این مطلب را یکی از مقامات صنعت گردشگری کشور آفریقایی کنیا اعلام کرده و گفته است که این کشور قصد دارد با جذب سرمایهگذاری خارجی، کنیا را به قطب نخست گردشگری گلف قاره آفریقا تبدیل کند.به گزارش افریکا دیلی، دولت کنیا قصد دارد تا با احداث 8زمین استاندارد گلف در مناطق مختلف این کشور، سالانه یک میلیارد و 300میلیون دلار ارز وارد اقتصاد کنیا کند.
این درحالی است که سالانه 8میلیون گلفباز که اکثر آنها افراد ثروتمند هستند، برای بازی گلف به دیگر کشورها بهویژه کشورهای منطقه خاورمیانه، اروپا و آفریقا سفر میکنند. از سالها پیش نیز هزاران گلفباز، هند را برای پرداختن به این ورزش انتخاب کردهاند. دلایل متفاوتی برای موفقیت هند در این زمینه بیان شده است؛ ولی کارشناسان صنعت گردشگری دلایل اصلی این مسئله را هزینه پایین ورزش گلف در هندوستان و وجود بناهای تاریخی منحصربهفرد با قدمتی چند هزار ساله میدانند.
صنعت گردشگری هندوستان از سالها پیش بهدلیل سرمایهگذاریهای انجامشده در آن توسط دولت این کشور و بخش خصوصی، رشد قابل توجهی داشته، بهطوری که هند سال گذشته میلادی، میزبان 8میلیون گردشگر بوده است.در همین حال، مقامات صنعت گردشگری هندوستان اعلام کردهاند که قصد دارند با تقویت زیرساختهای گردشگری این کشور تعداد گردشگران خارجی را در سال 2020 میلادی به 50میلیون نفر برسانند. این در حالی است که کشور جامائیکا توانسته، فقط از طریق گردشگری گلف، بیش از 14میلیارد دلار جامائیکا در سال 2006 میلادی درآمدزایی کند.این خبر به اندازه کافی اهمیت گردشگری علایق خاص را بیان میکند.
درست زمانی که حتی کشورهای آفریقایی هم به اهمیت صنعت گردشگری و پرداختن به علایق خاص مسافران پی بردهاند و برای جذب گردشگرانی اینچنینی تلاش میکنند، طرح گردشگری با علایق خاص در آستانه حذف کامل از فهرست طرحهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور ما قرار میگیرد و همه چیز منوط میشود به امضای یک فرد.اواسط خرداد ماه بود که معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرد از آنجا که طرح گردشگری با علایق خاص با استقبال مواجه نشده است درصورت موافقت رئیس سازمان میراثفرهنگی این طرح از برنامههای معاونت گردشگری حذف میشود. آنچه در این گزارش پیگیری شده طرح گردشگری علایق خاص است.
سفر همواره جایگاه خاصی در فرهنگ و تمدن کشورهای مختلف جهان و بهخصوص ایران داشته است. در فرهنگ ما نیز بهطور مستقیم به فواید سفر اشاره شده است. انبوه سفرنامهها و زندگینامهها نشانگر این موضوع است. اما گردشگری علائق خاص شاخهای از صنعت گسترده و پردرآمد گردشگری است که در سالهای اخیر بهشدت مورد توجه کشورهای مقصد سفر قرار گرفته است. برای روشن شدن بیشتر این مطلب به مثالی اشاره میکنم. برج ایفل یکی از بارزترین نمادهای گردشگری است. این بنا، نماد شهر پاریس و از جهتی، یکی از نماد های خود گردشگری است.
این برج هیچ کاربرد خاصی غیراز کاربرد گردشگری ندارد و دیدار از پاریس بدون بازدید از این بنای تاریخی تقریبا غیرقابل تصور است اما هیچ گردشگری برای بار دوم زحمت دیدن این کوه آهن را بهخود نمیدهد. در مقابل، علاقهمندان به تفریحاتی مانند ماهیگیری در سال چندین و چند بار در برنامههای مربوط به این تفریحات شرکت میکنند و از مشتریان ثابت چنین برنامههایی محسوب میشوند. این همان گردشگری با علائق خاص است که کنیا هم به اهمیت آن پی برده و ابتدای گزارش خبر مربوط به آن را خواندید.
