سروزیر ایالت جامو و کشمیر که قیافهاش فقط برای شرکت در برنامههای تلویزیونی مناسب است، 55 روز طول کشید تا بتواند بهطور مستقیم با مردم آن ایالت دیدار کند. این در حالی است که قبل از دیدار وی، بیش از 50 نفر از مردم کشمیر در تظاهرات خیابانی و حملات نیروهای پلیس هند کشته شده بودند.
دولت هند برای بررسی اوضاع کشمیر مدام وقتکشی میکند، در حالی که وضعیت در این ایالت هر روز بدتر میشود. تنها واکنش مهم این دولت بعد از تلف کردن فرصتهای گوناگون برای دستیابی به پیشرفت واقعی در عرصه سیاسی در چند سال اخیر، استقرار دوباره ارتش هند در کشمیر پس از گذشت وقفهای 15 ساله بود. دور باطل کشتارها و تظاهرات همچنان ادامه دارد و دولت هند نمیتواند بهطور مؤثر در این موضوع دخالت کند. حتی وقتی نیروهای امنیتی هند برای کنترل مردمی که سنگ پرتاب میکنند از توانایی لازم برخوردار نیستند و از این موضوع شکایت میکنند، تقاضا برای کاهش نیروهای امنیتی از طرف دولت هند مطرح میشود.
وضعیتی که امروز در کشمیر دیده میشود، نشاندهنده بحرانها و مشکلات گستردهتری است که این ایالت را متأثر کرده، بهطوری که کشمیر در زمینههای مختلف با بحران از دست دادن اعتبار روبهروست. وضعیت ایالتهای شمال شرقی هند بهدلیل محاصرهها و ناآرامیهای سیاسی بسیار بغرنج و جدی است. چالش مائوئیسم به سرعت در حال افزایش یافتن است. «ماماتا بانرجی»وزیر راه هند، حقوق مائوئیستها را مشروع میداند و این در حالی است که دولتی که او هم بخشی از آن است، تلاش میکند تا حقوق مائوئیستها را از آنها بگیرد. ناآرامی و آشفتگی در کشمیر آنقدر آشکار است که دهلی نو در مقایسه با راهبرد توسعه در افغانستان و پاکستان به حاشیه رانده شده است.
بازیهای کشورهای مشترکالمنافع که قرار بود باعث جذابتر شدن وجهه هند بهعنوان یک قدرت نوظهور شود، به نمادی تبدیل شده است که با سیستم سیاسی این کشور هماهنگی ندارد. دامنه فساد مالی و ناتوانی دولت هند برای مقابله با سیاستمدارانی که عامل گسترش این فسادها هستند، باعث از بین رفتن اشتیاق مردم هند برای برگزاری این بازیها شده است. با وجود اختلافاتی که در میان مخالفان وجود دارد، ناتوانی ائتلاف متحد پیشرو برای رسیدن به توافق با آنها در زمینه چالشهای گوناگون، به موضوعی ناخوشایند تبدیل شده است.
در ماه می سال گذشته و هنگامی که حزب کنگره ملی هند 206 کرسی را در انتخابات پارلمانی به دست آورد، این موضوع باعث ایجاد موجی از خوشبینی در میان مردم این کشور شد اما مدتهاست که این خوشبینی از بین رفته است. در حالی که یک سال از حضور دوباره ائتلاف متحد پیشرو در قدرت میگذرد، بهنظر میرسد که این ائتلاف مسیرش را گم کرده و از سرعت پیشرفت آن کاسته شده است.
مان موهان سینگ، مقام نخستوزیری هند را در دست دارد اما برای انجام مسئولیتاش قدرتی ندارد. از سوی دیگر، خانواده گاندی بدون اینکه در منصبی رسمی مشغول به کار باشند، از قدرت کامل برای انجام فعالیتهای سیاسی در هند برخوردارند. اختیارات و نفوذ سونیا گاندی و رائول گاندی، بهدلیل فاصله گرفتن آنها از قدرت ناشی میشود اما آنها فقط برای حفظ کاریزما و جذبهخود تلاش کردند و نتوانستند از نفوذ سیاسیشان برای انجام کارهای مهمتر استفاده کنند. با وجود این، نخستوزیر هند که فردضعیفی است قدرت را در دست دارد. در میان مردم هند این باور غلط وجود دارد که اگر تقسیم کارها میان سونیا گاندی و مان موهان سینگ بدین صورت باشد که سونیا رهبری حزب کنگره ملی را بر عهده داشته باشد و سینگ هم دولت را اداره کند، این روند برای هند سودمند خواهد بود؛ اما این موضوع دقیقا برعکس است.
