دو روز پس از دستگیری متهمان، وزارت امور خارجه روسیه اظهار داشت باعث تأسف است که این اقدام در بحبوحه تلاش اوباما برای باز تعریف و تقویت روابط دو کشور روی داده است. در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه تصریح شده بود: این اقدام بیمبناست و هدف نامعلومی را دنبال میکند. ما دلایل اقدام دادگستری آمریکا را در صدور بیانیهای که بیشتر شبیه داستانهای جاسوسی دوران جنگ سرد است، درک نمیکنیم.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز خاطرنشان کرد که مقامات آمریکایی این اقدام را تنها چند روز پس از دیدار دیمیتری مدودف، رئیسجمهوری روسیه از آمریکا، انجام دادهاند. وی تصریح کرد: آنان به ما در این باره توضیح ندادهاند. امیدوارم که آنها این کار را انجام دهند. تنها چیزی که میتوانم در حال حاضر بگویم، این است که زمان این اقدام با دقت خاصی تعیین شده بود.
پلیس فدرال آمریکا (FBI) روز یکشنبه 27ژوئن (6 تیر)، 10نفر را که سالها در ایالات متحده زندگی میکردند، به اتهام جاسوسی برای روسیه دستگیر کرد. متهمان دارای هویت جعلی بودند و تلاش میکردند اطلاعاتی را درباره خطمشیهای دولت آمریکا، از طریق برقراری ارتباط با نهادهای تحقیقاتی و مقامات دولتی به دست آورند.
دستگیریهای اخیر حاصل تحقیقات پیچیده FBI است که از سالها پیش و از دوران حکومت بیل کلینتون آغاز شده و شامل تصویربرداری مخفی ویدئویی، نصب میکروفونهای مخفی و تحقیقات پنهانی از منازل متهمان بوده است. روند تحت نظر قرار دادن متهمان در روز یکشنبه 27 ژوئن در پی یک قرار ملاقات پنهانی در منطقه آرلینگتن وارد مرحله جدیدی شد، هنگامی که یکی از متهمان 5هزار دلار پول نقد را در یک پاکت و لابهلای یک روزنامه تا شده جا گذاشت.
مدارک ارائه شده از سوی FBI به دادگاه، حاکی از ملاقاتهای پنهانی متهمان با ماموران مخفی تشکیلات اطلاعاتی روسیه تنها چند خیابان پایینتر از کاخ سفید و نیز در منهتن، مرکز مالی نیویورک است. در یک مورد، دوربینهای ویدئویی، صحنهای را که طی آن یک متهم، کیفی را حین عبور از کنار یک رابط، به او رد میکند، نشان میدهند.
به گفته بازجویان، هدف این عملیات اطلاعاتی روسیه، گماردن جاسوسان در مشاغل غیردولتی مانند نهادهای تحقیقاتی بوده است، جایی که آنها میتوانستند اطلاعات لازم را بهتدریج و بدون جلب توجه، از سیاستگذاران و چهرههای فعال در واشنگتن به دست آورند.
هویت واقعی متهمان
برخی متهمان دستگیر شده، مامورانی مخفی بودند که بهصورت زوج زندگی میکردند و از اینرو توانسته بودند در جامعه آمریکا بهخوبی مستقر شوند. سوای برخورداری از هویت جعلی، آنان از تکنیکهای پیچیده جاسوسی - از جمله پیامهای کدگذاری شده در تصاویر ارسالی به سایتهای اجتماعی و نیز پیامهای رادیویی رمزی - بهره میبردند. پول و اطلاعات، طی ملاقاتهای شخصی بین متهمان و رابطان آنها رد و بدل میشد.
براساس مدارک ارائه شده به دادگاه، برخی متهمان ادعا میکردند که شهروند ایالات متحده یا کانادا هستند. یکی از آنها از هویت یک فرد مرده استفاده میکرد و شناسنامه یک متهم دیگر، جعلی بود.