طرح گردشگری علائق خاص که توسط تعدادی از فعالان گردشگری و آژانسداران تورهای مسافرتی تهیه شده بود، فروردین سال 87 به معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور ارائه شد. در این طرح به انواع گردشگری علائق خاص در شهر یا یک منطقه گردشگری، البته با در نظر گرفتن بومیسازی اشاره شده بود. بهعنوان نمونه میتوان به مواردی چون کایتسواری، چتربازی، پاراگلایدر سواری و بالنسواری، سفر در مسیرهای بدون جاده، دوچرخهسواری، موتور سواری، کوهنوردی، غارنوردی، سنگ نوردی و یخ نوردی و دهها مورد دیگر اشاره کرد که قابلیت فعالیت در ایران را دارند. حالا این طرح پس از گذشت بیش از 2سال از ارائه آن به سازمان میراث فرهنگی در آستانه حذف کامل است.
ناصــر کرمی از فعالان عرصه گردشگری درباره گردشگری علائق خاص به همشهری میگوید: طبق آمار سازمان جهانی جهانگردی بیش از 250نوع شاخه سفر در جهان داریم که در ایران کمتر از 20 نوع آن شناخته شده است. بقیه رشتهها را حتی تورگردانها هم بلد نیستند. وی در ادامه میافزاید: از مشکلات اصلی ما در گردشگری، عدمتوسعه ایرانگردی و نداشتن دانش فنی مناسب تورگردانهاست. همچنین سفر با تور برای مردم جا نیفتاده است و نمیدانند که باید با تور سفر کنند. درواقع کارشناسان گردشگری معتقدند که این طرح برای تشویق مردم و ارتقای دانش فنی تورگردانها ارائه شده است اما اجرای طرح منوط به تشویق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای تورها بود که متأسفانه ممکن نشد. باید کاری صورت میگرفت تا تورها برای اجرا تشویق شوند و به جای فرستادن تور به خارج از کشور در داخل فعالیت میکردند.
آواز دهل به گوش میرسد
تعامل بخش خصوصی و دولتی از جمله موارد مهمی است که همیشه مطرح میشود و معمولا بخش دولتی از توسعه روابط سخن میگوید و بخش خصوصی از بیتوجهی بخش دولتی گلایه میکند. این امر نکته مهمی است که موجب شده تا طرحی اینچنینی نیز با شکست مواجه شود. آرش نورآقایی یکی دیگر از فعالان گردشگری که با طرح گردشگری علائق خاص نیز ناآشنا نیست، درباره این طرح به همشهری میگوید: از همان اول هم معتقد نبودم که معاونت گردشگری بتواند از عهده این طرح بر بیاید. ابتدا از تعدادی کارشناس دعوت شد، هزینه کردند و زمان برد اما در همان مرحله مطالعاتی باقی ماند.
کاش حداقل این طرح بهصورت آزمایشی اجرا میشد. وی درباره مشکلات مربوط به این طرح که موجب شده تا معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی از حذف آن سخن بگوید، میافزاید: واقعیت این است که این دور هم جمعشدنها یک نمایش است و توافقی برای گردشگری بهوجود نیامده است. هنوز برنامه مدونی برای گردشگری تعیین نشده است و چشمانداز گردشگری هم فقط در حد حرف باقی مانده است. نورآقایی در ادامه میگوید: بلوغ گردشگری ما هنوز به حد همفکری بخشهای دولتی و خصوصی نرسیده است.
فرایند توریستی در هیچ جا دولتی نیست
بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که تعریف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از گردشگری به روز نیست و اقدامات مطابق با روشهای نوین صورت نمیگیرد چرا که اگر غیراز این بود گردشگری کشور در وضعیت کنونی به سر نمیبرد.
بهعنوان مثال میتوان به ورزش چوگان اشاره کرد که به نوعی ورزش ملی ایرانیان است و هیچ فعالیتی برای معرفی آن در جذب گردشگر صورت نمیگیرد و به جای ما کشور چین برای سوارکاری تبلیغات فراوانی انجام میدهد. مواردی از این دست نیز بسیارند که به وفور در رسانهها به آنها اشاره شده است. باید به این نکته اعتراف کرد که ما عرصه را در بحث گردشگری علائق خاص به رقبا واگذار کردهایم.
