تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۹

ترجمه افسانه شیپوری: مارین‌لوپن، دختر ژان‌ ماری‌لوپن، رهبر حزب جبهه ملی فرانسه وانمود می‌کند دنباله‌رو سیاست‌های پدرش نیست

او خود را قربانی افتضاح‌های به جامانده از دوران پدرش می‌داند که همه جا او را دنبال می‌کند. اما اکنون انتظار می‌رود حزب جبهه ملی فرانسه به رهبری ژان ماری‌لوپن که چندین تلاش ناموفق برای رسیدن به ریاست‌جمهوری داشته، پرچمدار این ریاست باشد. مارین لوپن برای خارج ساختن راست‌های افراطی از فراموشی و انزوا، بیش از پیش در رسانه‌ها حاضر می‌شود و کمپین ملی تندی را به راه انداخته است.

او به‌عنوان نمادی برای این حزب، با شعارهای مخالفت با مهاجرت و اتحادیه اروپا در مناظره‌های تلویزیونی قصد دارد حزب خود را بیشتر از همیشه مطرح کند. لوپن در یک سخنرانی طولانی در مقر جدید حزب در حومه پاریس، گفت: سرنوشت گاهی شگفت‌انگیز است و می‌تواند مسیر شما را به کلی تغییر دهد. او همچنین گفت: من خود را در کانون سیاست می‌بینم، درحالی که در سراسر زندگیم از آن فرار می‌کردم.

مارین لوپن، دختر ژان ماری لوپن، رهبر حزب جبهه ملی فرانسه در حال حاضر، خودش را به‌عنوان یک نماد قدرت برای حزبش می‌داند که می‌تواند این حزب را به آرمان‌هایش برساند؛ همانطور که ژاندارک برای آقای لوپن و فرانسوی‌ها به‌عنوان نمادی از تقدس و مقاومت در برابر اشغالگران به شمار می‌رود. ژان ماری لوپن که 81ساله است، به‌زودی و در اوایل سال آینده بازنشسته می‌شود و خانم لوپن 41ساله، قرار است پرچم جبهه ملی را در قرن21 در دست بگیرد و با دشمنان جدیدی که وی اسلام را هم جزو آنها می‌داند، مقابله کند.

مارین‌لوپن پیرو خط پدرش بیگانه ستیزی و اسلام‌ستیزی را در اهداف خود جای داده است و اسلام را تهدیدی برای فرهنگ کهن فرانسه می‌داند.این نکته اغراق‌آمیز است که مارین‌لوپن را به‌عنوان یک قربانی بدانیم، اما حزب جبهه ملی، خود را قربانی نیروهای فراملی می‌داند؛ نیروهایی که از جهانی‌سازی آزاد شده و موجی از مهاجران با درصد بالایی از مسلمانان را به سوی فرانسه روانه کرده است. ژان ماری لوپن برای حرکت در خلاف جریان این موج، بیگانه‌ستیزی پیشه کرد و اکنون دخترش اسلام‌ستیزی را هم در این مقوله گنجانده است.

مارین لوپن می‌گوید که دوران کودکی را به سختی سپری کرده است. او جوان‌ترین درمیان 3 دختر لوپن است و کودکی‌اش را در فضایی مملو از اضطراب، بیگانه هراسی و یهودستیزی گذرانده است. او درمیان خواهرانش اغلب طرد شده بود.

لوپن در بیوگرافی‌ای که در سال2006 از خود ارائه کرد وبا عنوان خلاف جریان به چاپ رسید، نوشته است: افکارم در نظر معلمان حقیر شمرده می‌شد به این دلیل که گاهی اوقات می‌خواستم یک وکیل باشم، یاگاهی اوقات نمی‌خواستم دنباله رو سیاست‌های پدرم باشم.

هیچ کس تمایل نداشت با من دوست باشد چون افکار درستی از خود به دیگران ارائه نمی‌دادم. هیچ‌چیز درست نخواهد شد، ما همچنان دختران لوپن باقی خواهیم ماند و مردم همیشه ما را گناهکارانی بیش نمی‌دانند.

اما امروز او از تصمیم خود برای دنبال کردن سیاست‌های پدرش می‌گوید و آمال پدرش را سرنوشت مردم فرانسه می‌داند و گاهی اوقات این ایده‌ها را مانند یک بیماری مسری می‌داند که سراسر فرانسه را دربرخواهد گرفت.

او می‌گوید: سیاست مثل یک ویروس همیشه به‌دنبال شماست. این ویروس شاید درون شما نهفته باشد اما شما را رها نمی‌کند و تنها راه برای درمان آن این است که هرگز آن را رها نکنید.

او همچنین می‌گوید: من با این بیماری رشد کردم. پدرم این ویروس را به من منتقل کرد و من مشتاقم آن را به بقیه منتقل کنم. من با سیاست متولد و بزرگ شدم، خواب و خوراکم سیاست بود. من سعی کردم از آن فرار کنم چون می‌خواستم خودم شغلم را تعیین کنم اما در نهایت تنها چیزی که مرا هیجان زده می‌کرد، سیاست بود.