در مدارک دادگاه، تصویر یکی از متهمان زن، در فیلمی ساخته شده در دوران شوروی دیده میشود. متهم دیگری که ادعا میکرد اهل اروگوئه است و گذرنامه کشور پرو را داشت، در اعترافات اولیهاش از دوران کودکی خود در سیبری سخن به میان آورد.
از میان 10متهم، 8نفر زوجهایی بودهاند که در حیطههای شغلی مانند بیمه و رسانه کار میکردهاند. ویکی پلائز، یکی از این متهمان، گزارشگر قدیمیترین روزنامه اسپانیولی زبان نیویورک بوده است. میخاییل سمنکو، متهم دیگر در سال2008 در نیویورک ساکن و چندی بعد در سازمان کانفرنسبرد که به تهیه اطلاعات و آمارهای اقتصادی میپردازد، مشغول به کار شد. آخرین شغل وی که به زبانهای روسی، انگلیسی، ماندارین و اسپانیولی تسلط دارد، کار در یک آژانس هواپیمایی بوده است. به گفته مدیران این آژانس، وی فردی باهوش، سختکوش و مؤدب بود که به مسافران چینی و اسپانیولی زبان کمک میکرد. میخاییل سمنکو در ملاقات با یک مامور مخفی تشکیلات اطلاعاتی روسیه گفته بود که وی چندین هفته در مرکز مسکو ، مشغول فراگیری ارتباطات پنهانی بوده است.
به دو متهم دیگر که خود را ریچارد و سینتیا مورفی معرفی میکردند، دستور داده شده بود که درباره مواضع دولت آمریکا نسبت به معاهده کاهش سلاحهای استراتژیک و برنامه هستهای ایران، اطلاعاتی را به دست آورند. بخشی از مکالمه تلفنی شنود شده این دو متهم با رابط روس آنها چنین است: مرکز مسکو میگوید که به اطلاعات نیاز دارد... تلاش کنید اخبار داغ اعلام نشده را به دست آورید، اخباری را که رسانهای نشدهاند، اما منابع نزدیک به وزارت امور خارجه، دولت و نهادهای تحقیقاتی از آنها مطلعاند.
براساس آخرین اخبار، دو متهم پرونده، مایکل زوتولی و پاتریشیا میلز، اعتراف کردهاند که روساند و هویت آمریکایی آنها جعلی است. به گفته دادیاران، هویت اصلی مایکل زوتولی و پاتریشیا میلز بهترتیب میخاییل کوتژیک و ناتالیا پرورزوا است.
پس از خواندن بسوزان!
تریسیلی آنفولی، از متهمان پرونده دارای یک گذرنامه جعلی بریتانیایی بوده که توسط تشکیلات اطلاعاتی روسیه به او داده شده بود. به وی گفته شده بود که پس از خواندن دستورالعمل ارسالی از سوی مرکز مسکو، آن را از بین ببرد. در این دستورالعمل از او خواسته شده بود که خود را به مسکو برساند و در آن جا به وی گفته شد که در راه بازگشت، در وین اتریش، گذرنامه بریتانیایی را از یک رابط تحویل بگیرد. رابط به او هشدار میدهد که مانع از خوردن مهر ورودی روی گذرنامه بریتانیاییاش شود و میگوید که خود را دستاندرکار برگزاری سمینارهای مشاورهای بینالمللی جا بزند.
فولی ابتدای ماه ژوئن (یک ماه پیش) ظاهرا به دعوت اتاق بازرگانی روسیه با یک پرواز ایرفلوت از لندن به مسکو میرود. در دستورالعمل فولی آمده بود: خودت را آماده کن که هر گاه لازم باشد به انگلیسی امضا کنی. در داخل گذرنامه نکاتی بهصورت یادداشت آمده. لطفا پس از خواندن، آن را نابود کن. موفق باشی.
وزارت امور خارجه بریتانیا اعلام کرده است که موضوع مسروقه یا جعلی بودن گذرنامه فولی را تحت بررسی دارد.
