مجتبی اردشیری: مطمئنا تاکنون بارها برایتان اتفاق افتاده زمانی که قصد ورود به مغازه‌ای را دارید با این جمله روبه‌رو شده‌اید: «این مغازه مجهز به دوربین مداربسته است» و شاید آن‌قدر این امر برایتان عادی باشد که حتی یک لحظه هم درصدد تفکر درباره معنای این جمله برنیامده باشید.


 اما حقیقتا چه مفهومی را می‌توان برای این عبارت در نظر گرفت؟ اینکه هشداری است برای سارقان، اینکه کسانی که بنا به دلایلی قصد خرید کالایی را ندارند‌ اما می‌خواهند آن وسیله را داشته باشند، می‌ترساند یا در بعدی غم‌انگیزتر، به تمام مشتریان به چشم سوءاستفاده‌گر نگریسته می‌شود.

علی 29 ساله، یک مغازه‌دار ظروف چینی است. او می‌گوید: «باور کنید خودمان شرممان می‌آید که این نوشته را روی در ورودی مغازه زده‌ایم اما چه کنیم که مجبوریم، هر شب که فاکتور فروش را با اجناس کم‌شده از مغازه تطبیق می‌دهیم، درمی‌یابیم که چند جنس نیست و ما هم فاکتوری نداریم؛ ‌از نمکدان کوچک گرفته تا لیوان و حتی پارچ. این شد که ما مجبور شدیم دست به این کار بزنیم و البته جواب هم گرفتیم، چون از روزی که این نوشته را نصب کردیم، میزان این قبیل اقدامات بسیار کمتر شده است.»البته ما، هم می‌توانیم به علی حق بدهیم و هم نمی‌توانیم. اینکه او به ناچار از این ترفند برای کاهش سرقت از مغازه‌اش استفاده می‌کند امری به ظاهر منطقی است اما نمی‌توان تبعات عرفی و ناهنجاری‌هایی را که از این عبارت برمی‌خیزد نادیده گرفت.

این عبارت در معنای جزء خود، نوعی توهین به تمام مردم است که نگاه‌های سوء به آنها توسط مغازه‌داران، جانشان را به‌لب می‌رساند.امید، 32 ساله و استاد دانشگاه پیام نور است. او می‌گوید: «قصد خرید کفش را داشتم، به چند مغازه سر زدم اما نتوانستم کفش مورد نظرم را پیدا کنم، ناامید از مغازه آخر بیرون آمده و به پیاده‌رو رفتم، هنوز چند قدم دور نشده بودم که مردی دوان‌دوان از پشت به شانه‌ام زد، تا می‌خواستم بفهمم قضیه از چه قرار است، یکی من را گرفت و دیگری هم مرا جست‌وجوی بدنی کرد. در شوک فرو رفته بودم. آن مرد وقتی من را به دقت وارسی کرد، گفت: یک جفت جوراب، در رگال(ردیف) ناپدید شده، احتمال دادیم شما برداشته باشید و بعد خیلی راحت معذرت خواست و برگشت. دلم می‌خواست در آن زمان، زمین دهان باز می‌کرد و مرا در خود فرو می‌برد. حدود 30نفر آدم از روی کنجکاوی صحنه وارسی را می‌دیدند، سریعا تاکسی دربست گرفته و به منزل آمدم. از آن زمان همیشه احساس می‌کنم، صاحب هر مغازه‌ای که بدان وارد می‌شوم نگاه سوءظنی به من دارد، در پیاده‌رو آزاد نیستم، باور کنید همیشه در کلاس احساس می‌کنم شاید آن شب یکی از شاگردانم، من را حین آن وارسی دیده باشد.»

در کلیت این عبارت نیز نمی‌توان معنای خوشایندی را به دست آورد؛ اینکه بخواهی از این راه به تمام مشتریان خود بفهمانی که مراقب خودت باش که دست از پا خطا نکنی، خود می‌تواند توهینی مستقیم باشد به شأنیت و حیثیت تمامی شهروندان.مینا 48 ساله با عصبانیت می‌گوید: «من اصلا نمی‌فهمم این کار از کجا به فکر برخی صاحبان مشاغل رسیده است. من دخترم از خارج بازگشته بود و وقتی این عبارت را در چند مغازه دید از من توضیح خواست. به‌نظر شما من چه چیزی داشتم به او بگویم؟ آبروی فرهنگ ایرانی را با این کار برده‌اند. مسئولان ما اگر در انجام کارهای بزرگ تاخیر دارند، لااقل کارهای کوچک این‌چنینی را سر و سامان بدهند.»

