روزی که اکنون دو سال است به نام روز ملی یوزپلنگ نامگذاری شده تا با یادآوری واقعه تلخ کشتار یوزپلنگها در بافق، هشدار دیگری باشد برای توجه بیشتر به این گونه در حال انقراض که زیستگاه آن منحصر به ایران است.
به گزارش مهر، ۹ شهریور 1373 - شهرستان بافق- یک ماده یوز به همراه سه تولهاش در گرمای تابستانی کویر، خود رابه سمت نخلستانهای اطراف بافق میرسانند تا شاید آبی برای خوردن پیدا کند. ماده یوز و تولهها وارد نخلستان میشوند تا از چشمهای که داخل نخلستان بود جرعه آبی بنوشند، اما ناگهان در میان سر و صدای مردم محلی خود را محاصره میبینند، مادر از مهلکه میگریزد و تولههای کوچک در میان ضربات چوب و سنگ مردم ناآگاه گرفتار میشوند.
در همین زمان یکی از شاهدان صحنه، خود را به اداره محیط زیست بافق میرساند و ماموران محیط زیست را در جریان موضوع قرار می دهد. ماموران وقتی به محل حادثه میرسند با لاشه بیجان یکی از توله ها مواجه می شوند که دراثر شدت جراحات تلف شده اما دوتوله دیگر در حالی که به شدت مجروح شده بودند به یزد منتقل می شوند. ولی شدت ضربات وارده بر سر و روی تولهها به قدری بود که توله دوم نیز در میانه راه داخل خودروی محیط زیست میمیرد.
توله سوم در یزد تحت مداوای دامپزشک قرار میگیرد اما بلافاصله به تهران منتقل میشود تا از مرگ نجات یابد. در حالی که هنوز 24 ساعت از این واقعه ناگوار نگذشته بود محیطبانان بافق گزارش دادند ماده یوز هر روز به نزدیکی شهر و نخلستان میآید تا تولههای کوچکش را جستجو کند. اما این جستجونتیجه نداشت چرا که مادر نمیدانست تولههایش به جز یکی که نیمه جان به تهران منتقل شده، جان باختهاند و اینچنین بود که ماده یوز بعد از یک هفته تلاش بیحاصل، خود رابه کویر دور دست سپرد و برای همیشه رفت.
تنها بازمانده این واقعه که ماریتا نام گرفته بود، بعد از مدتی بهبود یافت اما از سال 1373 تا دی ماه 1382 در پارک پردیسان تهران باقی ماند. دور ماندن این توله 3 ماهه از مادر، مانع ازاین شد تا او فنون شکار و زندگی در طبیعت را بیاموزد و به همین دلیل رنج زیستن در اسارت را تا 9 سال بعد با خود به همراه کشید تا سرانجام مرد.
ماریتا که تا آن زمان تنها یوزپلنگ آسیایی محصور در اسارت بود، بیش ازآنکه سمبل مظلومیت یوزپلنگها و حیات وحش ایران باشد، سمبل فقر اطلاعاتی ما ایرانیان در مواجهه با حیات وحش بود، چرا که خانواده ماریتا به جرم ناکرده حمله به حیوانات اهلی ازهم پاشیده شده بود.
خانوادهای که چهار عضو موثر و زایا داشت برای همیشه از هم پاشید، از سرنوشت مادر اطلاعی حاصل نشد، اما تولههایی که هر کدامشان میتوانستند خانواده کوچکتری در آینده تشکیل دهند و جمعیت یوزپلنگها را در ایران افزایش دهند از بین رفتند.
هر چند دوتوله جان باختند و ماریتا نجات یافت اما ماریتا بازماندهای بود که به دلیل تنهایی و نبود جفت، هرگز نتوانست کمکی به رفع انقراض یوزپلنگها کند. او از مرگ نجات یافت و سالروز نجاتش از مرگ، به روز ملی یوزپلنگ تبدیل شد تا همه طرفداران محیط زیست را برای نجات دیگر یوزپلنگها گردهم آورد.
اما شهر بافق که زمانی میزبان واقعه تلخ کشتار توله یوزپلنگها در ایران بود، امروز به کانون دوستی مردم و حتی مسئولان این شهر با یوزپلنگ تبدیل شده است به طوری که هر ساله به مناسبت روز 9 شهریور، فعالان محیط زیست در این شهرستان گرد هم میآیند تابا یادآوری واقعه تلخ کشتار یوزها ، افکار عمومی را نسبت به خطر انقراض این گونه آشنا کنند.
شاید نصب دو تندیس یوز در محل ورودی شهر بافق و نیز نصب یک تابلو توسط شهرداری بافق با این مضمون که "به شهر یوزپلنگها خوش آمدید"، تلاش مردم این شهر باشد برای نجات جان یوزپلنگهای آسیایی از خطر انقراض. تلاشی که مطمئنا به نتیجه میِرسد اما نیازمند همکاری همه مردم ایران و دستگاههای مسئول برای حفظ آخرین زیستگاهها و جمعیتهای باقیمانده یوزپلنگ درایران است.
ممانعت از هر گونه شکار در زیستگاههای یوز، توقف فعالیتهای معدن کاوی، عدم عبور جاده های جدید از داخل زیستگاههای 10 گانه یوز و اطلاع رسانی مهمترین اقداماتی است که میتواند بقای سریعترین دونده روی زمین را تا مدتها تضمین کند.
گفتنی است مراسم روز ملی یوزپلنگ به دلیل مصادف شدن این روز با ایام ماه مبارک رمضان، به روزهای 25 و 26 شهریور ماه موکول شده است.