اما این روزها یمن بیش از هر زمان دیگری در رادار جهان و در صدر اخبار رسانهها دیده و شنیده میشود. آنچه در کانون توجه قرار دارد ضعف قدرت دولت مرکزی یمن در صنعا است. سربازان آن کشور با شبه نظامیان در شمال و جنوب در جنگ و ستیز هستند. از سوی دیگر، شبه نظامیان القاعده مستقر در یمن تلاش میکنند تا به خرابیهای بیشتری دست بزنند. اما در میانه این بحران نامی قرار دارد که به فاجعه دامن میزند و آن علی عبدالله صالح، رئیسجمهوری یمن است.
تلاش برای منفجر کردن هواپیمای پرواز شماره 253خطوط هوایی نورث وست که در ایام کریسمس گذشته به سمت دیترویت در حرکت بود و تیراندازی در پایگاه نظامی فورت هود تگزاس در ماه نوامبر، هر دو بهنظر میرسد که با مسائل یمن در ارتباط باشند و ذهنها را روی قسمتی از جهان متمرکز میکنند که بسیاری نگران لغزش آن به سوی فروپاشی هستند.
علی عبدالله صالح که بهمدت 3دهه از سالهای قبل و بعد از اتحاد یمن مدرن در سال 1990 میلادی تاکنون، رئیسجمهوری این کشور است و بهعنوان سیاستمداری زیرک از او نام برده میشود، آنچنان در گرداب عمیق بحران سیاسی فرو نرفته است. بسیاری ممکن است از خود بپرسند چرا یمن که در بخش جنوبی شبه جزیره عربستان قرار دارد، مسیر سومالی، همسایه بیقانون و فقیرش در خلیج عدن را نپیموده است؟
رئیسجمهوری 67 ساله یمن بهطور پیوسته با 2 جبهه در جنگ است؛ در شمال با شیعیان حوثی میجنگد و در جنوب با جداییطلبان. در حالی که درآمدهای نفتی یمن از بین میرود، کشاورزی کاهش مییابد و بیکاری سربهفلک میکشد، تعجبی ندارد که به همین دلیل علی عبدالله صالح خواستار حمایت بیشتر آمریکا و کشورهای همسایهاش برای افزایش تلاشهایشان و همکاری در ریشهکنی عوامل مشهور القاعده که در یمن مستقر هستند، شود.تاکنون اینگونه حمایتها نسبتا اندک بوده است.
ایالات متحده سال گذشته در عملیات مبارزه با تروریسم در یمن به مقدار نسبتا ناچیزی- 70میلیون دلار آمریکا- سرمایهگذاری کرد، در حالی که عربستان سعودی با بودجه هنگفتی معادل 2 میلیارد دلار و امارات متحده عربی 650میلیون دلار در آن بخش سرمایهگذاری کردند. با این وجود، بعضی از کارشناسان مسائل سیاسی میگویند که القاعده در مقایسه با دیگر مسائل یمن از یک عامل مزاحم سرسخت برای رئیسجمهوری که در تنگنا قرار دارد، کمی فراتر رفته است و تمایل به مبارزه پیوسته با گروه القاعده، سیاستمداری را نشان میدهد که با انجام اقدامات احتیاطی به اریکه قدرت همچنان چنگ زده است.
حتی پس از کابوس 11 سپتامبر، رئیسجمهوری یمن دیدگاه جهانی عملگرایانهای را اتخاذ و از موضع آمریکا در مورد تروریسم استقبال کرد.وی به کاخ سفید رفت تا طرفداری خود از واشنگتن و آرزویش برای همکاری را آشکار کند.او حتی اجازه داد تا هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی شبه نظامیان در خاک یمن را بکشند. اگرچه تلاشهای مشترک آمریکا و یمن برای کشتن اعضای بلند پایه القاعده در آن کشور و بر چیدن پایگاه قدرتشان بلافاصله پس از حادثه 11سپتامبر با موفقیتهایی روبهرو شد بسیاری در ایالات متحده عاقلانه بودن اعتماد به وی را مورد پرسش قرار دادند.
