تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۸۸ - ۰۸:۵۵

محسن احمدی: گزارش اصلی این صفحه مطلبی است درباره مشکلات شهری کرمانشاه که نویسنده آن سعی کرد بدون هیچ گفت‌وگویی با مسئولان شهری، تنها پای صحبت چندتن از شهروندان کرمانشاهی بنشیند.

موضوعاتی مثل آبگرفتگی سطح معابر شهر هنگام بارندگی، بلاتکلیفی دوربرگردان الهیه یا به تعبیر شهروندان «دوربرگردان مرگ» و... خمیرمایه اصلی گزارش بود، اما نکته جالب در این نوشتار که دستمایه این یادداشت‌ نیز هست و از قول چند شهروند هم نقل شد اینکه هر نهاد مسئول، نهاد یا سازمان دیگر را در عدم رسیدگی به وضعیت شهر و نابسامانی‌های این مرکز استان مقصر می‌داند!

چندی پیش نتایج تحقیقی که یک پایگاه خبری در کالیفرنیا آن را منتشر کرد نشان می‌داد که اگر فرد یا نهادی در یک جامعه، شخص یا سازمان دیگری را مقصر مشکلی قلمداد کند، احتمال بروز فرافکنی در آن سازمان یا نهادهای دیگر افزایش یافته و این عارضه همانند ویروس آنفلوانزا منتشر می‌شود.

 مقصر دانستن دیگران به طور علنی باعث می‌شود تا این عمل به مثابه ویروس بیماری پراکنده شود. مقصر دانستن به سرعت پخش می‌شود زیرا به این احساس دامن می‌زند که وجهه شخصی مورد حمله قرار گرفته و باید از آن محافظت کرد.

بخشی از یافته‌های این مطالعات را که به مدد ترافیک شهر تهران هنگام برگشت از محل کار به خانه از رادیو ماشین می‌شنیدم برایتان در اینجا بازگو می‌کنم، بعضی وقت‌ها  ترافیک خیلی هم بد نیست. البته همیشه برنامه‌های شبکه‌های مختلف رادیویی هم پربار نیست؛ بگذریم.

این شبکه به نقل از دکتر فاست، سرپرست این تحقیق اینگونه ادامه داد: «وقتی می‌بینیم افرادی از خویشتن محافظت می‌کنند ما هم حالت تدافعی به خود می‌گیریم، سپس سعی می‌کنیم با مقصر دانستن دیگران برای اشتباهات خود، از وجهه شخصی‌مان دفاع کنیم، این کار در لحظه انجام عمل خوشایند شخص است، اما در درازمدت وجهه شخص را تخریب می‌کند و برای کارکرد سازمان و نیز جامعه زیانبار است.

مقصر دانستن دیگران زمانی به مشکل تبدیل می‌شود که افراد نگران امنیت خود در یک سازمان باشند. از این‌رو وقتی افراد احساس کنند که شغلشان مورد تهدید است مقصر دانستن دیگران افزایش پیدا می‌کند. هنگامی که مقصر دانستن، به‌خصوص توسط مسئولان سازمان یا نهادی به عملی عادی تبدیل شود، آثار آن بر یک سازمان می‌تواند مخرب و مسری باشد.

ادامه بحث را پس از شروع یک روز کاری دیگر با یک جامعه‌شناس و آسیب‌شناس شهری در میان می‌گذارم. از «افسانه نیکدل» درباره خصوصیات این افراد می‌پرسم؛ توضیح می‌دهد: « این افراد از آنجا که بیم دارند به خاطر موضوعی انگشت اتهام به سویشان نشانه گرفته شود، میل کمتری برای مخاطره کردن پیدا می‌کنند، نوآوری یا خلاقیت کمتری به خرج می‌دهند و کمتر احتمال دارد که از اشتباهات خود درس بگیرند.

مقصر دانستن باعث ایجاد فرهنگ بیم می‌شود و این امر به انواع پیامدهای منفی برای شخص و گروه منجر می‌شود. هر کسی می‌تواند در برهه‌ای از زندگی مشکلات را به گردن دیگران بیندازد، اما این قبیل افراد یک رشته صفات مشترک دارند، از جمله اینکه بسیار از خودشان دفاع می‌کنند، احتمال خودشیفتگی در آنها بیشتر است و معمولا احساس ناامنی می‌کنند، در عوض کسانی که بر ارزش خود تاکید می‌کنند کمتر به مقصر دانستن دیگران می‌پردازند.»

همشهری استانها