تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۲۱

گفته شد نخستین محیطی که انسان در آن محیط روش رفتاری و گفتاری می‌گیرد، محیط خانوادگی است که در آن، رابطه‌ها غالبا تنگاتنگ و بر محور محبت است.

برای تربیت به‌طور کلی باید از ظاهر شروع کرد؛ یعنی انسان از نظر ظاهر هم خودش را مؤدب به آداب انسانی و الهی بکند، و هم آن کسی را که تحت تربیت اوست، که عبارت از فرزند است. پدر و مادر باید از ظاهر فرزند شروع کنند و او را به شکلی در بیاورند که شکل او، انسانی و الهی باشد، نه حیوانی.

قهرا خودشان هم باید اینچنین باشند تا فرزند آنچنان بشود. عرض کردم در رابطه میان ظاهر و باطن، ظاهر به‌تدریج در باطن اثر می‌گذارد و به آن شکل می‌دهد. لذا نخستین گام و بلکه می‌شود گفت منحصرترین راه برای اینکه شخص، انسانی و الهی بشود، همین است؛ یعنی باید از ظاهر شروع شود.

البته این تذکر را هم دادم که ما بحثمان ظاهر و باطن است نه‌ خفا و علن. من تعبیر به‌ سر کردم، نه‌ خفا و پنهان. بحث خفا و علن نیست. اینها با هم اشتباه نشود. بحث ظاهر و باطن است.

ما در روایت از علی (ع ) داریم که می‌فرماید: «‌سَبَبُ تَزْکیه‌الأَخلاق حُسْنُ الأَدَب؛ ادب نیکو، سبب تزکیه اخلاق است.»

 نگاه کنید! علی (ع ) مسئله ملکات نفسانیه را پیش می‌کشد. تعبیر می‌کند به «تزکیه اخلاق» که اگر انسان می‌خواهد اخلاقش را تطهیر کند، رذایل اخلاقی را کنار بگذارد و متصف به فضایل اخلاقی بشود، می‌فرماید: سبب، «حُسنُ الأَدَب» است. بحث آداب ظاهری را پیش می‌کشد. یعنی همین مسائلی که ما از آن به کارهای ظاهری تعبیر می‌کنیم.

انسان باید در هر 3 رابطه- دیداری، گفتاری و مسئله رفتاری- باید خودش را تنظیم بکند.
گاهی در اصطلاح معنوی می‌گوییم خودش را مؤدب به «آداب شرعی» بکند. اهل معرفت مؤدب به «آداب انسانی» را هم دارند.