تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۳

همشهری آنلاین: همایش موسیقی شعر حافظ، خارج از برنامه رسمی ارائه شده، میهمان ویژه‌ای هم داشت:

 شهرام ناظری. او که قرار بر سخنرانی نداشت، به دعوت محمدخانی،دبیر همایش و تشویق حاضران  پشت تریبون قرار گرفت.

به گزارش همشهری آنلاین شهرام ناظری که به خواننده آثار مولانا  شهره است ،با ابراز امیدواری از این‌که روزی در سراسر پهنه‌ی ایران‌زمین همه‌ی مردم در روز بزرگداشت حافظ شیرازی، به گفت‌وگو پیرامون این شاعر پرداخته و برداشت‌های خود را از شعر او بیان کنند، افزود:هنوز جای شکر آن باقی است که در مکان کوچکی مانند این مکان این‌گونه موضوعات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است در حالی که باید این روز یعنی روز بزرگداشت حافظ در سراسر ایران جشنی برگزار شود تا مردم از هر قومیتی در این خاک زرخیز جمع بشوند تا درباره این اعجوبه بزرگ تاریخ تبادل نظر کنند.

ناظری افزود: اگر همه این اتفاقات و جشن‌ها برای بزرگانی چون حافظ، مولانا و فردوسی گرفته شود باز هم حق مطلب ادا نشده است زیرا اظهار نظر کارشناسانه به مدت چند قرن برای شناختن این خورشیدهای تابان کم است.

وی درباره تلفیق شعر و موسیقی و شناخت این عنصر مهم در آواز ایرانی تصریح کرد: متأسفانه این روزها تلفیق شعر و موسیقی و شناخت حس درست از شعر در میان خوانندگان جوان جایی ندارد البته آنها گناهی ندارند زیرا اساس آموزش آواز ایران غلط است و به تعبیری ساختاری برای آموزش و تدریس وجود ندارد.

ناظری خاطر نشان کرد: باز جای تأسف دارد که آوازی را می‌شنویم که خوانندگان آن هیچ‌ حس و درک درستی از شعر ندارند، به همین خاطر مردم آوازی را می‌شنوند که به دلیل عدم درک درست از این هنر، یکنواخت، سرد و خسته‌کننده هستند. بی‌شک با ادامه این روند آواز ایرانی کم‌‌کم طرفداران خود را از دست می‌دهند.

وی تصریح کرد: ما در آینده در مورد آواز ایرانی با یک فاجعه خیلی بزرگ روبرو هستیم زیرا این هنر اصیل در سطح پایین و نازلی قرار گرفته است، به هر حال درست است که مردم نمی‌توانند از لحاظ فنی درباره این‌گونه آوازها و کارهای ارایه شده نظری بدهند اما از نظر حسی کاملا عمق فاجعه را درک می‌کنند چون می‌بینند که خواننده به هیچ‌وجه با شعر حرکت نمی‌کند و شنونده را در قبال آواز دلسرد می‌سازد.

خواننده آلبوم گل صدبرگ در ادامه اذعان داشت: باید آواز ایرانی آسیب‌شناسی بشود زیرا در حال حاضر لهجه‌های مختلف، لحن‌های غربی و غیر وارد آواز شده‌اند که شرایط خوبی را برای این هنر رقم نمی‌زند و من فکر می‌کنم این اتفاق برای نسل آینده بسیار ناامیدکننده است.

ناظری خاطرنشان کرد: امیدوارم یک حرکت اساسی و اصولی صورت بگیرد و روی این‌گونه مسایل کاری کارشناسانه شود اما این نکته را نیز باید توجه داشت که این گنجینه‌های اصیل را نباید به دست کسانی سپرد که حیف و میلش کنند.

وی تصریح کرد: در اوایل انقلاب موسیقی ایرانی خوش درخشید و این اتفاق استثنایی بود، اگر این جریان خوب هدایت می‌شد، بی‌شک به جاهای بسیار بهتری دست پیدا می‌کردیم.

ناظری اظهار داشت: ما باید امروز به حافظ، مولانا، فردوسی، سعدی و موسیقی و هنر ایرانی بنازیم، باید روی این فرهنگ کار بکنیم و محصول درستی از آن ارایه بدهیم.