نمونه چنین موردی را هم میتوان در کشورهایی چون ترکیه و امارات متحده عربی دید. اما باید دید واگذاری این میدان چه تأثیری بر روند توسعه گردشگری کشور خواهد داشت. نورآقایی در این باره میگوید: واقعیت این است که تصویب یا عدمتصویب این طرح تأثیری در فراز و فرود گردشگری ما نخواهد داشت. بخش خصوصی و دولتی حرف یکدیگر را نمیفهمند و این جریان هم مانند توپی است که مدام به زمین هم میاندازند و البته از قوانین بازی هم هیچ اطلاعی ندارند. شاید باید به این نکته نیز اشاره کرد که این طرح نباید از ابتدای امر به مسئولان ارائه میشد چراکه سابقه نشان داده بود که چنین مواردی به نتیجه نخواهد رسید.
هوشنگ غفارپور نیز از کارشناسان عرصه گردشگری درباره ارائه این طرح با تأیید این نکته میگوید: مکانیزم اول این طرح اشتباه بود. ما در منطقهای هستیم که از لحاظ ژئوپلیتیک به نوعی کانون بحران محسوب میشود. عراق، افغانستان و کشورهای قفقاز ریسک سفر را در منطقه بالا بردهاند. وی در ادامه میافزاید: البته باید این مورد را هم در نظر گرفت که فرایندهای توریستی در هیچ جا دولتی نیست. دولت حمایت میکند و بخش خصوصی مجری است. این طرح باید توسط بخش خصوصی ارائه میشد که شد. توقع ما این بود که این طرح اجرا شود اما با توجه به زیرساختهای موجود بخش خصوصی نیز بهدنبال کارهای راحتتر است. این فعال گردشگری اعتقاد دارد که جغرافیای سیاسی موجب بروز چنین شرایطی شده تا ما توریست پایدار نداشته باشیم.
وی میافزاید: آژانسهای مجری تور یکسری هزینههایی دارند و بستری را نیاز دارند. ما بسترها را نداریم. مثلا اگر کسی برای شکار بخواهد به منطقه شکار برود، مجموعهای که بهعنوان کلوپ شکار مطرح باشد، وجود ندارد. اگر شما به چنین محلی بروید نیاز به راهنما، خودرو و اسلحه دارید که در حال حاضر موجود نیستند. اینها مواردی است که دولت باید سرمایهگذاری کند. گردشگری علائق خاص برای گردشگری ایران یک ضرورت است. مسئولان باید باور کنند که یک مسافر را نمیتوان چند بار به ایران آورد و همیشه به دیدن سی وسه پل و نقش جهان برد. گردشگری شاخههای متنوع بسیاری دارد که ایران با توجه به شرایط طبیعی ویژهای که دارد میتواند یکی از قطبهای مهم این شاخه شود. باور این امر وقتی ممکن میشود که ببینیم کشوری مانند کنیا که غنیترین پارک حیات وحش دنیا را دارد، برای جذب گردشگر بازی گلف تلاش میکند.
آمار سخن میگویند
طبق آمار منتشر شده توسط سازمان جهانی گردشگری تا سال 2020 میلادی تعداد گردشگران در سرتاسر دنیا به رقمی حدود 6/1 میلیارد نفر خواهد رسید. این امر نشاندهنده گسترش روزافزون صنعت گردشگری است بهطوری که هماکنون صنعت گردشگری پس از صنعت نفت و خودروسازی سومین صنعت بزرگ دنیا به حساب میآید و پیشبینی میشود تا سال 2010 میلادی با پشت سر گذاشتن این دو به بزرگترین صنعت دنیا بدل شود. اما اگر به وب سایت سازمان جهانی گردشگری مراجعه کنیم با ارقام جالبی مواجه خواهیم شد.
درآمد صنعت گردشگری در دنیا در سال 2005 میلادی، رقمی معادل682/7 میلیارد دلار و تعداد گردشگران نیز در همین سال رقمی حدود806/8میلیون نفر اعلام شده است. این ارقام نشان میدهد که توجه به صنعت گردشگری و چگونگی مدیریت و بهره برداری مؤثر از آن باید جزو اولویتهای اصلی نظام اقتصادی اجتماعی کشورهای دارای پتانسیل گردشگری قرار گیرد. ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای دارای پتانسیل از این امر مستثنی نیست.