دروغ، دروغ، دروغ

این یک حکم است که تمامی مغازه‌هایی که از دوربین مداربسته استفاده می‌کنند باید این اقدام خود را از طریق نوشته به اطلاع مشتریان خود برسانند؛ این حکم به جای خود اما شاید به راحتی بتوان تخمین زد که بالغ بر 90درصد از مغازه‌هایی که چنین عبارتی را درج می‌کنند، فاقد دوربین مداربسته هستند و فقط برای ارعاب، دست به چنین کاری می‌زنند و این کار یعنی دروغ؛ صاحبان مغازه‌هایی که می‌‌خواهند با دروغ، شیادان را بترسانند و این کار چه در جامعه‌ اسلامی و چه در هر جامعه‌ دیگری، اشتباهی نابخشودنی است.سامان 28 سالش است و بوتیک دارد. او اظهارنظر عجیبی را مطرح می‌کند: «این کار دروغ مصلحتی است، اشکالی ندارد، چه کسی گفته فروشنده باید صاحب اخلاق باشد. مردم می‌آیند، پول می‌دهند یا نمی‌دهند، می‌خرند یا نمی‌خرند و می‌روند. این کجایش ربطی به اخلاق و فرهنگ دارد، اگر می‌خواهید کار فرهنگی بکنید، این همه کار فرهنگی، چرا به این موضوع گیر داده‌اید؟»رایج شدن این موضوع تا جایی است که از آن به‌عنوان اهرمی برای چشم و هم‌چشمی نیز استفاده می‌شود؛ به‌طوری که در یک مغازه 10متری، به راحتی می‌توان 2 تا 3 کاغذ حاوی این عبارت را دید؛ از مغازه‌های چینی و بلور گرفته تا سوپرمارکت‌ها، بوتیک‌ها، لوازم‌‌التحریری‌ها و... و این در شرایطی است که در بسیاری از این اصناف، زدن این عبارت بسیار مضحک و خنده‌دار است، مثلا در یک زغال‌فروشی این عبارت نصب شده بود.قضاوت آن با شما!

فرهنگ شهروندی

فرهنگ در هزاره سوم
آیا در هزاره‌ سوم نباید به مقوله‌ فرهنگ، به‌عنوان پارامتری برای پیشبرد فکری بشر در هر زمینه‌ای نگاه شود؟ گشت سد معبر، روزانه ده‌ها مورد از فروشندگان دستفروش یا مغازه‌دارانی را که سبب خلل در رفت‌وآمد برای مردم می‌شوند توبیخ می‌کند، جرثقیل‌ها هم همواره در حال جابه‌جایی ماشین‌هایی هستند که در جاهای ممنوعه پارک کرده‌اند، پس چه مسئول و چه نهادی باید با این سد‌معبر فرهنگی برخورد کند؟

وقتی تلاش تمام مسئولان، حفظ و گسترش فرهنگ پویا در سطح جامعه است اصلا نباید اجازه داده شود که جریان‌هایی مانع از تحقق این اهداف بلند شوند. جای شکی نیست که برای برخی اصناف همچون طلافروشی، شاید به‌کار بردن عبارت این مغازه با دوربین کنترل می‌شود، منطقی جلوه کند (که آن هم با توجه به‌وجود دوربین‌های متعدد در مغازه، امری منطقی است) اما هیچ دلیلی ندارد که تمام مغازه‌های شهر از این ترفند برای دفع ضرر احتمالی بهره بجویند.

مریم 23ساله و دانشجوی معماری است. او بیان می‌کند: «این یک حرکت سخیف است که چهره شهرمان را زشت کرده است و مسئولان باید راهی برای محوکردن آن بیندیشند.»این یک قانون کلی است: از تداوم و تجهیز خرده‌نظام‌ها، نظامی متولد می‌شود که بسته به شرایط قبلی از دوام و قوام برخوردار است.

آموزه‌های شهروندی

در تضاد با اخلاق
در اینکه باید با فروشندگان استفاده‌کننده عبارت(کنترل با دوربین) (به دروغ) برخورد جدی شود، جای هیچ‌گونه شکی نیست، چرا که این اقدام آنان جدا از تخریب فرهنگی‌ای که دارد، نمی‌تواند فضای یک اجتماع سالم را ترسیم کند؛ چنین نوشته‌ای اجتماع را در محیطی پراسترس و خطرناک نشان می‌دهد که انسان‌هایش به هیچ شغل و صنفی رحم نمی‌کنند.