شاه مهره جاسوسها
اما در میان دستگیرشدگان، نام آنا چپمن بیش از همه مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته است و روزنامهها، او را زن افسونگر شبکه جاسوسی روسیه توصیف میکنند. چپمن زن جوان 28سالهای است با ظاهری جذاب که خود را از فعالان در عرصه تجارت تکنولوژی توصیف میکرده و از روی تفنن در صنعت املاک و مستغلات نیز فعالیت داشته است. چپمن ابتدای صفحه خود در فیسبوک، چنین نوشته بود: اگر میتوانید رؤیا در سر بپرورانید، پس میتوانید به آنرؤیا برسید.
اما این رؤیای آمریکایی چپمن صرفا یک حیله برای رد گم کردن بود. به گفته مقامات قضائی، اگرچه سایر متهمان سعی میکردند زندگی آرام و به دور از حاشیهای داشته باشند، آنا چپمن زندگی اجتماعی شلوغ و خودنمایانهای داشت. وی سعی میکرد خود را از فعالان و پیشتازان عصر دیجیتال نشان دهد و با حضور در شبکههای اجتماعی، اطلاعات و تصاویر خود را در معرض دید جهان قرار میداد.
به گفته مقامات، از سوی تشکیلات اطلاعاتی روسیه به چپمن و سایر متهمان دستور داده شده بود که آن قدر آمریکایی شوند که بتوانند در محافل سیاستگذاری واشنگتن نفوذ کنند و اطلاعات به دست آمده را به مسکو بفرستند.
چپمن تنها چند خیابان پایینتر از والاستریت آپارتمانی را اجاره کرده بود. وی از حضور در شبکههای اجتماعی مانند لینکد- این و فیس بوک برای گسترش ارتباطات تجاری و نشان دادن تواناییهایش استفاده میکرد. او در لینکد-این، خود را از مدیران یک شرکت بزرگ مستغلات معرفی کرده بود که در مسکو، اسپانیا ، بلغارستان و سایر کشورها فعالیت دارد.
وی همچنین در بیوگرافی خود در لایف نیوز، خود را دختر یک دیپلمات روس که زمانی در کنیا مشغول به خدمت بوده، توصیف کرده است. وی پس از ازدواج با یک بریتانیایی به این کشور مهاجرت میکند. چپمن در لینکد- این، از اشتیاق وافرش برای راهاندازی تکنولوژیهای خلاقانه و ایجاد ارزش تجاری برای تکنولوژیهای جدید سخن رانده است.
وی در توصیف سوابق حرفهایاش، به مدرک فوقلیسانس اقتصاد خود از یک دانشگاه روسیه اشاره میکند.
گفته میشود FBI هنگامی برای دستگیری ناگهانی و همزمان متهمان وارد عمل شد که دریافت آنا چپمن قصد خروج را از آمریکا دارد و میخواهد به مسکو بگریزد.
در روز دستگیری، چپمن با رابط خود در یک کافه در نیویورک قرار داشت. در این ملاقات، رابط به چپمن میگوید که ممکن است لو رفته باشد و باید به سرعت گذرنامه خود را به پلیس تحویل بدهد و از آمریکا خارج شود. بلافاصله پس از جدا شدن از رابط، آنا چپمن توسط ماموران FBI دستگیر شد.
واکنشهای رسمی دو طرف به ماجرا
در نخستین واکنشها به خبر دستگیری 11متهم به جاسوسی برای روسیه، مسکو این اقدام را بازگشتی غیرقابل توجیه به دوران جنگ سرد توصیف کرد و برخی قانونگذاران ارشد این کشور گفتند که ممکن است برخی افراد در دولت اوباما تلاش کنند مانع از گرم شدن روابط اوباما با رهبران مسکو شوند.
