منظر شهری را میتوان، نمادی از مظاهر فرهنگی و تمدن شهرها و متناسب با آن کشورها و اقوام و ملل مختلف دانست. منظر شهری چشماندازی است که شهرها به بینندگان القا میکنند. با این توصیف منظر تهران چگونه است که عدهای از شهروندان یا کسانی که برای نخستینبار وارد آن میشوند، آن را آشفته، نازیبا و مبهم میخوانند یا عدهای آن را زیبا، خوب و برآیند یک اندیشه و فرهنگ و تمدن ریشهدار میدانند.
واقعیت موضوع این است که شهروندان شهر را از طریق کالبد فیزیکی نمایان آن، نماهای ساختمانها و هماهنگی آنها با یکدیگر، راههای شهری و مسیرهای عبوری سواره و پیاده آن، گرههای شهری همچون میدانها، فضاهای عمومی و باز شهری و... میشناسند. با این وصف آیا سیمای کنونی کلانشهر تهران، زیبنده شهروندان و تاریخ بلند آن است؟
بهطور قطع و یقین، پاسخ منفی است؛ چرا که همواره شهروندان در شکلگیری آن نقشی نداشتند و ناخواسته در فضایی حضور یافتهاند که عدهای آن را بر اساس سلایق شخصی خود، بنا کردهاند. به همین دلیل منظر شهری تهران امروزه ملغمهای از تیپها و سلایق و بهطور خلاصه به یک بیهویتی رسیده است.
اگر گفته شود تهران از زاویه منظر، شهری بیهویت است سخنی گزاف نیست چرا؛ چون بر اساس عرف رایج در ایران و به تأسی از آن در تهران، طرحهای شهری توسط عدهای حرفهای تهیه میشود و گروه حرفهای دیگر آن را ارزیابی و تصویب میکنند و سپس توسط شهرداریها به اجرا درمیآیند. همانطور که میبینید، شهروندان کوچکترین نقشی در این فرآیند ندارند و هیچوقت سلیقه و خواست آنان در این موارد لحاظ نمیشود.
با توجه به برگزاری انتخابات شورای شهر و اینکه شوراها برگزیدگان شهروندان برای مدیریت کارآمد شهرها هستند و نیز مشارکت دادن مردم در اداره شهر از جمله فلسفه وجودی شوراها محسوب میشود. به نظر میرسد فرصت دخالت دادن اراده و خواست شهروندان در توجه به منظر شهری فراهم آمده باشد.
به عبارت دیگر توجه به مقوله منظر شهری از ماموریتهای ذاتی شورای شهری است. فراموش نکنیم که ساخت و سازهای هر شهر، بازتابی از روحیه زیستی و فرهنگ شهروندی ساکنان آن است و به همین ترتیب این ساخت و سازها معرف مدیریت شهری کارآمد و یا ناکارآمد نیز هستند.
کارشناس مدیریت و برنامهریزی شهری