی از این ثروت ملی ایران شروع شد و پدیده‌ای به نام نهضت‌ملی نفت شکل گرفت. این حرکت با پشتوانه مردم سرانجام توانست این خواسته خود را بر استعمار انگلیس و استبداد دست نشانده آن تحمیل کند و قانون ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلسین و شاه رسید و دکتر مصدق به عنوان نخست وزیر برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت به نخست وزیری انتخاب شد. اما طبیعی بود که استعمار انگلیس با قدرتی که در سطح جهانی داشت از همه اهرم‌های خود در عرصه بین‌المللی و در درون کشور ایران برای محروم‌سازی ملت ایران از این دستاورد ملی خویش دریغ نمی‌کرد.

در این فرایند، دولت آمریکا تازه به عرصه سیاست جهانی گام می‌نهاد و خواهان سهم خود در عرصه اقتصاد جهانی بود و طبیعی بود که نفت هم یکی از مهم‌ترین حوزه‌های مورد طمع آن باشد. در آغاز که نفت ایران در انحصار انگلستان بود آمریکا با مبارزات ملت ایران برای خارج کردن انحصار نفت از سلطه انگلستان  همراهی نشان می‌داد اما از فردای به قدرت رسیدن دولت مجری ملی کردن نفت، آمریکا که خواهان سهیم شدن در نفت ایران بود، موضعی میانجیگرانه در پیش گرفت؛ به این معنا درصدد برآمد که ملت ایران را قانع کند تا هم انگلستان از نفت سهمی داشته باشد و هم ایران و هم آمریکا. بی‌تردید ملت ایران خواهان استقلال در بهره‌برداری از نفت خود بود و در این راه آمریکا و انگلیس برایش فرقی نمی‌کرد. این تصمیم ملت ایران باعث شد تا آمریکا و انگلیس برای ناکام‌سازی ملت ایران همدست شوند.

همدستی این دو قدرت استعماری باعث شد تا آنها موفق شوند که دولت سپهبد زاهدی را برای تحقق اهدافشان به قدرت برسانند و بدین ترتیب ملت ایران را از یکی از آمال و دستاوردهای ملی- تاریخی خود محروم کردند؛ اما طبیعی بود که ملت متمدن و سرزنده ایران همچنان در تلاش باشد تا بتواند به اهداف خود دست یابد.

هنگام حادثه 28 مرداد و روی کارآوردن سپهبد زاهدی، دانشگاه تعطیل بود و دانشجویان در دانشگاه حضور نداشتند تا واکنش خاصی را نشان دهند. اما ماه محرم  19شهریور 1332 ، یعنی حدود 20روز پس از 28مرداد، آغاز شد و برای جامعه ایران و تشیع، محرم و امام حسین(ع) و عاشورا یادآور مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی بود. ملت زخم خورده ایران از دست استعمار در تجمعات ماه محرم فرصتی یافت تا این خشم و نفرت خود را از مداخله استعمار آمریکا و انگلیس و تحقیری که بر ملت ایران روا داشتند، ابراز کند. چند روز پس از عاشورا اول مهر شد و دانشگاه بازگشایی شد.

در دهم مهرماه عده‌ای از استادان دانشگاه در اعتراض به بازداشت چندتن از  استادان نامه‌ای به نخست‌وزیر وقت(زاهدی) نوشتند و خواهان آزادی آنها شدند. در چنین فضایی و به دستاویز این موضوع، دانشجویان که به طور پراکنده اعتراض مردم را در دانشگاه ابراز می‌داشتند، نخستین تظاهرات گسترده خود را در 16 مهرماه  ضد آمریکا و انگلیس و دولت دست نشانده آنها انجام دادند. حدود یک ماه پس از این تظاهرات دانشجویی در 21آبان ماه به دستاویز محاکمه برخی از افراد بازداشت شده از جمله دکتر مصدق، دانشجویان دانشگاه تهران دومین تظاهرات گسترده خود را  ضد آمریکا و انگلیس و اقدامات دولت زاهدی برگزار کردند.

در حالی که این حوادث خشم ملت ایران از آمریکا و انگلیس را تشدید می‌کرد، در اوایل آذرماه اعلام شد که رابطه سیاسی دولت انگلستان با ایران که در دوره نهضت نفت قطع شده بود دوباره برقرار شده و «دنیس رایت» به عنوان کاردار انگلستان در ایران مستقر می‌شود. این خبر بیش از هر چیز نوعی دهن‌کجی و تحقیری بود که استعمار انگلستان عملا به ملت ایران روامی‌داشت و نشان می‌داد که چگونه با زور و برخلاف میل ملت، خود را بر جامعه ایران تحمیل می‌کند.

چنین تحقیری برای برانگیختن خشم ملی ضد انگلستان کافی بود. همچنان که این خبر در جامعه ایران شایع بود، اعلام شد که نیکسون به عنوان معاون رئیس جمهوری وقت آمریکا عازم ایران می‌شود. این خبر نیز تحقیر دومی بود که از سوی آمریکا بر ملت ایران اعمال می‌شد. تلقی ملت ایران از این دو اقدام این بود که آمریکا و انگلیس دست در دست هم ایران را از طبیعی‌ترین حق خود و مهم‌ترین دستاورد خود یعنی ملی‌کردن نفت، محروم کردند و هم‌اکنون فاتحانه وارد کشور می‌شوند تا جلوی چشمان ملت ایران این پیروزی خود را به دست دولت زاهدی تثبیت کنند.در چنین بستری بود که از روز 14 آذر دانشجویان، این فریاد ملت ایران را در دانشگاه سردادند.

