میخواهم جدی به این موضوع فکر کنی؛ درباره یک رؤیا یا افسانه هم حرف نمیزنم؛ این اتفاق بارها برای آدمهای مختلف در جاهای مختلف دنیا افتاده. مگر همین چند وقت پیش شخصی به نام ریک نَرسیجیان اعلام نکرد که مجموعه نگاتیوهایی که ده سال پیش در حراجی وسایل یک خانه به قیمتی ناچیز خریده بود، از آثار «انسل آدامز»، عکاس مشهور امریکایی قرن بیستم است؟ و حالا که معلوم شده از آثار اوست، معلوم هم شده که حدود 200 میلیون دلار ارزش دارد! و چه جنجالی که بهپا نکرد! مسئول مؤسسه نگهداری از آثار آدامز، اعضای خانوادهاش و ... همه اعتراض کردند و این ادعا را نپذیرفتند.
در این میان یک خانم مسن که خبر کشف این عکسها و نمونههایی از آنها را در تلویزیون دیده بود، گفت که بعضی از این عکسها را خیلی خوب میشناسد چون آنها را در میان عکسهایی که عمویش گرفته، دیده! عموی او سالها از روی علاقه عکاسی میکرده و حالا این خانم یک کشو دارد که پر از عکسهای اوست و میتواند با نشان دادن آنها ادعایش را ثابت کند.
اینکه چنین مخالفتها و ادعاهایی به کجا برسد معلوم نیست؛ اما هیچ میدانی چرا این موضوع این همه جاروجنجال راه انداخته؟به خاطر کشف ارزش واقعی این عکسها! راستی چه فرقی میکند این عکسها را چه کسی گرفته؟ مگر از زمانی که آقای نَرسیجیان به این نتیجه رسیده که آنها از آثار انسل آدامز است شکل عکسها عوض شده؟ یا وقتی آن خانم گفته که این عکسها را عمویش گرفته، ترکیببندی و کادرشان تغییری کرده؟ پس چرا وقتی میفهمیم یک اثر مربوط به هنرمند مشهوری است نگاه و نظرمان نسبت به آن عوض میشود و خودمان را به آب و آتش میزنیم تا حقیقت را بفهمیم؟
فرض کن هیچوقت، هیچکس «ونسان ونگوگ» را نمیشناخت و کارهای او را ندیده بود و صد سال پس از مرگش تابلوی «شب پر ستاره» که حالا یک شاهکار هنری بهحساب میآید، در زیرزمین خانهای پیدا میشد و آن را برای فروش حراج میکردند. فکر میکنی چند نفر تشخیص میدادند که این تابلو یک شاهکار است؟ حقیقت این است که خیلی وقتها قضاوتهای ما درباره ارزش یک چیز بر اساس ویژگیهای خود آن نیست. چرا؟ یک منتقد هنری و استاد فلسفه در دانشگاه یِیل امریکا میگوید: «ما وقت نداریم که به همه آثار هنری دنیا نگاه و توجه کنیم، پس میتوانیم آثاری را انتخاب کنیم که خالقشان بهعنوان کسی که در کارش استاد بوده، شناخته شده.» او در کنار این دلیل ساده، دلیل دیگری هم میآورد: خیلی از ما تردید داریم که اثری که در برابرمان قرار دارد یک شاهکار است یا نه و برای این که این تردید ما را آزار ندهد، به سراغ آثاری میرویم که تکلیفشان از قبل روشن است!
این نظر این استاد دانشگاه است، اما تو چه فکر میکنی؟ بهنظر تو چرا بهمحض این که میفهمیم اثری مربوط به یک هنرمند مشهور است، نظرمان دربارهاش عوض میشود و ارزش دیگری برایمان پیدا میکند؟