بسیاری از آسیبشناسها و جامعهشناسان معتقدند که حاشیه کلانشهرها بیش از دیگر مناطق شهرها محلی برای بروز جرم و پرورش مجرم است. این مشکل در شهرهای بزرگ ایران به شکلهای مختلف دیده میشود. از ۷ کلانشهر ایران، اهواز ، مشهد و تهران بهترتیب در حاشیهنشینی 3 مقام نخست را دارا هستند. حاشیهنشینها در کشور ما به 2 نسل تعلق دارند: نسل اول آنان که در اثر فشارهای اقتصادی و نداشتن شغل مناسب از چرخه زندگی روستایی خارج شدهاند و نتوانستهاند وارد چرخه شهری شوند. آنها حاشیه شهرها را انتخاب کردهاند اما بهدلیل نوعی بیثباتی در مدیریت خانواده، دچار اعتیاد و انحراف اخلاقی شدهاند. نسل دوم در کنار فقر، بیکاری و نبود حمایت اجتماعی، ناخواسته وارد جرگه گروههای خشن و مجرم نیز شدهاند.
آمار گویای رشد 13 درصدی حاشیهنشینی در کلانشهرهای کشور است. این رقم به گفته جواد آرینمنش، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، معادل 36 درصد است.
به گفته وی، حدود 900 هزار نفر در حاشیه شهر مشهد در سکونتگاههای غیرمجاز زندگی میکنند و شرایط رفاهی و اجتماعی بسیار نامناسبی دارند.
محمود صلاحی، استاندار خراسان رضوی راهحل این مشکل را رسیدگی به روستاها میداند: «اطراف شهر مشهد 2 هزار و 500 هکتار زمین وجود دارد که در آن حدود 900 هزار جمعیت حاشیهنشین زندگی میکنند که بهدلیل خشکسالی و نبود شغل در روستاها، به شهر مهاجرت کردهاند.»
استاندار خراسان رضوی میگوید: «قرار است امسال بخشی از اعتبارات استان برای کاهش تخلیه روستاها و حاشیه نشینی در شهرها با گسترش صنایع کشاورزی بهسوی مناطق روستایی اختصاص داده شود. اما اینکه این اعتبار تا چه حد میتواند در کاهش مهاجرت روستاییان به شهر مشهد و افزایش حاشیهنشینی مؤثر باشد خدا میداند.
آبرسانی با تانکر به بیش از 500 روستای این استان نیز از دیگر طرحها برای کاهش مهاجرت به مشهد است.» حاشیهنشینی در اطراف شهر مشهد به این ترتیب صورت گرفت که ضلع شمالی شهر مشهد شامل حاشیهنشینان و زاغهنشینان منطقه کارخانه قندآبکوه، نخودک، حاشیه شرقی و شمالی باغ خواجه ربیع، کمربند شمال شرقی، شرق و جنوب شرقی مشهد شامل حاشیهنشینان و زاغهنشینان دروی، سیسآباد، همتآباد، گود حاجی تقی، و... است.
مقام نخست برای اهواز
مهرداد شریفی، رئیس مرکز بهداشت اهواز نیز از نرخ رشد جمعیت در حاشیه شهر اهواز ابراز نگرانی کرد و گفت که نرخ رشد جمعیت در حاشیه این شهر بالاتر از نرخ کشوری است و اگر در این زمینه اقدامی انجام نشود، روزبهروز بر حاشیه شهر افزوده میشود و ارائه خدمات شهری، بهداشتی و درمانی و مسکن به این مناطق محروم با مشکل مواجه خواهد شد.
سید جعفر حجازی، استاندار خوزستان نیز معتقد است که از بین رفتن زندگی کشاورزی در بعضی مناطق خوزستان بهدلیل خشکسالی، مهاجرت و حاشیهنشینی در شهرها را تشدید میکند.
وی با یادآوری خشکسالی در بعضی شهرستانهای استان از جمله شادگان، ماهشهر، هندیجان، آبادان، خرمشهر و هویزه گفت که زندگی کشاورزی مردم در حال از بین رفتن است و این مسئله، مهاجرت به شهرها و حاشیهنشینی را تشدید میکند.
حجازی با بیان اینکه این افراد مشکلات فراوان و محرومیت زیادی دارند و به ناچار به این مکانها روی آوردهاند گفت که هیچکس در جایی که آنان زندگی میکنند، نمیتواند زندگی کند.
وی معتقد است که حاشیهنشینی در این شهر، ساختوساز غیرمجاز را نیز بههمراه داشته است. حاشیهنشینها بهدلیل فقر مالی، ساختوساز غیرمجاز انجام دادهاند و 30 تا 40 درصد افراد حاشیهنشین از طریق ساختوساز غیرمجاز برای خود سرپناهی را فراهم کردهاند.
تهران و حاشیههایش
دکتر مهران معتمدی، استاد جامعهشناسی دانشگاه بهشتی میگوید که حاشیهنشینی در تهران به دلیل افزایش انفجاری جمعیت روستایی در 27 سال گذشته رخ داده است.
براساس آمار، جمعیت روستایی نرخی بالای 7/5 درصد رشد دارد و مهاجران مناطق روستایی استان تهران از شهرها به روستاهای اطراف تهران رانده شدهاند.