در عصر روز 14آذر در دانشکده علوم تظاهراتی برپا شد و صبح 15 آذر در دانشکده‌های حقوق، دندانپزشکی و فنی تظاهرات مشابهی برگزار شد و در عصر همین روز باز در دانشکده‌های فنی، پزشکی و داروسازی تظاهرات گسترده‌ای برگزار شد. در دانشکده داروسازی دانشجویان 3 تن از افسران را به درون دانشکده کشانده و کتک‌کاری کردند. در پی حوادث روزهای 14 و 15 آذر در دانشگاه تهران نیروهای امنیتی و انتظامی به صورت گسترده‌ای از صبح روز دوشنبه 16 آذر، در تمام سطح دانشگاه و حتی دانشکده‌ها مستقر شدند. این نشان می‌داد که رژیم وضعیت فوق‌العاده‌ای را پدید آورده است.

در صبح 16 آذر در دانشکده حقوق تظاهرات و زد و خوردی انجام گرفت و خاتمه یافت. پس از آنکه برخی از دانشجویانی که در برخورد با پلیس به درون دانشکده فنی پناه جسته بودند، نیروهای امنیتی به تعقیب آنها وارد دانشکده فنی شدند و برای دستگیری آنها تا سر کلاس درس هم رفتند. این کار که برخلاف همه ارزش‌های انسانی بود و نیز توهین به علم و عالم هم تلقی می‌شد، سبب شد تا استاد به مأمور یاد شده که بر دستگیری دانشجویان از داخل کلاس اصرار داشت، بگوید که اینجا کلاس است و شما بروید به فرمانده‌تان بگویید که اینجا بیاید. در این میان، آن مأمور اسلحه خود را به روی استاد کشید و گفت: «فرمانده من این است.» در چنین وضعی استاد کلاس را ترک کرد و به اتاق رئیس دانشکده رفت.

رئیس دانشکده چون اوضاع را بحرانی دید، زنگ تعطیلی دانشکده را نواخت تا دانشجویان، محیط دانشگاه را ترک گویند. دانشجویان در هنگام خروج از کلاس‌ها همچنان شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس و دولت دست‌نشانده آنها را می‌دادند که نیروهای پلیس در سالن دانشکده با آنها به زد و خورد پرداختند و سرانجام در تیراندازی به سمت دانشجویان 3 تن از دانشجویان به نام‌های قندچی، بزرگ‌نیا و شریعت‌رضوی به شهادت رسیدند. در پی این حادثه دانشجویان پراکنده شدند و نیروهای امنیتی کشته‌شدگان و مجروحان را به مراکز امنیتی منتقل کردند.

این چنین بود که روز 16 آذر، روز دانشجو نام گرفت.روز 16 آذر به دلیل اینکه دانشجویان در آن حادثه فریاد ملت را سر دادند و موضع آنها برخاسته از اصیل‌ترین مطالبات ملی جامعه ضد استعمار آمریکا و انگلیس و استبداد دست‌نشانده آنها بود، به عنوان نماد مبارزه نسل تحصیل‌کرده به نمایندگی از ملت ضد استعمار آمریکا و انگلیس بوده و چون اصیل‌ترین مطالبه ملت را در تاریخ ثبت کرده، همچنان به طور نمادین به عنوان چراغ هدایت مبارزات دانشجویی ضد رژیم پهلوی و قدرت‌های خارجی حامی آن اثرگذار بوده است. این حادثه، دانشجویان و حتی دیگر اقشار اجتماعی را در مبارزه با آمریکا و رژیم پهلوی در دهه‌های بعد مصمم‌تر می‌کرد.

16 آذر و روز دانشجو یادآور طمع استعمار آمریکا و انگلیس به ملت ایران و تحقیر آن قدرت‌ها بر آن است. از این‌رو، این حادثه می‌تواند در هر مقطع تاریخی که هر قدرت خارجی به استقلال کشور و هویت و منافع ملی آن چشم طمع داشته باشد و در پی اعمال سلطه و نفوذ خود بر کشور و آسیب‌رساندن به استقلال و حیثیت ملی آن برآید، همچنان الگویی عبرت‌آموز و تجربه‌ای ارزشمند فراراه جامعه ایران به ویژه نسل فرهیخته آن بگشاید. شایسته است که امروزه که ملت ایران شاهد طمع‌ورزی و سلطه‌طلبی قدرت‌های جهانی به ویژه آمریکا و انگلیس نسبت به کیان‌سیاسی و منافع ملی ایران است و آنها در این راه حتی اصول تمدن مورد ادعای مبنی بر اصالت علم و حق بشر را زیرپا می‌گذارند و به طور تحقیرآمیزی حتی ملت ایران را از حق کسب دانش محروم می‌خواهند، فریاد 16 آذر را به عنوان نمونه ارزشمندی از مقاومت ملی در برابر سلطه بیگانه گرامی بداریم.