تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۹:۳۴

در زندگی روزمره ما کمتر روزی است که بدون خنده سپری شود، مگر در شرایط اندوهبار خاصی مانند مرگ عزیزان یا مصیبت‌ها و فجایع عمومی و همگانی‌. خنده نشان‌دهنده شادی درونی انسان و لبخند بیانگر دوستی‌، عشق و محبت است‌.

بد و نیک هر دو ز یزدان بود
لب مرد باید که خندان بود
(فردوسی)

خنده و خندیدن تنها به انسان تعلـق دارد و در سایر حیوانات دیده نمی‌شود. حال آنکه حیوانات هم مانند انسان دستخوش ترس‌، نگرانی‌، وحشت‌، اضطراب‌، افسردگی و سایر احساسات منفی می‌شوند و فشار روانی را حس می‌کنند. پس خنده یکی از وجوه ممیزه انسان از موجودات دیگر و موهبتی است که تنها به او اعطا شده است‌. به عبارت بهتر خنده نوعی مکانیسم حفاظتی و ایمنی است که تنها بشر می‌تواند آن را برای حفظ سلامتی و بهروزی خود و ارتقای آن به کار گیرد. لذا خندیدن ظرفیــتی درونی است که باید از آن استفاده کرده و سعی کنیم آن را افزایش دهیم. بیهوده نبوده است که در گذشته پادشاهان همیشه در دربار خود دلقکی داشتند تا اسباب انبساط‌خاطر آنان را فراهم کند.

خنده شامل مجموعه‌ای از هجاهای شبه‌آوایی کوتاه مانند ‌ها‌ها یا هه‌هه و... است‌. این هجاها که بخشی از واژگان جهانی بشر هستند در تمام فرهنگ‌ها به کار می‌روند و قابل شناسایی هستند‌. به عبارت دیگر خنده زبان پنهانی و مشترک همه افراد جهان یعنی زبانی است که همه آن را می‌دانند. با وجود این ویژگی جهانشمول و همگانی، پژوهش‌های اندکی در باب چرایی و چگونگی بروز خنده انجام شده و هدف‌، معنا و اهمیـت آن مورد توجه کافی قرار نگرفته است‌. اغلب تصـور می‌شود خنده واکنشی مثبت نسبت به کمدی یا طنز است و یا تنها به‌عنوان پالایش دهنده خلقی عمل می‌کند؛ حال آنکه خنده در اصل نوعی آوا‌سازی‌ اجتماعی است که موجب پیوند افراد با یکدیگر می‌شود و واکنشی ناخود‌آگاهانه نسبت به نشانه‌های اجتماعی و زبان‌شناختی است‌.

ما تقریباً همیشه به موقع و بجا می‌خندیم بدون آنکه آگاهانه از انجام و ابراز آن مطلع باشیم‌. نبود کنترل آگاهانه سبب می‌شود خنده خودانگیخته‌، وقفه نیافته و سانسور نشده باشد. پس خنده تنها در گروهی از واکنش‌های آموخته شده خلاصه نمی‌شود بلکه رفتاری غریزی است که در برنامه‌ریزی آن ژن‌ها دخالت دارند و در تعاملات اجتماعی خود را نشان می‌دهد‌.

فرضیه‌های موجود درباره خنده از وجوه گوناگون، آن را مورد بررسی قرار می‌دهند‌. لبخند یکی از بازتاب‌های اولیه غریزی است که در نوزاد انسان مشاهده می‌شود. این لبخند بعدها در مسیر تکاملی فرد به خنده‌های بالغانه بدل می‌شود. یکی از ویژگی‌های خنده مسری بودن و سرایت آن به دیگران است‌.

خنده‌، خنده می‌آورد و مقاومت‌ناپذیری در برابر آن ریشه در مکانیسم‌های عصب‌شناختی دارد. این احتمال توسط برخی از پژوهشگران مطرح شده است که انسان‌ها دارای یک ردیاب شنوایی اختصاصی برای مغز هستند‌. به عبارت دیگر یک خنده‌یاب سمعی به‌صورت مدار عصبی در مغز موجود است که منحصراً به خنده پاسخ می‌دهد. از آنجا که خمیازه هم مانند خنده مسری است‌، ساز و کار مشابهی نیز در مورد آن مطرح شده است؛ منتهی به‌صورت ردیابی که در حوزه دیداری عمل می‌کند و با تحریک بینایی فعال می‌شود‌.

