دکتر مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت با اعلام این مطلب بر اهمیت سلامت روانی- اجتماعی افراد جامعه تأکید کرد و گفت: قطعاً برای رسیدن به این هدف، توجه به سلامت روانی اجتماعی افراد جامعه حائز اهمیت است. وزیر بهداشت افزود: برای رسیدن به سیمای مطلوب ایران در سال1404، سه برنامه 5 ساله در کمیسیون مجلس وجود دارد که باید این برنامهها از سوی صاحبنظران بهطور کامل مطالعه شود و با اعمال دیدگاههای کارشناسی در بخش سلامت روانی - اجتماعی به کمیسیون مجلس ارائه شود.
با این حال طبق گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، بسیاری از کشورها بخش بسیار اندکی از بودجه بهداشتی خود را صرف بهداشت روانی میکنند.این در حالی است که یک پنجم از 100 کشوری که آمارهای خود را به این سازمان ارائه کردهاند، کمتر از یک درصد بودجه بهداشتی خود را برای سلامت روانی هزینه میکنند.
اما در کشور ما چه میگذرد؟
به عقیده کارشناسان بیماریهای روانی، بعد از حوادث و بیماریهای قلبی در رتبه سوم قرار دارند، همچنین20درصد جمعیت کشور دارای درجات مختلفی از اختلالات روانی هستند. در این میان برخی کارشناسان با ابراز خرسندی از اینکه در کشور ما بر خلاف خیلی از کشورها زنجیر کردن بیماران روانی دیگر مطرح نیست،
از کمبود تعداد تختهای روانپزشکی در بیمارستانها، کمبود روانپزشکان نسبت به تعداد بیماران و همچنین پذیرش نکردن بیماران روانی در بیمارستانهای عمومی گلایه میکنند و معتقدند: با وجود اینکه وزارت بهداشت یارانه مناسبی برای بستری فرد مبتلا به بیماری شدید روانی به بیمارستانها پرداخت میکند ولی تعداد کمی از بیمارستانها نسبت به اختصاص تخت بهاین بیماران اقدام میکنند.
این در حالی است که هماکنون تعداد روانپزشکان کشور در حدود هزار و 200نفر است ولی کارشناسان با اظهار بیاطلاعی از اینکه مشخص نیست به چه تعداد روانپزشک در حد استاندارد نیاز داریم، فقط این را میدانند که این عوامل دوره انتظار برای بستری بیماران مبتلا به اختلالات روانی را طولانی کرده است.
عزم ملی در کار نیست!
دکتر محمدعلی شهرکی، روانپزشک با تأکید بر اینکه مشکل عمده ما در زمینه بیماران روانی و سلامت روانی این است که یک عزم ملی میان سیاستگذاران کشورمان برای پرداختن به مشکلات روانپزشکی وجود ندارد، میگوید: ما در سیاستگذاری بیمارستانها و تختهای روانپزشکی کشورمان دچار یک اختلاف فاحش و تناقض بزرگ هستیم؛
از سالها قبل وزارت بهداشت اجازه تأسیس بیمارستانهای تکتخصصی را نداده است، از جمله این بیمارستانها، بیمارستانهای روانپزشکی بودند که از سالهای قبل اجازه ساخت ندارند.
وی ادامه میدهد: از سوی دیگر بنا بر اعلام وزارت بهداشت باید حداقل 10درصد تختهای بیمارستانهای عمومی در اختیار بخش روانپزشکی قرار بگیرند ولی این بخشنامه هم اجرا نشده و به ندرت بیمارستانی عمومی را میبینیم که بخش روانپزشکی تأسیس کرده باشد.
به عقیده وی نپذیرفتن بیماران روانی بهعنوان بیمار مشکل دیگری است که مورد انتقاد کارشناسان است: بارها دیده شده که یک بیمار اعصاب و روان که با تابلوی افسردگی در بیمارستان بستری است،
دچار یک حمله قلبی شده و ما ساعتها تلاش کردیم که بیمار را به یک بیمارستان عمومی یا اتاق CCU هدایت کنیم اما بهرغم وجود تخت خالی داخل این بیمارستانها با موانعی مواجه میشویم و با تصور اینکه بیمار، این بخشها را به هم میزند و دستگاهها را خراب میکند، از بستری کردن او ممانعت میشود.
تخصصهای 3ماهه
در این میان بهرغم انتقاد برخی مسئولان نسبت به تعداد کم روانپزشکان، دکتر شهرکی با تأکید بر اینکه در حال حاضر تعداد زیادی از روانپزشکان در کشور بیکارند، میگوید: وقتی بیمارستانهای ما نیاز ندارند که یک بخش روانپزشکی تشکیل دهند، یعنی تقاضایی هم وجود ندارد، پس لزومی به افزایش بیشتر روانپزشک نیست.
به گفته این روانپزشک، در این میان مسئولان دفتر بهداشت روان وزارت بهداشت راه را به انحراف رفتهاند و تعدادی پزشک عمومی را با گذراندن یک دوره آموزشی 3 ماهه بهعنوان پزشکان سطح 3 بهداشت روان به مناطق محروم فرستادهاند.
وی با اشاره به اینکه خیلی از این پزشکان با برگشتن به مراکز شهری بهعنوان روانپزشک کار میکنند، میگوید: هیچکدام از مناطق محروم بهرهای از این افراد نبردهاند؛ چون با یک دوره 3ماهه کسی متخصص نمیشود.
به عقیده وی اگر تقاضا وجود داشته باشد، با کمتر از همین حدود هزار و 200نفر روانپزشک نیز میتوان بهترین خدمات را ارائه داد؛ چون ما بیش از حد استاندارد جهانی روانپزشک داریم (یک روانپزشک به ازای هر 50هزار نفر) ولی مشکل اصلی این است که روش اقدامات روانپزشکی ما مشکل دارد و خدمات به درستی ارائه نمیشوند.
با این اوصاف سؤال اینجاست که در این شرایط آیا باز هم میتوان بنا به گفته وزیر بهداشت، به تبدیل شدن ایران به سالمترین کشور منطقه از نظر سلامت روانی – اجتماعی در سال1404 یعنی 16 سال دیگر امیدوار بود؟