از طرفی در مقام یک فروشنده نیست که بخواهد سطح فکری خود و جایگاه صنفی‌اش را تا بدین حد متزلزل کند، چرا که یکی از ویژگی‌های هر فروشنده‌ای‌، زیرکی است و این کار، این ویژگی را ا‌ز آنان سلب می‌‌کند. همچنین فروشندگان می‌توانند به جای استفاده از این برچسب، واقعا مغازه خود را مجهز به دوربین‌های مداربسته کنند. در این شرایط آنها دیگر نه دروغی گفته‌اند و نه به اجتماع و فرهنگ غنی کشور توهین کرده و هم اینکه مغازه خودشان را ایمن کرده‌اند. در بعد کلی موضوع نیز، شهر از ایمنی بیشتری برخوردار می‌شود و مطمئنا وسوسه‌های سوءاستفاده‌گران با کاهش چشمگیری همراه خواهد بود.

در هر جامعه‌ای، انسان‌های بدکار و شرور یافت می‌شوند؛ چه بامنطق و چه بی‌منطق. برای هر کاری تعریف خاصی بیان شده است، مثلا همانطور که بهترین روش برای ماهیگیری استفاده از تور یا قلاب است و هیچ وقت نمی‌توان با دست در دریا ماهی گرفت، چسباندن کاغذی حاوی این عبارت که «این مکان دارای دوربین مداربسته است» نمی‌تواند راهکار مناسبی برای ارعاب خلافکاران باشد، چرا که تیغ ناوک آن، سیطره کلی انسان‌های آن جامعه را هدف قرار می‌دهد. چسباندن این کاغذ در مغازه با اصلی‌ترین ویژگی یک کاسب که همانا «اخلاق مداری» است منافات گسترده‌ای دارد و ارزش‌آن مغازه و صاحبش را نزد انسان‌های شریف بسیار پایین می‌آورد.

ویترین شهروندی

مراقب کلاهبرداران باشید

وقتی حقی از انسان ضایع یا مورد انکار واقع می‌شود یا علیه او جرمی صورت می‌گیرد می‌تواند از حق شکایت استفاده کند. در سوره نساء آیه148 آمده است: خداوند دوست ندارد که با سخنان خود بدی‌ها را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده است و طبق قانون اساسی هر شهروند حق دارد به‌منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع کند؛ همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاه‌ها را در دسترس داشته باشند و هیچ‌کس را نمی‌توان از دادگاهی که به‌موجب قانون حق مراجعه دارد منع کرد لذا بر متولیان رکن اساسی حکومت (العدل اساس الحکم) لازم است این حق قانونی شهروندان را محترم شمرده و در راستای ایفای سریع وصول به مطلوب آنها تمام سعی خویش را مبذول کنند. در بعضی موارد دیده یا شنیده می‌شود شهروندانی جهت تظلم و دادخواهی به دادگاه رجوع کرده که متأسفانه به‌دلیل ناآگاهی از قوانین و مقررات به دام تبهکارانی که مدعی نفوذ در سیستم هستند می‌افتند که نه‌تنها مشکل آنها حل نمی‌شود بلکه از چاله به چاه می‌افتند لذا از سنگرنشینان مخلص عدالت که وظیفه‌ای جز استقرار عدالت و ارمغان آن به جامعه ندارند انتظار می‌رود با اتخاذ تدابیری در همه مراجع قضایی (کنترل نامحسوس و...) نااهلان را برچینند و با مقرر‌کردن مکان‌هایی جهت مشاوره و راهنمایی، طعم شیرین عدالت را به آنان بچشانند که این امر موجب می‌شود هر شهروندی بهترین ملجأ و پناهگاه برای احقاق حق خویش را دستگاه قضا بداند؛ از آنجایی‌که هیچ حقی به نفع کسی اجرا نمی‌شود مگر علیه او نیز مجری باشد (لایجری لاحد الاجری علیه و لایجری علیه الا جری‌له)، شهروندان محترم موظفند در مواجهه با چنین افرادی نه‌تنها به آنان اعتماد نکرده بلکه در معرفی آنها به ضابطین مربوطه اقدام کنند والا خودکرده را تدبیر نیست.