دو روز پس از دستگیری متهمان، وزارت امور خارجه روسیه اظهار داشت باعث تأسف است که این اقدام در بحبوحه تلاش اوباما برای باز تعریف و تقویت روابط دو کشور روی داده است. در بیانیه وزارت امور خارجه روسیه تصریح شده است: این اقدام بیمبنا است و هدف نامعلومی را دنبال میکند. ما دلایل اقدام دادگستری آمریکا را در صدور بیانیهای که بیشتر شبیه داستانهای جاسوسی دوران جنگ سرد است، درک نمیکنیم.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز خاطرنشان کرد که مقامات آمریکایی این اقدام را تنها چند روز پس از دیدار دیمیتری مدودوف، رئیسجمهور روسیه از آمریکا، انجام دادهاند. وی تصریح کرد: آنان به ما در این باره توضیح ندادند. امیدوارم که آنها این کار را انجام دهند. تنها چیزی که میتوانم در حال حاضر بگویم، این است که زمان این اقدام با دقت خاصی تعیین شده بود.
یک هفته پیش از این ماجرا، دیمیتری مدودوف در راه سفر به کانادا چند روزی را در آمریکا گذراند. پرزیدنت مدودوف پس از بازدید از شرکتهای ارائهکننده تکنولوژیهای پیشرفته در سیلیکون ولی در کالیفرنیا، با باراک اوباما، همتای آمریکاییاش در کاخ سفید دیدار کرد. دو رئیسجمهور پس از این دیدار برای خوردن چیزبرگر به رستوران مورد علاقه اوباما رفتند و تا ساعاتی پس از آن با یکدیگر قدم زدند.
با این حال در جدیدترین واکنشهای رسمی، کاخ سفید و ولادیمیر پوتین ، نخستوزیر روسیه اعلام کردهاند که اطمینان دارند این دستگیریها، خللی در روابط دو کشور ایجاد نخواهد کرد.
رابرت گیبس، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به ماجرای دستگیری متهمان به جاسوسی برای روسیه، گفت که این افشاگری، در روند باز تعریف و تقویت روابط دو کشور که بهخصوص از سوی پرزیدنت اوباما پیگیری میشود، اختلالی ایجاد نخواهد کرد.
لازم به اشاره است که رهبران دو کشور بهخصوص در دیدار اخیر خود در کاخ سفید، بر لزوم تلاش برای زدودن تنشهای بهجا مانده از دوران جنگ سرد تأکید کردند.
با این حال وی تأکید کرد که باراک اوباما، پیش از دیدار با پرزیدنت مدودوف در جریان این ماجرا قرار گرفته بود، اما در گفتوگوهایش با وی اشارهای به آن نکرد.
تحلیل کارشناسان امور اطلاعاتی
خبر دستگیری حلقهای از جاسوسان روسیه در آمریکا، حال و هوای دوران جنگ سرد را بر این کشور مستولی کرده است. با این حال ماموران اطلاعاتی سابق، محققان و نویسندگان میگویند که اگرچه ممکن است جنگ سرد با فروپاشی اتحاد شوروی به پایان رسیده باشد، جاسوسی دو طرف از یکدیگر همچنان ادامه دارد.
پیتر ایرنست، مدیر اجرایی موزه بینالمللی جاسوسی در واشنگتن در این باره میگوید: تا وقتی که اسراری وجود داشته باشد که مردم بخواهند از آنها مطلع شوند، جاسوسان به فعالیت خود ادامه خواهند داد. این طبیعت انسان است که به آنچه از او پنهان نگه داشته میشود، علاقهمند شود.
این افسر سابق سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) که 35سال تجربه فعالیت در امور اطلاعاتی دارد، بر این باور است که تنها عنصر مهم در یک رابطه- خواه رابطه بین یک رابط با شبکه ماموران مخفی، خواه رابطه بین دو همسر و خواه رابطه بین دولتها- اعتماد است. وی میگوید: البته همانطور که رونالد ریگان (رئیسجمهور آمریکا در سالهای1980 تا 1988) حین مذاکره با رهبران شوروی میگفت، اعتماد کنید، اما مراقب طرف مقابل باشید.
ایرنست با خنده ادامه میدهد: در مورد روسها، بند آخر جمله ریگان، یعنی مراقب بودن، ضروری است. آنها از زمان کاترین کبیر، جاسوسهای خود را به نقاط مختلف اعزام میکردند تا اطلاعات جمعآوری کنند.