خنده یاب‌های مغزی وقتی تحریک شوند، مدارهای عصبی مولد خنده را فعال می‌کنند و خنده ظاهر می‌شود. در توضیح خنده از اثر نقطه‌گذاری (‌punctuation effect ) هم یاد می‌شود که اشاره به آن دارد که خندیدن تقریباً به‌طور انحصاری هنگامی رخ می‌دهد که عبارت‌ها در گفتار قطع می‌شوند. این الگو نشان دهنده اولویت گفتار و سخن گفتن برخنده است‌.

قدیمی‌ترین راه ایجاد خنده غلغلک دادن است. غلغلک پدیده‌ای اجتماعی است که در متن روابط روی می‌دهد. ما هرگز خودمان را قلقلک نمی‌دهیم و همیشه این کار روی فرد دیگری انجام می‌شود تا واکنشی به‌وجود آید‌. معمولاً قلقلک نوعی ابراز محبـت است‌. برخی معتقدند که قلقلک دادن ریشه تمام بازی‌هاست که به‌طور ذاتی جنبه متقابل دارد و نوعی بده بستان رابطه‌ای است.

امـا مهم‌ترین وجه در توضیح و تبیین خنده، وجه اجتماعی آن است زیرا خنده بیشتر رفتاری اجتماعی است که در حضور مخاطب معنا و مفهوم پیدا می‌کند و بروز می‌یابد. خنده در جمع و موقعیت‌های اجتماعی 30‌بار بیشتر از تنهایی روی می‌دهد. در تنهایی ممکن است افراد احساس شادی کنند و لبخند بزنند ولی کمتر پیش می‌آید که بخندند‌.

در حقیقت خنده پیام یا نشانه‌ای است که برای دیگران ارسال می‌کنیم و وقتی مخاطبی نباشد ناپدید می‌شود. از آنجا که خنده پیوند و اعتماد میان افراد را برقرار می‌سازد، یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد استحکام و گرمی یک رابطه است‌. حال و‌هوای احساسی ناشی از خنده به پیوند نزدیک‌تر میان افراد می‌انجامد و سبکباری ناشی از آن اضطراب و خشم را فرو می‌نشاند و مصاحبت دیگران را دلنشین می‌کند. 

ارزش و تأثیر مثبت خنده به فردی که می‌خندد محدود نمی‌شود زیرا چنان که گفتیم خنده مسری است و موجب تغییر حالت روحی دیگران و بهتر شدن حال آنان می‌شود. خنده در حقیقت نوعی حمایت اجتماعی را فراهم می‌سازد که با ارتقای کیفیت، رابطه افزایش سلامت جسمانی و روانی را درپی خواهد داشت.

در مورد تأثیر مثبت خنده بر سلامتی بسیار گفته‌اند و نوشته‌اند‌. در یک ضرب‌المثل ایرانی آمده که «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست». بسیاری از این قبیل اظهارنظرها مبالغه‌آمیزند و برمبنای یافته‌های علمی صورت نمی‌گیرند. امـا طبیعی است که چون خنده فشار روانی و استرس را کاهش می‌دهد و روابط را بهبود می‌بخشد تأثیر مثبتی بر سلامتی دارد. استرس و اضطراب و نگرانی حاصل از آن، مادر بیماری‌هاست.

استرس همراه با افزایش کارکرد دستگاه عصبی سمپاتیک و ترشح کاتکول آمین‌هاست و کاهش آن با افزایش قدرت ایمنی بدن همراه خواهد بود. کاهش فشار خون و بیماری‌های قلبی‌، بهبود جریان خون و عملکرد دستگاه گوارش به خنده و افزایش مکرر آن در زندگی نسبت داده می‌شود‌. همچنین در بیمارانی که تحت عمل جراحی ارتوپدی قرار داشتند و فیلم‌های کمدی تماشا می‌کردند نیاز کمتری به مسکن برای تسکین درد گزارش شده که آن را ناشی از افزایش ترشح آندروفین که مسکنی درون‌زاست می‌دانند‌.