در حقیقت بسیاری به این موضوع فکر میکردند که شمارش معکوس روزهای ریاستجمهوری علی عبدالله صالح همانند رؤسای جمهوری پیش از او آغاز شده است اما او ثابت کرد که جان سختتر است و در ارشدترین مقام باقی میماند. رئیسجمهوری یمن شهرتی بهعنوان مدیر حقه باز برای خود بهوجود آورد و اعضای خانوادهاش را به مشاغل مهم دولتی منصوب و جایگاه قدرت خود را مستحکم کرد.
در سال 1990 میلادی، علی عبدالله صالح کنترل و سرپرستی اتحاد شمال یمن و مارکسیستهای جنوب را بر عهده گرفت.با این وجود، چندسال بعد در پی
وخیم شدن سریع روابط میان شمال و جنوب یمن، آن کشور بار دیگر به ورطه جنگ داخلی افتاد. در طول این درگیری، رئیسجمهوری یمن از هزاران نفر از شبه نظامیان عرب بیکار و جنگ آزموده استفاده کرد که چند سال قبل و در پی شکست اتحاد جماهیر شوروی آنها را پس از بازگشت از افغانستان مورد استقبال قرار داده بود.
پس از گذشت 2 ماه، جنگ به پایان رسید و رهبران جداییطلب جنوب یمن شکست خوردند و مجبور شدند به خارج از آن کشور مهاجرت کنند.اما برای علی عبدالله صالح اتفاقی افتاد که غیرقابل تغییر بود و تصمیمش بهمنظور انجام بازیهای سیاسی باعث شد تا وی از گروههای افراطی ضدآمریکایی در شمال یمن استفاده کند تا با گروه حوثیها مبارزه کنند.
گروه حوثی از اعضای فرقه شیعه زیدی هستند و علی عبدالله صالح هم از بعضی جهات در میراث آنها سهیم است. در کشور 23 میلیون نفری یمن که سنیها در آن حکمفرما هستند، باید به ماهیت پیچیده این وضعیت و رویه عملگرایانه بیشرم رئیسجمهوری برای حاکمیت بر کشور بیمارش تأکید کرد.
با وجود دادن اجازه رشد بعضی از ساختارهای دمکراتیک که حداقل بهصورت سیستمی چند حزبی و انتخابات نیمه منظم هم نیستند، رئیسجمهوری یمن با اتهاماتی روبهرو شد، بدین صورت که وی از طریق سیستم دولتی قدرتمندی که با فساد همراه است، مانع رشد و توسعه یمن شده است.منتقدان علی عبدالله صالح میگویند، او با صرف هزینههای بسیاری از موقعیتهای اجتماعی و سیاسی یمن، تأکید زیادی بر تحکیم پایگاه قدرت خانواده اش دارد و فرصتهای حل و فصل اختلافات در شمال و جنوب آن کشور را بر باد میدهد.
رئیسجمهوری یمن اکنون با مشکلات زیادی روبهروست؛ نخست اینکه حیطه قدرت علی عبدالله صالح با چالشهایی روبهرو شده است. گزارشها نشان میدهد، احمد پسر وی امیدوار است پس از پایان دوره ریاستجمهوری پدرش در سال 2013 میلادی، بهعنوان جانشین او انتخاب شود.حمید الاحمر، رهبر حزب اصلاح، قدرتمندترین گروه مخالفان در یمن و عضوی از یک خانواده قدرتمند، با وجود تلاشهای علی عبدالله صالح برای حفظ او در صحنه سیاسی، سال گذشته اظهار داشت، رئیسجمهوری یمن که به 70 سالگی نزدیک میشود بیش از حد معمول در این مقام بوده است و نباید برای منصوب کردن پسرش کوشش کند.
دوم اینکه عمل کردن به دستورات آمریکا برای حمله به عوامل القاعده در یمن با عواقبی همراه خواهد بود و عده زیادی از مردم یمن و بسیاری از چهرههای مردمی با این گروه ابراز همدردی میکنند و از علی عبدالله صالح در این جنگ حمایت نخواهند کرد.علی عبدالله صالح که زمانی فرمانروایی بر یمن را به«رقص با مارها»توصیف کرده بود، اگر شجاعت و حسابرسی نداشته باشد، کاری نمیتواند انجام دهد.
نشنال