معاون حزب جبهه ملی فرانسه و رهبر افراطیون با موهایی بور و قدی بلند و استعدادی قوی در سیاست در برنامه‌های تلویزیونی‌اش نوید فروپاشی اتحادیه اروپا را می‌دهد، گرچه او از سال2004 عضو منتخب پارلمان اروپا است. او 2بار طلاق گرفته و 3فرزند دارد؛ یک دختر 12 ساله و یک دوقلوی 11ساله که یکی پسر و یکی دختر است. زندگی خصوصی وی جدا از کار اوست.

او با پدرش بسیار محترمانه برخورد می‌کند و ترجیح می‌دهد وی را یا رئیس‌جمهور خطاب کند یا با نام کامل، وی را صدا بزند.

ژان ایو کامو‌میشه که یک تحلیل‌گر برجسته سیاسی در روابط بین‌الملل در فرانسه است، معتقد است که پدر لوپن مانع پیشرفت‌های تغییر در حزب ملی است و تا زمانی که او زنده است این تغییرات حاصل نمی‌شود مگر اینکه او بمیرد.

وی در ادامه اظهارتش می‌افزاید: رسانه‌های خارجی لوپن را به‌گونه‌ای جلوه می‌دهند که می‌خواهد در سیاست فرانسه به ایفای نقش بپردازد اما من فکر می‌کنم او کاملا شخصیتی متفاوت دارد. او می‌خواهد در آینده بخشی از ائتلاف حزب راست محافظه کار فرانسه باشد.

در همین رابطه، نونا مایر، کارشناس علوم سیاسی در مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه می‌گوید: مارین لوپن یکی از نسل‌های جوان فرانسه است که مانند پدرش جنگ جهانی دوم و جنگ‌های استعماری را تجربه نکرده است، او می‌خواهد آبروی از دست رفته حزب خود را برگرداند. مایر همچنین در سخنانی که در روزنامه لیبراسیون فرانسه به چاپ رسید، گفت: او نمی‌خواهد مانند پدرش افراطی عمل کند. او به این دلیل که هواداران سنتی را جذب کند از آسیب‌های جهانی‌سازی‌ و افول صنعتی فرانسه سخن می‌گوید.

نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهور راست‌گرای میانه فرانسه برای مجذوب کردن این رای‌دهندگان، قانون منع روبنده را تصویب کرد و در اغلب موارد مواضعی ضد‌مهاجران و به‌ویژه مسلمانان اتخاذ کرده است. سیمون سرفاتی، کارشناس مسائل اروپا در مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی واشنگتن نیز در این خصوص گفت: رخنه رأی‌دهندگان افراطی به احزاب بزرگ‌تر، باعث فساد و گرایش شدیدتر آنها به راست می‌شود.

خانم مایر معتقد است که حزب اتحاد ملی به تازگی برخی از حامیان خود را از دست داده، اما آقای کامو بر این باور است که بسیاری از کسانی که در سال2007 از حزب اتحاد ملی دور شده‌اند و به سارکوزی رأی داده‌اند، در انتخابات پیش رو به حزب اتحاد ملی رأی خواهند داد.

خانم لوپن که پرچم جهانی‌سازی‌ و مبارزه با مهاجرت را دردست گرفته، نفوذی بسیار وسیع‌تر درمیان مردم فرانسه یافته است. او سیاست بازدارندگی را درپیش‌گرفته و می‌داند که این سیاست نتیجه بخش است.

او در سیاست‌های اسلام‌ستیزانه خود مبارزه با مهاجرت را در دستور کار خویش قرار داده و در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: اگر شما در داخل فرانسه بگردید و از مهاجران سؤال کنید که آیا شما فرانسوی هستید؟ می‌گویند نه مسلمان هستم و این یک مشکل است برای فرانسه.

لوپن همچنین می‌گوید: این حزب قربانی نیروهای فراملی است؛ نیروهایی که از جهانی‌سازی آزاد شده و موجی از مهاجران با درصد بالایی از مسلمانان را به سوی فرانسه روانه کرده است.

او بر آن است که مهاجران باید در جامعه ملی فرانسه ادغام شوند زیرا فرانسه تمدنی کهن است و اگر غیر از این باشد آنها نمی‌توانند به هویت خود افتخار کنند، اگر غیر از این باشد فرانسه خود مروج برده‌داری و کشوری استعمارگراست. همچنین از منظر او، امپراتوری اتحادیه اروپا نیز همانند امپراتوری شوروی درهم خواهد شکست.

لوپن همچنین درباره امید برای فرزندان آینده فرانسه می‌گوید: من می‌خواهم کشوری داشته باشیم که میراث‌های فرهنگی گذشته را به ارث برده همراه با خانواده‌هایی که زندگی سالم و ثروت‌های موروثی در آن حفظ شده و همه شغل داشته باشند و کسی بیکار نباشد و زندگی آبرومندانه داشته باشد.

او بر این باور است که فرانسه باید تمدن کهن خود را حفظ کند که این سخنان بسیار شبیه سخنان سارکوزی است. چیزی که باید اکنون در فرانسه حفظ شود این است که مدل فرانسوی از میان نرود و رسوم قدیمی حفظ شود. شعار او این است که اگر فرهنگ کهن خود را فراموش کنیم، نابود خواهیم شد.

نیویورک‌تایمز