طبیعی است که کاهش تنش و فشار روانی بر اثر خنده برابر با بروز احساسی بهتر در افراد است‌. خنده خستگی را برطرف و انرژی مثبت ایجاد می‌کند‌.

بعضی از روانشناسان براین باورند که خنده موجب تخلیه انرژی‌های واپس زده و سرکوب‌شده می‌شود و به تعادل روحی کمک می‌کند و به همین دلیل پس از خنده احساس آرامش بر وجود انسان مستولی می‌شود.

در مورد خنده تفاوت‌های جنسی و سنی معناداری به چشم می‌خورد. کلاً زنان بیشتر از مردان می‌خندند و در طلب شوخ طبعی هستند ولی این مردان هستند که بیشتر از زنان موجبات بروز و وقوع خنده را فراهم می‌کنند‌. به همین دلیل تعداد کمدین‌ها و طنزپردازان مرد بیشتر است‌. از سوی دیگر زنان نسبت به مردانی که آنها را بخندانند کشش بیشتری نشان می‌دهند و مردان نیز به زنانی که در حضور آنان از صمیم قلب بخندند بیشتر علاقه‌مند هستند.

براساس برخی پژوهش‌ها خنده زنان بیشتر از مردان نشانه آشکار وجود یک رابطه سالم است‌. امـا متأسفانه با گذشت زمان و افزایش سن شاهد کاهش بروز خنده در روابط هستیم‌. حال آنکه گفته می‌شود لبخند، اکسیر جوانی است و لبخندزدن باعث می‌شود افراد جذاب‌تر‌، سرزنده‌تر و جوان‌تر به‌نظر برسند‌.

نکته آخر در باب خنده ارتباط آن با شخصیت افراد است‌. برمبنای آنچه ذکر شد خنده اختصاص به نوع خاصی از شخصیت در طبقه‌بندی‌های مرسوم شخصیت ندارد و تأثیرات مثبت آن هم در تمام انواع شخصیت صادق است‌. همچنین می‌دانیم که برخی از افراد خوشرو و بشاش‌اند و بعضی‌ها عبوس و اخم آلود هستند و به‌طور طبیعی کمتر می‌خندند‌.

این امر به مشرب‌خوش یا حالت شوخ طبعی باز می‌گردد که از سویی یکی از ساختکارهای دفاعی بالغانه و انطباقی انسان محسوب می‌شود و از سوی دیگر مبین اتخاذ نوعی دیدگاه کلــی خوشبینانه نسبت به جهان است که دست در دست هم منجر به ایجاد یک ساختار احساسی سالم و سازنده در فرد می‌شود و روابط او را بهبود می‌بخشد‌. در مقابل افراد عبوس، ماسکی بر چهره دارند که در روابط با دیگران همچون دیواری عمل و ضعف درون آنان را پنهان می‌کند؛ ضعفی که حامل مجموعه‌ای از احساسات و حالات منفی مانند کاهش اعتماد به نفس‌، احساس بیم و وحشت‌، سوءظن‌، خصومت‌، حقارت و عصبیت است‌.
می‌توان گفت افراد عبوس شخصیت انسانی خود را در پشت ماسکی که بر صورت زده‌اند زندانی کرده‌اند.

پس می‌توان گفت خندیدن و لبخند زدن، مسئولیتی است که فرد نسبت به‌خود‌، دیگران و جامعه دارد و باید ادا شود لذا غلبه چهره‌های عبوس در یک جامعه حاکی از وجود نوعی آسیب روانی عمومی است که سلامت جامعه و آحاد آن را تهدید و در نهایت زندگی را مسخ و تحریف‌می‌کند‌. ضرب‌المثلی انگلیسی می‌گوید: دنیا مانند آینه است‌، اگر در آن بخندی به تو می‌خندد و اگر... .

دکتر غلامحسین معتمدی
 doctormotamedi.com