هنگامی که جنگ جهانی دوم به پایان رسید، روسها 250مامور مخفی را در سراسر ایالات متحده تحت فرمان داشتند، از هالیوود گرفته تا دفتر پرزیدنت روزولت. از آن سو ما هم مجموعه قابل توجهی از ماموران خود را در شوروی داشتیم، چرا که آنها متحد ما محسوب میشدند. ما به یکدیگر اعتماد داشتیم!.
با پایان جنگ سرد، صلح بین دشمنان سابق موجب ایجاد این تصور نادرست شد که جهان مهآلود جاسوسان، جوهرهای نامرئی، ملاقاتهای مخفیانه و نامهای مستعار متعلق به گذشته است. اما به گفته جو ناوارو، استاد عدالت قضایی در دانشگاه سنتلیو در فلوریدا، شدت فعالیتهای جاسوسی در دوره صلح بیش از زمان جنگ است. ناوارو که 25سال تجربه فعالیت را در دایره امنیت ملی FBI داشته است، میگوید که روسها به روشهای سنتی جمعآوری اطلاعات- بر مبنای عوامل انسانی- بسیار پایبندند، حتی هنگامی که دیگر با شما خصومتی ندارند.
وی میافزاید: آنان به داشتن یک سیستم مستحکم و مطمئن جمعآوری اطلاعات اعتقاد دارند، سیستمی که میزان آسیبپذیری آن اندک باشد و از این رو، بهرهگیری از جهان مجازی اینترنت و سیستمهای مخابراتی را اولویت اصلی کار خود قرار نمیدهند. روشهایی مانند ملاقاتهای محرمانه در اماکن عمومی هنوز توسط روسها استفاده میشود.
ناوارو خاطرنشان میکند که افراد مختلفی در خدمت تشکیلات اطلاعاتی روسیه هستند، از جمله کارشناسان و صاحبنظرانی که به استخدام آنها درمیآیند، رابطانی که تعداد آنها بسیار است و سایر افراد، از جمله کسانی که به موقع فعال میشوند تا مانع لورفتن ماموران مخفی و جاسوسان شوند.
ناوارو از این گروههای ماموران مخفی بهعنوان افرادی نام میبرد که به کار خود اعتقاد دارند و خود داوطلب خدمت در تشکیلات اطلاعاتی روسیه میشوند. روسها نیز مجبورند آنها را در دوران صلح فعال نگهدارند. وی میافزاید: روسها به این افراد ماموریتهای کوچکی را واگذار میکنند که اهمیت چندانی ندارند. اما اعتقاد این افراد به کارشان، هنگامی که خصومت بین دو کشور شدت میگیرد، اهمیت بسیاری خواهد یافت.
ناوارو تصریح میکند: روسیه همواره درصدد ایجاد شبکههای جاسوسی ذخیره بوده است و تعداد آنها بیش از آن است که ما میدانیم. برخی جاسوسان تنها هر 10سال یک بار ظاهر میشوند و برخی تنها با علائمی مانند گذاشتن گلدان لب پنجره یا نیمه باز گذاشتن پنجره، حضور خود را به رابطها اعلام میکنند.
فرانک اسکافیدی، مامور سابق FBI و مدیر کنونی روابط عمومی اداره ملی جرایم مالیاتی در ساکرامنتوی کالیفرنیا میگوید: دشمنان سابق اینک متحد یکدیگرند. هرچند با اینکه جنگ سرد به پایان رسیده است، آمریکاییها باید این ماجرا را زنگ خطری برای خود تلقی کنند.
وی ادامه میدهد: این ماجرا، فیلم سینمایی نیست و واقعیت دارد. اسکافیدی به هکرهایی که هر روز در سراسر جهان مکانیسمهای دفاعی را در برابر سرقت اطلاعات از هر نوع، مورد حمله قرار میدهند، اشاره میکند و میگوید: ممکن است جنگ سرد تمام شده باشد، اما تنور جنگ تجارت در حال داغ شدن است.