دفتر مطبوعاتی سازمان ملل متحد، به تازگی در مورد کشمیر بیانیهای صادر کرده که موجب عصبانیت بیشتر هندیها شده است. خشم هندیها، دفتر بانکیمون را وادار کردکه به توضیح ماجرا پرداخته و تأکید کند این سخنان از جانب شخص دبیرکل، عنوان نشده است.
در این بیانیه که 28 جولای از طریق ایمیل برای تعداد بیشماری از خبرنگاران ارسال شده نگرانی دبیرکل از شرایط امنیتی کشمیر در ماه گذشته، مطرح شده بود. همچنین، از طرفین دعوت شده بود، از خود خویشتنداری نشان دهند و ضمن استقبال از تلاشهای اخیر هند و پاکستان برای از سرگیری مذاکرات در سطح وزرای امور خارجه، دو کشور را ترغیب کرده است روح مذاکرات چندگانهای را زنده کنند که در سال 2004 آغاز کرده بودند.
آنچه باعث این نگرانیها شده است، بروز ناآرامیهایی است که طی 2ماه اخیر در منطقه جامو و کشمیر، در هند، جان بیش از 60نفر را گرفته است. مذاکرات هند و پاکستان زمانی به حالت تعلیق درآمد که در سال2008 شهر بمبئی در هند مورد حملات خونین قرار گرفت. دهلی، بر این عقیده بود که اسلامآباد برای سرکوب کردن تروریستها و برچیدن تأسیسات نظامی آنها در خاک پاکستان، قاطعانه برخورد نکرده است، به همین دلیل هندیها، پاکستان را در رخ دادن این حوادث مقصر میدانستند.
دولت هند که از توصیه سازمان ملل متحد، به خشم آمده، خواستار توضیحات بیشتر در مورد این بیانیه شده بود. از این رو، دفتر دبیرکل، به سرعت پاسخ داد و ضمن بیاهمیت نشان دادن این ایمیل، اعلام کرد که این نوعی راهنمایی و مشاوره است، نه بیانیهای توسط بانکیمون.
در جلسه توجیهی که سخنگوی دبیرکل برای رسانهها برگزار کرده بود، به این مطلب اشاره کرد که این ایمیل توسط دبیرخانه سازمانملل متحد تهیهشده و بهوسیله دفتر سخنگو در اختیار رسانهها قرار گرفته است.
هند یکی از کشورهایی است که در انجام برنامههای سازمان ملل متحد برای حفظ صلح در دنیا، مشارکت فعال دارد و خواهان کسب یک کرسی ثابت در شورای امنیت است، بنابراین طبیعی است که خشم و نارضایتیاش از سازمان ملل به واکنش سریع این نهاد برای رفع سوءتفاهمها منجر شود.
شاید این واکنش شدید هند تا حدودی زیادهروی بهنظر برسد اما دلخوری هندیها از سازمان ملل، موضوع تازهای نیست و به گذشته برمیگردد. چند دهه است که دخالت سازمانملل در مناقشات هند و پاکستان بر سر مالکیت کشمیر، خون مقامات دهلی را به جوش آورده است. آنها از این مسئله شاکی هستند که قطعنامههای سازمان ملل، روحیه جداییطلبی را در کشمیر زنده میکند و کمکهای نظامی غرب به پاکستان، اسلامآباد را ترغیب کرده است که به جای مذاکره و گفتوگو، به ماجراجوییهای نظامی روی آورد.
حمله پاکستان به منطقه شاهنشین جامو و کشمیر، در اکتبر 1947، سرآغاز درگیریها و مناقشات دیرینه دهلی و پاکستان بود. این اقدام پاکستان موجب شد، هندیها به شورای امنیت پناه برند و مشکل خود را آنجا مطرح کنند اما موضعگیری شورای امنیت به سود پاکستانیها تمام شد زیرا کشمیر را یک منطقه مورد اختلاف اعلام کرد.
