عامل این جنایت یک قاتل اجارهای بود که بعد از کشاندن این مرد به یک ساختمان نیمه کاره او را به قتل رساند.
سوم دی ماه 1387، زن 45 ساله ای به نام شهلا، با مراجعه به دادیاری شعبه دوم دادسرای جنایی تهران، از ناپدید شدن همسرش خبر داد.این زن به قاضی سلیمانی گفت: همسرم مرد میانسالی است که اعتیاد شدیدی به تریاک دارد، او چند روز قبل برای خرید تریاک از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.
با شکایت این زن، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، تحقیقات گستردهای را برای یافتن مرد ناپدید شده که کامران نام داشت، آغاز کردند اما بررسیها از خانواده و دوستان این مرد نتیجهای نداشت و هیچ خبری از وی نبود.
در ادامه تحقیقات، وقتی کارآگاهان دریافتند همسر مرد ناپدید شده، با وی اختلاف داشته است، وی را بهعنوان یکی از مظنونان اصلی این پرونده تحت نظر قرار دادند. این درحالی بود که این زن در بازجوییها ادعا میکرد به همسرش علاقهمند بوده و دلیلی برای اختلاف با او نداشته است.
در این مرحله از تحقیقات، ماموران به مرد 45 سالهای مشکوک شدند که با کامران در ارتباط بود و احتمال میرفت از سرنوشت این مرد اطلاع داشته باشد. به این ترتیب این مرد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. هنگامی که این مرد در بازجوییها به ماموران گفت که مدتی بعد از ناپدید شدن کامران، همسرش به او گفته است که وی دیگر بازنمی گردد و کارش تمام شده است، ماموران به سرنخ مهمی در این پرونده رسیدند.
به این ترتیب، شهلا تحت بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفت. این زن که تا این زمان ادعا میکرد از ماجرای ناپدید شدن همسرش اطلاعی ندارد، وقتی دریافت پلیس مدارک مهمی درباره دخالت او در این ماجرا دارد سرانجام لب به اعتراف گشود و راز این پرونده را فاش کرد.
استخدام یک قاتل اجارهای
زن میانسال در جریان بازجوییها به کارآگاهان گفت: همسرم معتاد بود و برای تهیه مواد دست به هر خلافی میزد؛ من از کارهای او خسته شده بودم و تصمیم داشتم از او جدا شوم.
مدتی بود که با مرد 50 سالهای به نام سعید آشنا شده بودم و میخواستم بعد از ازدواج با او زندگی جدیدی را آغاز کنم، ابتدا میخواستم از همسرم طلاق بگیرم اما او راضی به جدایی نمیشد، بنابراین موضوع همسرم را با سعید در میان گذاشتم و از او کمک خواستم.
سعید هم یک کارگر افغانی به نام عبدالقیوم را با وعده پرداخت 20 میلیون تومان برای کشتن همسرم اجیر کرد تا شوهرم را به قتل برساند. عبدالقیوم با طراحی نقشهای، برای اینکه اعتماد همسرم را به خودش جلب کند، به بهانه فروش تریاک، با شوهرم آشنا شد،
حتی چندین بار به او تریاک مجانی داد تا اینکه سرانجام توانست اعتماد همسرم را جلب کند و بیست و هشتم آبان پارسال، به بهانه فروش یک کیلو تریاک به قیمت بسیار ارزان، همسرم را به ساختمان نیمه کارهای در کرج بکشاند.آن روز من و همسرم با یکدیگر به کرج رفتیم ، کارگر افغانی در ایستگاه مترو به دنبال ما آمد و 3 نفری به ساختمان نیمهکارهای که وی در آنجا کار میکرد، رفتیم.
من بیرون ساختمان منتظر ماندم و عبدالقیوم یک بسته پلاستیک مشکی را که وانمود میکرد داخل آن تریاک است به همسرم نشان داد و بعد از ورود به ساختمان، کارگر افغانی با ضربات میلهای آهنی، همسرم را به قتل رساند. با اعترافات این زن، در فاصله اندکی عبدالقیوم در کرج و سعید در تهران دستگیر شدند و اعترافات شهلا را تأیید کردند.
ادعاهای جدید در جنایت مرگبار
با دستگیری سعید، وی دربازجویی ها ادعای جدیدی را مطرح کرد، او به ماموران گفت: زمانی که با شهلا آشنا شدم، چند سال از فوت همسرم گذشته بود، بعد از مدتی از شروع آشناییمان، شهلا با من قرار ازدواج گذاشت اما او با بیان اینکه مردی که با او زندگی میکند عمویش است، به من گفت برای آنکه بتوانم با او ازدواج کنم باید عمویش را از سر راه بردارم. من هم برای آنکه بتوانم به خواسته او عمل کنم عبدالقیوم را اجیر کردم تا این مرد را از پای درآورد.
رودست به جنایتکار افغانی
در جریان بازجوییها، عبدالقیوم با اعتراف به اینکه نقشه سیاه را به اجرا گذاشته است، گفت: سعید به من وعده داده بود برای ارتکاب این جنایت، 20 میلیون تومان به من دستمزد میدهد اما با اینکه یکسال از این ماجرا گذشته، او فقط 3 میلیون تومان از پول را به من پرداخت کرده است.
جسدی زیر راه پله
سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: 28 آذر امسال یعنی دقیقا در روز وقوع این جنایت در سال گذشته، جسد مقتول زیر راه پلههای آپارتمانی که مدتی است چند خانواده در آنجا ساکن شدهاند کشف شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده همچنان ادامه دارد.