هرچند پیشبینیها نشان میدهد که تقاضا برای نفت بهعنوان منبع اصلی تأمینکننده انرژی جهان تا سال 2020سالانه نرخ رشدی برابر با 9/1درصد خواهد داشت، اما تقاضای جهانی برای انرژیهای پاک و قابل دسترس در حال افزایش است بهطوری که تقاضا برای گاز طبیعی از سایر انرژیها پیشی گرفته و تا سال2020، سالانه با نرخ رشد بیش از 3درصدی، سهمی حدود 30درصد در تأمین انرژی جهانی خواهد داشت.
نقش گاز طبیعی بهدلیل انعطاف مصرف و کاهش هزینههای استحصال با پیشرفتهای فنی که موجب سهولت انتقال آن به نقاط دور میشود، در عرصه انرژی جهان در حال افزایش است. همچنین تبدیل گاز طبیعی به محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر که مورد نیاز مصرفکنندگان است میتواند برای توسعه ذخایر گازی، خصوصا میادین گازی پراکنده و دورافتاده که انتقال آنها به بازار مصرف غیراقتصادی است، مورد توجه باشد. سوزاندن این گازها، فرصت استفاده از آنها را برای تأمین انرژی خصوصا در مناطقی که به لحاظ تأمین انرژی با مشکل مواجه هستند از دست میدهد؛ در حالی که گزینههای مختلفی برای استفاده بهینه از این گازها وجود دارد که از جمله آنها میتوان به تزریق به مخازن نفتی بهمنظور تولید صیانتی، مصارف داخلی و نیز صادرات اشاره کرد.
اغلب کشورهای در حال توسعه دارنده منابع نفتی در هنگام استخراج نفت، مقادیر فراوانی از گازهای همراه با نفت را سوزانده یا در جو آزاد میکنند. گازهای همراه نفت خام، مخلوطی از هیدروکربنهای مختلف هستند و سوزاندن و آزاد نمودن آنها نهتنها موجب انتشار مقادیر فراوانی گازهای گلخانهای شده بلکه به محیطزیست آسیب میرساند و این کشورها را از این منبع پاک و ارزان انرژی محروم مینماید.
در بازار جهانی گاز طبیعی، ایران پس از روسیه و بالاتر از کشورهایی چون قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آمریکا در رتبه دوم برترین دارندگان ذخایر گاز دنیا قرار گرفته است. میزان کل ذخایر قابل استحصال گاز کشور تا پایان سال2008، حدود 61/29تریلیون مترمکعب برآورد شده است که این میزان بالغ بر 16 درصد از کل ذخایر اثبات شده گاز جهان را تشکیل میدهد.
از جمله مهمترین منابع ذخایر عظیم گازی در کشور، میدان گازی پارسجنوبی است که بهعنوان بزرگترین منبع مستقل گازی جهان بین ایران و قطر مشترک است و نزدیک به نیمی از ذخایر ایران و 3/7درصد از کل ذخایر دنیا را تشکیل میدهد. بهدلیل مشترک بودن این میدان، با تولید بیشتر توسط یک طرف، جریان گاز و میعانات گازی موجود در مخزن به آن سمت انتقال خواهد یافت.
بنابراین دو کشور ایران و قطر، همواره در تلاش هستند تا با اجرای طرحهای مختلف، سهم بیشتری از گاز و میعانات گازی موجود را بهخود اختصاص دهند. در حال حاضر، قطر با مشارکت و بهکارگیری دانش فنی و سرمایه شرکتهای بزرگ فعال در زمینه نفت و گاز درصدد حداکثر استفاده از این میدان مشترک گازی است. در ایران نیز، توسعه و بهرهبرداری از میدان گازی پارسجنوبی بزرگترین پروژه انرژی کشور بهحساب میآید و برای بهرهبرداری از این حوزه گازی، 28 فاز مجزا درنظرگرفته شده است که برای 24 فاز آن برنامهریزی صورت گرفته است. در حال حاضر، 10 فاز از این میدان به بهرهبرداری رسیده است و فازهای 11 تا 24 در حال اجرا یا آماده اجرا هستند.
با وجود سهم 16درصدی ایران از ذخایر گازی جهان، تولید ایران در سال2008 برابر با 3/116میلیارد مترمکعب معادل 6/3درصد کل تولید گاز جهان بوده است. با این میزان تولید، ایران پس از کشورهای روسیه، آمریکا و کانادا در رتبه چهارم برترین تولیدکنندگان گاز طبیعی قرارگرفته است. در سال2008، میزان مصرف گاز طبیعی در ایران 6/117میلیارد متر مکعب و معادل 8/3 درصد کل مصرف گاز جهان بوده است. ایران از لحاظ مصرف گاز، پس از آمریکا و روسیه در رتبه سوم بزرگترین مصرفکنندگان گاز جهان قرار دارد.