در اوت 1948، شورای امنیت پیشنهاد همهپرسی داد تا آینده کشمیر مشخص شود. جواهر لعل نهرو، نخستوزیر وقت هند موافقت کشورش با همهپرسی را اعلام کرد اما از زمانی که شورای امنیت وارد میدان شد و رسیدگی به این مسئله را بهعهده گرفت، موضع هندیها نیز تغییر کرد. آنها که پاکستانیها را متخاصم میدانستند به این اعتراض داشتند که شورای امنیت به اسلامآباد سهمی برابر با هندیها داده است، در حالی که براساس عهدنامه مالکیت، کشمیر به هندیها تعلق دارد. با شروع جنگ سرد، مشکلات هندیها بیشتر شد. ابتدای دهه 50 قرن بیستم، پاکستان بهعنوان یکی از همپیمانان آمریکا در جنگ سرد، به عضویت سازمان پیمان جنوب شرق آسیا و سازمان پیمان مرکزی درآمد و قدرتهای غربی در سازمان ملل، به حامیان پاکستان بدل شدند تا بدگمانیهای هند نسبت به سازمان ملل و کشورهای غربی، عمیقتر شود.
این روند موجب شد، هندیها وعده برگزاری همهپرسی را به دست فراموشی بسپارند. تنها کشوری که در این میانه جانب هند را گرفت، شوروی سابق بود که در سال 1954 از حق وتوی خود استفاده کرد و در رایگیری قطعنامه سازمان ملل درباره کشمیر، طرف هندیها را گرفت. از این زمان بود که سازمان ملل بهصورت آشکارا و کاملا بیپرده در مسئله کشمیر دخالت کرد. اصرار بر برگزاری همهپرسی، به سود پاکستانیها تمام شد زیرا برای کشمیریها تنها دو انتخاب وجود داشت؛ آنها باید یا هند را انتخاب میکردند یا پاکستان را. و در این میان خواسته بیشتر کشمیریها ندیده گرفته شد؛ آزادی و مستقل شدن.
در سال1972، توافقنامه سیملا میان هند و پاکستان به ثبت رسید که طی آن دو کشور برای مشخصکردن مرزهای خود به توافق ضمنی رسیدند اما تغییرات داخلی که طی این سالها در هر دو کشور رخ داده است، اجازه نداده مواردی که بر سر آن به توافق رسیده بودند، تحقق یابد.
با شروع دهه 90، معادلات سیاسی تغییر کرد. پایان جنگ سرد، تبدیل شدن هند به یک قدرت اقتصادی و حمایت پاکستان از تروریسم همگی باعث شدند موضع کشورهای غربی در مورد پاکستان تغییر کند و اجازه دهند، این دو کشور، خودشان مشکلاتشان را حل کنند.
البته قدرتهای بزرگ به حامیان هند تبدیل شدند تا جایی که در سال 1999 زمانی که پاکستان وارد مرزهای هند شد، بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت و آمریکاییها چهارم جولای در واشنگتن بیانیهای مشترک با پاکستان صادر کردند که دولت نواز شریف را متعهد میکرد مرزهای تعیین شده در توافقنامه سیملا را حفظ کند.
در زمان جنگ سرد، کشورهای غربی چندان بدشان نمیآمد که کشمیر، کشوری مستقل باشد تا با نفوذ در آن، با شوروی و چین مقابله کنند اما پس از حادثه 11سپتامبر، کشمیر، دیگر، اهمیت خود را از دست داده است و اگر تحت سلطه هند باشد، دردسر کمتری خواهد داشت.
این روزها دیگر کشورهای بزرگ دریافتهاند برای برقراری روابط دوستانه با هند، باید در مسئله کشمیر جانب آنها را بگیرند و در این میان آمریکا بیش از سایرین در این مسیر حرکت کرده است. از طرفی دهلی نیز آمریکا را بهترین راه برای پایاندادن به حمایتهای پاکستان از گروههای تروریستی مخالف میداند.
هیچ کدام از مواردی که مطرح شد نمیتواند دلیلی باشد برای اینکه هند توصیه نابجای سازمان ملل را جدی بگیرد. با اینکه چند سال پیش، کوفیعنان، دبیرکل وقت سازمانملل، اعلام کرده بود با تغییراتی که در شرایط بینالمللی رخ داده، قطعنامههای سازمان ملل در مورد کشمیر دیگر کهنه شده است اما هندیها هنوز هم به این سازمان اعتماد چندانی ندارند. سالها بدگمانیهای دهلی نسبت به سازمان ملل به این سادگیها و در زمانی کوتاه برطرف نخواهد شد.
آسیا تایمز