درخصوص عملکرد جنبشهای دانشجویی و آسیبهای آن با عباس سلیمی نمین رئیس مرکز مطالعات تاریخ معاصر ایران گفتوگو کردهایم.
- علت تأکید مقام معظم رهبری بر عدمتندروی جریانهای دانشجویی چیست؟
بهنظرم فرمایشات رهبری در دیدار با دانشجویان مکمل بحثی بود که ایشان پیشتر در شیراز داشتند. آنجا ایشان فرمودند که دانشجویان وارد مصادیق تخلف نشوند و انتقاد را از مصادیق به عمل نیاورند که این موضوع سبب ایجاد برداشتی خطا در میان دانشجویان شده بود. اما توضیحات بیان شده در دیدار با دانشجویان این موضوع را تا حد زیادی روشنتر کرد. ایشان در این دیدار فرمودند که دانشجویان تندروی نداشته باشند اما در عین حال روحیه انتقادی خود را حفظ کنند و به مصادیق هم بپردازند. بهنظرم این برای دانشجویان بسیار روشنگر خواهد بود. بهخصوص که ایشان پیشنهاد فرمودند برای اینکه جنبشهای دانشجویی بتوانند با قدرت بیشتری کار کنند، میان جنبشهای دانشجویی هماهنگی ایجاد شود.
- این هماهنگی به چه معناست و چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
هماهنگی در شرایط کنونی به این معناست که جنبش دانشجویی باید بر قدرت و پشتوانه عملکرد خودش بیفزاید و پشتوانهاش را تقویت کند تا وقتی وارد صحنه برخورد با مفاسد میشود، متخلفین و متعرضان به حقوق جامعه احساس کنند که انتقادی که صورت میگیرد از پشتوانه تمام دانشجویان سراسر کشور برخوردار است. این فرمایش رهبری درخصوص هماهنگ بودن جریانهای دانشجویی در این ارتباط حائز اهمیت است و پس از تضعیف شدن جنبش دانشجویی که متأسفانه در سالهای اخیر صورت گرفته است این مطلب میتواند جایگاه جنبش دانشجویی را تا حد زیادی بازسازی کند.
- علت تضعیف جنبشهای دانشجویی چه بوده؟
متأسفانه در سالهای اخیر جنبشهای دانشجویی بهشدت تضعیف شده اند؛ چه به لحاظ اشراف بر موضوعات و چه به لحاظ جایگاه سیاسی. طبیعی است که وقتی یک جریان دانشجویی چند سال از فعالیت سیاسی باز داشته شود از میزان قدرت و توانمندی آن کاسته خواهد شد. در سالهای اخیر تا حد زیادی از اینکه جریان دانشجویی فعال باشد و با برخی لغزشها مقابله کند جلوگیری به عمل آمد.
بهعنوان مثال برخی از رؤسای دانشگاهها و بسیاری از وزرای آموزش عالی چون آن سعهصدر لازم را نداشتند و تحمل انتقاد در آنان کم بود، لذا فشار آوردند که جنبش دانشجویی به حاشیه رانده شود و کمتر در صحنه حضور داشته باشد. همچنین بهدلیل عدممطالعه و عدمحضور نیروهای توانمند فکری در عرصه جنبش دانشجویی توان کشف و تحلیل مسائل کشور را در میان این جنبشها تقلیل داده است.
- اتفاقا موضوع افزایش معرفت دانشجویان مورد تأکید رهبری نیز قرار گرفت.
بله ما نباید از اینکه جنبش دانشجویی بتواند موضوعات را کشف و ریشه یابی کند غفلت کنیم. جنبش دانشجویی باید با بهرهگیری از عناصر قوی فکری که اهل مطالعه باشند این توانایی را در خود تقویت و مسائل جامعه را به درستی رصد کند و بر پیچیدگیهای مناسبات سیاسی فائق بیاید.
- این معرفت چه تأثیری بر عملکرد جنبش دانشجویی خواهد داشت؟
معرفت کمک خواهد کرد که جنبش دانشجویی با پختگی عمل کند و اقدامات آن کم هزینه باشد. یک وقتی جنبش دانشجویی شعارهایی میدهد که با مشکلات قانونی مواجه میشود و باید برای این شعار هایش هزینه پرداخت کند. اما اگر پخته عمل کند وارد موضوعاتی میشود که بر آن کاملا اشراف دارد و نحوه برخوردهایش هم بهگونهای نیست که برای خودش هزینه داشته باشد و در هر محکمهای که قرار بگیرد میتواند از موضع خودش دفاع کند و ادله لازم را ارائه کند؛
یعنی هم پشتوانه استدلالی قوی داشته باشد و هم پشتوانه سیاسی. پشتوانه سیاسی زمانی حاصل میشود که دانشجویان دانشگاههای مختلف و جریانهای مختلف دانشجویی هماهنگ با هم اقدام کنند و با قدرت به میدان بیایند. وزیر هم اگر بداند که کل دانشجویان پشت این جریان هستند به راحتی نخواهد توانست مطالبات این جنبش را نادیده بگیرد و طبیعتا این قدرت میتواند موقعیت جنبش دانشجویی را تغییر بدهد. از سوی دیگر اگر مباحثی که از سوی جنبش دانشجویی مطرح و پیگیری میشود دارای ادله و منطق قوی باشد، در هر صحنهای میتواند از مواضع خودش با قدرت دفاع کند.
- آسیبهای تندروی برای جنبش دانشجویی چیست؟
تندرویها همیشه به یأس میانجامند. جنبش دانشجویی اگر بخواهد در بیانیههایی که صادر میکند از کلمات و ادبیات تند استفاده کند، این ادبیات هرگز موجب قدرت جنبش نخواهد بود. بلکه باید توجه داشته باشد که از تعابیر و ادبیاتی استفاده کند که نتوان از آنها علیه جنبش استفاده کرد و ایجاد هزینه و در نتیجه یاس برای جنبش نکند؛ بهعنوان مثال اگر جنبش در موضع حقی وارد شود و نسبت به خاطیان و منحرفان از تعابیر تند استفاده کند، چه بسا که به جای متخلفان، دانشجویان به دادگاه احضارشده محکوم گردند که بیشک این موضوع موجب ایجاد یأس در جنبش خواهد شد.