طی 10سال گذشته، مصرف گاز طبیعی در کشور از 8/51 میلیارد متر مکعب در سال 1998 به 6/117میلیارد متر مکعب در سال2008 افزایش یافته است که این رشد، ناشی از سیاست جایگزینی گاز طبیعی بهجای سوختهای دیگر کشور به لحاظ ویژگیهای خاص اقتصادی و زیستمحیطی آن است. آنچه قابل تأمل است این است که در پایان سال2005، ایران پس از کشورهای نیجریه و روسیه با 2/901 و 6/526 میلیارد فوت مکعب، دارای بیشترین مقدار گاز سوزانده شده بوده است.
براساس اعلام بانک جهانی، میزان گازهای سوزانده شده در ایران برابر با 4/459میلیارد فوتمکعب بوده است که 4/40درصد تولید گاز همراه نفت و 8/8درصد کل تولید گاز غنی را تشکیل میدهد. هرچند در سالهای اخیر استحصال گازهای همراه نفت در میادین نفتی مانع از سوزانده شدن بخشی از آن شده است، اما هنوز مقادیر زیادی گاز همراه در کشور سوزانده میشود. بنابراین برنامهریزی برای جمعآوری و جلوگیری از سوزانده شدن این منابع عظیم گازی، ضرورتی است که مانع از هدررفتن این ثروت ملی میشود.
فناوری، نقش کلیدی در سهولت بهکارگیری انرژیها با هزینه کمتر و نیز کارایی بیشتر دارد که در صنعت گاز طبیعی نیز سبب انعطافپذیری در استفاده از ذخایر و توسعه میادین گازی شده است. با توجه به کیفیت گاز طبیعی، مهمترین عامل یافتن فناوری مورد هدف به طریقی است که بتوان گاز طبیعی را بهصورت کارا و بهینه به بازارهای مصرف انتقال داد.انتقال گاز بهوسیله خط لوله یا تبدیل به LNG، تنها گزینههای انتقال گاز طبیعی نیستند. پیشرفتهای جدید، گزینههای دیگری را پیش روی عرضهکنندگان گاز قرار داده است که از جمله آن میتوان به تبدیلات فیزیکی و شیمیایی گاز طبیعی، استفاده از مشتقات گاز طبیعی و نیز تبدیل گاز به برق اشاره کرد.
روشهای انتقال گاز طبیعی به بازار مصرف
تبدیلات فیزیکی، فرایندهایی هستند که در آنها، گاز برای سهولت انتقال و کاربرد، تحت دما و فشار مشخص تغییر حالت میدهد که علاوه بر گاز طبیعی مایع شده (LNG) میتوان به گاز طبیعی فشرده شده (CNG) و نیز تبدیل گاز به جامد یا هیدرات گاز طبیعی (NGH ) اشاره کرد.
از آنجا که بهدلیل خواص ویژه گاز طبیعی، انتقال و فروش آن با مشکل روبهرو است، تبدیل گاز طبیعی به مواد شیمیایی میتواند گامی مهم در راستای انتقال آسان و بازاریابی موفق و ایجاد ارزش افزوده بالاتر باشد.تبدیلات شیمیایی نیز عبارتنداز تبدیل گاز به سوختها یا مواد شیمیایی که ارزش بیشتری دارند و آسانتر حمل میشوند مانند GTL، OCM و نیز تبدیل گاز به گاز سنتز و همچنین فراوردههایی مانند دیمتیل اتر و متانول.از گاز طبیعی برای تولید الکتریسیته نیز استفاده میشود. بهعلاوه، گاز مایع (LPG )و نیز مایعات گاز طبیعی(NGL ) بهعنوان مشتقات گاز طبیعی کاربردهایی دارند.
انجام ارزیابی اقتصادی و بررسی سودآور یا زیانآور بودن پروژه، قبل از هرگونه اقدام و ایجاد تعهد نسبت به اجرای آن پروژه ضروری و در چگونگی استفاده از منابع مالی و تصمیمگیری نهایی بسیار تأثیرگذار است.
تصمیمگیری بهمنظور اجرا یا عدماجرای یک پروژه در واقع انتخاب بین راههای مختلف استفاده از منابع مالی است. ارزیابی اقتصادی پروژه، روشی برای بررسی عوامل مختلف تأثیرگذار بر طرح و استدلال برای کمک به تصمیمگیرنده بهمنظور رسیدن به یک انتخاب آگاهانه و عقلایی است.برای کشورهای دارای ذخایر عظیم گازی از جمله ایران این موضوع قابل توجه است که بهکارگیری هر یک از فناوریهای موجود برای استفاده از گاز طبیعی، نیازمند انجام مطالعات همه جانبه و ارزیابیهای فنی و اقتصادی است که بتوان پروژهها را بهترتیب کسب ارزش افزوده و سودآوری اولویتبندی کرد.