حسام‌الدین مطهری: خبر انتشار تازه‌ترین اثر رضا امیرخانی با نام «بی‌وتن» خبر کذبی بود که بلافاصله پس از انتشار، توسط برخی سایت‌های خبری غیرحرفه‌ای بازنشر شد.

این‌که چرا و چگونه این خبر منتشر (یا بهتر بگویم: ساخته) شده، مورد بحث در این سطور نیست. ماجرا به شدت ساده است، اول یک وبلاگ بعد یک سایت خبری و سپس  سایت‌های خبری دیگر... .
این‌که اثر منتشر نشده‌ی یک نویسنده، در میان علاقه‌مندان و مخاطبان آثار وی تا چه میزان حساسیت ایجاد می‌کند، خود فرصت مناسبی است برای جلب مخاطب از سوی مراجع خبری و به خصوص مراجع تازه‌کار و غیرحرفه‌ای. گرچه شاید انتشار اخباری از این دست، بدون نیت سوء صورت گیرد، اما بی‌شک نمی‌توان از بازخوردهای منفی چنین خبری چشم پوشید. چند سایت خبری، محض خاطر آن‌که در انتشار یک خبر نسبتاً پرمخاطب، اولین باشند، بدون ذکر سند و منبع خبری، دست به انتشار خبری کذب زده که بلافاصله علاقه‌مندان‌ را نسبت به موضوع حساس کرده است. همین علاقه‌مندان بعد از مدتی متوجه کذب بودن خبر شده و از پی‌گیری آن دست کشیده‌اند. آنچه می‌ماند، خبر از چاپ اثری است که به دروغ منتشر شده. چه جای اطمینان است که مخاطبان احتمالی اثر، به بی‌تفاوتی نسبت به آن بگرایند؟
انتشار چنین اخباری در حوزه‌ی کتاب، شاید خیلی مسبوق به سابقه نباشد، اما به هرحال اثری منفی در ذهن مخاطب گذاشته و نویسنده را نیز دچار سردرگمی می‌کند؛  چراکه خبر چاپ کتابش‌  در حالی منتشر می‌شود که هنوز نگارش آن به پایان نرسیده است! چه می‌توان کرد؟ آیا نویسنده و حتی مخاطب حق ندارند، مراجع این خبر کذب را مورد سؤال قرارداده و بازخواست کنند؟ و آیا می‌توان مرجع قانونی و مقتدری برای عرض شکایت در این زمینه یافت؟ و اساساً نویسنده باید از کدام حیثیت حرفه‌ای‌ خود دفاع کند در حالی‌که حتی کارش را در میان مشاغل به رسمیت نمی‌شناسند؟ پس نویسنده می‌ماند و حوضش.
 تریبون رسمی، راه‌حل سهل‌الوصول یک نویسنده برای انتشار اخبار در زمینه‌ی آثارش است؛ به خصوص آن‌که با چنین فرصتی می‌توان به ارتباط میان مخاطب و نویسنده نیز استحکام بخشیده و نوعی نزدیکی را موجب شد. سایت رسمی، از جمله ساده‌ترین و معتبرترین تریبون‌های شخصی و گروهی است که متأسفانه از سوی بسیاری از نویسندگان ما مغفول مانده است. اما شاید از این طریق‌ بتوان،  در نبود مرجعی موثق برای انتشار اخبار حقیقی حوزه کتاب، نویسنده در جایگاه سخنگوی خود، بنشیند!