به گفته معتمدی براساس سرشماری سال 1385 حدود یک پنجم جمعیت منطقه کلانشهری تهران در شهرها و شهرکهای حاشیهای با ساختوسازهای غیرمجاز و غیرمتعارف ساکن شدهاند که به این دلیل پیامدهایی همچون اعتیاد، سرقت و تجاوز را رقم زدهاند.
این استاد دانشگاه، پاکدشت را نمونه بارزی از این پدیده میداند. این منطقه با ۸۰۰ کیلومترمربع وسعت، ۸ منطقه روستایی مهاجرنشین دارد؛ منطقهای با ۷۷ روستا که ۲۲ روستا خالی از سکنه است و به فضایی برای ارتکاب جرائم ، ترانزیت موادمخدر و انواع خشونت تبدیل شده است.
وی ادامه داد که این منطقه در نیمه دوم دهه ۶۰ مملو از مهاجران بیسرپناهی بود که اغلب از شهرهای استانهای خراسان به تهران آمدند. شهرستانی که از جمعیت ۳۱ هزار نفری در سال ۵۵ به جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر تا سال ۸۰ رسیده است.
کارگران تهیدست این مناطق، ۷ ماه در سال بیکارند و همین محملی برای انواع بزهها و جرمهاست. بیجه نیز فرزند همین حاشیهها بود؛ حاشیههایی که علیه متن به جنبش آمدهاند. حاشیهنشینان به دور از فعالیت تولیدی و اقتصادی زادگاهشان و تحقیر اجتماعی، به قانون گریزهای شهری تبدیل شدهاند.
معتمدی یادآور شد که 2 جوان مجرم پرونده بیجه هر دو از مهاجران و نمونهای از هزاران مهاجر روستایی بودند که ارائه خدمات رفاهی روستاها با هدف جلوگیری از مهاجرت به شهرها میتوانست از ورود آنها به حاشیه تهران جلوگیری کند.
حرف آخر
بههر حال این مسئله بر کسی پوشیده نیست که حاشیه نشینی اکنون برای کشور ما یک معضل ملی به شمار میرود که با ادامه روند فعلی چهبسا جای خود را به فاجعه بدهد. ابعاد معضلاتی که حاشیه نشینی باعث نشو و نمای آنها میشود بسیار فراتر از ناهماهنگی در بافت فیزیکی شهرهاست.آمارها حاکی از آن است که درصد بالایی از پروندههای قضایی از همین مناطق حاشیه نشین تشکیل میشود. بنابراین مبارزه با شکلگیری مناطق حاشیهای جدید و ساماندهی مناطق حاشیهای موجود، ضروری و حائز اهمیت است. این امر میسر نمیشود مگر با همکاری کلیه دستگاههای مسئول.
به نظر میرسد اگر چنین راهبرد واحد و مشترکی از سوی مسئولان صورت پذیرد، به موازات آن جرائم نیز کاهش مییابد. راهبردهایی چون کنترل پلیس، آموزشهای بهداشتی، نظام آموزشی و امکانات رفاهی در داخل این مناطق، مکانیسم خاصی را بهوجود میآورد تا با سرمایهگذاری بلندمدت روی جوانان این محلها و رسیدگی به وضع آموزش و بهداشت و فضاهای عمومی شهری، نوعی احساس تعلق در آنها ایجاد شود.
متن تبریز در حصار حاشیه
حاشیهنشینی در تبریز پیش از انقلاب و از دهه 1340و همزمان با آغاز انقلاب سفید آغاز شد. با ایجاد و راهاندازی واحدهای بزرگ صنعتی در تبریز آهنگ خالی شدن روستاها در استان آذربایجان شرقی سرعت گرفت و حاشیهنشینی جنبه عینی یافت. حاشیهنشینان بهطور عمده در بخشهای شمال، شمال غربی و جنوب تبریز ساکن شدند و با ساخت و سـازهای سلیقهای و غیرمتعارف، منظره ناخوشایندی به چهره تبریز دادند. چندین منطقه این شهر از جمله انتهای محلههای سیلاب، یوسفآباد، خلیلآباد، داداش آباد، کشتارگاه، عباسی، مارالان، حافظ، طالقانـی، لاله و آخماقیه از مراکز عمده تجمع حاشیهنشینان تبریز است.
دکتر ابراهیم شادجو، جامعهشناس تبریزی معتقد است که حدود 400 هزار نفر جمعیت حاشیهنشین در تبریز وجود دارد. وی با بیان اینکه با وجود کنترلها و اقدامات بازدارنده، روند حاشیهنشینی در سالهای اخیر در این شهر نه تنها مهار نشده، بلکه گاهی با رشد قابل توجه همراه بوده است گفت که فضای عمومی این ساخت و سازهای غیرقانونی را کوچههای تنگ و باریک و طولانی تشکیل میدهد که در مواقع ضروری امدادرسانی به آنها ممکن نیست.
شادجو یادآور شد که این مناطق به طور عموم از خدمات عمومی ازجمله آموزشی، بهداشتی، درمانی، فرهنگی و ... محروم هستند. تراکم حاشیهنشینی در این مناطق چهره بسیار زشتی به شهر تبریز داده و موجب شده برخی از این شهر بهعنوان روستایی بزرگ یاد کنند. او پدیده حاشیهنشینی را مشکل زجرآور تبریز میداند و معتقد است که این معضل درصورت کنتـرل نشدن، همه فعالیتها و اقدامات عمرانی و شهری را زیر سؤال ببرد.