مقامات حزب کنگره ملی هند بیاحساس و متکبر شدهاند و دولت دهلینو به این موضوع پی برده است که انجام هر یک از اولویتهای نخستوزیر این کشور به سختی صورت میگیرد. همکاران سینگ در کابینه علاقه زیادی دارند که مورد توجه خانواده گاندی قرار بگیرند و بهصورت آشکار نخستوزیر را مورد تحقیر قرار دهند. در فرایند مذکور، حزب کنگره ملی هند به نخستوزیر این کشور لطمه جبرانناپذیری زده است.
نشانههایی از شکنندگی و عدماعتماد به نفس در میان مقامات هند دیده میشود، بهگونهای که این کشور که بهعنوان یک قدرت در حال ظهور به حساب میآید، در هر لحظه ممکن است به سادگی و در یک چشم بر هم زدن متلاشی شود و جای هیچ تعجبی در این باره وجود ندارد. کسانی که میخواهند قدرت و اختیارات کشور هند را به چالش بگیرند، احساس میکنند آنقدر شجاع هستند که بتوانند از توانایی تصمیمگیری فلجشده در دهلینو به نفع خودشان استفاده کنند.
سوء مدیریت، تردید و بیکفایتی باعث شده است که دولت هند نتواند اوضاع را کنترل کند و تمام مؤسسات مهم دولتی، احترام خودشان را در نظر مردم از دست دادند. فساد مالی مقامات دهلی نو، تأثیر مخربی بر بافت اجتماعی هند دارد و اعتماد مردم عادی به سیستم سیاسی، مؤسسات و رهبری آن کشور را کاهش میدهد.
وقوع ناآرامیهای اخیر در کشمیر، وضعیت شکننده امور داخلی این ایالت را آشکار کرده است. رسانههای جهان و نخبگان سیاسی هند که درباره ظهور این کشور اظهاراتی را مطرح کردهاند، وضعیت ایالت کشمیر و افزایش افراطگرایی و همچنین خشونت مائوئیستها و رشد تقاضاهای گوناگون دهها هزار گروه را نادیده گرفتهاند. اقتصاد هند با وجود چالشهای امنیت داخلی به رشد خود ادامه میدهد و سرمایهگذاران خارجی باوجود حملات پراکنده تروریستی در آن کشور هنوز امید خود را برای سرمایهگذاری از دست ندادهاند اما اگر سرمایهگذاران بفهمند کشمیر آنقدر ضعیف است که نمیتواند امنیت را در مرزهایش برقرار کند، این ایالت بهزودی با پیامدهای بدی روبهرو خواهد شد.
هند بهعنوان یک دمکراسی لیبرال باید نیازها و خواستههای مردم کشمیر را برآورده کند. با وجود این، احتمال اینکه بحران کنونی کشمیر بهزودی حل و فصل شود، بسیار اندک است. مشکل بزرگ هند این است که تلاشهای گستردهاش برای سرپوش گذاشتن بر خواستههای مردم کشمیر، به شهرت و اعتبار آن کشور بهعنوان بزرگترین دمکراسی درجهان، لطمه زیادی میزند؛ این در حالی است که هند یکی از مدعیان رهبری دنیاست و قصد دارد به عضویت دائمی شورای امنیت سازمان ملل درآید. هند قطعا باید بحران کشمیر را حل و فصل کند اما موارد متعددی هم وجود دارند که این کشور باید به آنها توجه کند. هنوز کاملا مشخص نشده است که آیا سیستم مدیریت سیاسی کنونی دهلینو توانایی حل بحران کشمیر را دارد یاخیر؟این موضوع برای کشوری که بهتازگی شصت و چهارمین روز استقلالش را جشن گرفته است، آینده درخشان و امید بخشی را نشان نمیدهد.
The Times of India- 16 آگوست 2010