وی گفت: قرار نبود من در این همایش صحبت بکنم من فقط به عنوان مهمان در اینجا حاضر شدم اما وقتی به من می‌گویند از حافظ و مولوی صحبت کن، من خون و رگ تعصبم به جوش می‌آید.

«متاسفانه بسیاری از کسانی که شعرهای حافظ، فردوسی، مولانا و دیگر بزرگان ادبیات ایران را در کنسرت‌ها اجرا می‌کنند، اصلا درکی راجع به دنیای شعری و ذهنی این افراد ندارند و به عنوان مثال غزلی از حافظ را همانند غزلی از سعدی می‌خوانند و غزلی از سعدی را مثل غزلی از مولانا. به همین دلیل آواز و ارتباط آن با شعر در سال‌های اخیر بسیار یک‌نواخت و خسته‌کننده شده است. ما در بخش آواز دچار آسیب جدی هستیم.»

اسلامی ندوشن:حافظ وجدان آگاه ایرانی را سروده

براساس این گزارش  استاد محمدعلی اسلامی ندوشن به عنوان سخنران نخست برنامه، عنوان گفتار خود را چنین انتخاب کرده بود: «چرا از حافظ فال می‌گیرند؟» وی گفت: «حافظ یکی از معمایی‌ترین گویندگان زبان فارسی است؛ چراکه از زندگی حرف می‌زند و زندگی عظیم‌ترین معمایی است که با آن روبه‌رو هستیم. دیوان حافظ یگانه کتابی است در زبان فارسی که از آن فال گرفته شده است. ما سابقه‌ی دقیقی برای این عمل سراغ نداریم، اما می‌دانیم از روزگاری که چاپ بوده و دیوان حافظ در اختیار مردم قرار گرفته، فال گرفتن از دیوان وی نیز اتفاق افتاده است. تا جایی که می‌دانم در زبان‌های دیگر هم دیوان شعر یا کتابی نیست که مردم چنین ماموریتی را برای آن در نظر گرفته باشند. اما دلیل اینکه مردم حافظ را غیب‌گو دانسته‌اند و حتی لقب لسان‌الغیب نیز به او داده‌اند چیست؟»
اسلامی ندوشن با طرح پرسش بالا افزود: «بشر همواره نسبت به آینده نادان بوده و در عین حال نیاز داشته از آینده چیزهایی بداند. دلایل رجوع مردم به دیوان حافظ برای گرفتن فال در نهایت به موسیقی دیوان او برمی‌گردد. همه‌ی اندیشه‌ها، کنایه‌ها و گفته‌های حافظ در موسیقی غزلیات وی خلاصه شده و به زبان بیانش حالتی منحصربه‌فرد بخشیده است؛ وگرنه حافظ هیچ حرف تازه‌ای نزده که گذشتگان مطرح نکرده باشند.»

«هیچ شاعری نتوانسته به اندازه‌ی حافظ مضامین دوپهلو به کار ببرد.» اسلامی ندوشن با بیان این جمله یادآور شد: «گاهی از یک بیت حافظ سه مفهوم را می‌شود استنباط کرد و همین وضعیت به خواننده کمک می‌کند تا برداشتی که دوست دارد را از شعر او داشته باشد. حافظ هم شاعر عوام است هم شاعر خواص و از همین رو توانسته تسلی‌بخش آلام همه‌ی مردم باشد. حافظ نه‌تنها وجدان آگاه ایرانی را سروده، حتی وجدان ناآگاه ایرانی را نیز تشریح کرده است. رکن اصلی شعر او عشق است و عشق در شعرش چیزی نیست جز جریان نیرومند زندگی. عشق در غزلیات حافظ نیرویی است که انسان را به زندگی پیوند می‌دهد. شعر او شعر حرکت در اندیشه است و در بسیاری موارد نشان می‌دهد افکار شاعر در فاصله‌ی اضداد حرکت داشته است. او همچنانکه از یک سو شاعر غم‌ها و امیدهای مردم است، شارح تاریخ دردناک ریاکاری نیز به حساب می‌آید.»

 ارجحیت زبان بر محتوا در شعر حافظ

دکتر سیدجواد مرتضایی، محقق ادبی و رئیس مجتمع دانشگاهی نیشابور با تاکید بر ارجحیت زبان بر محتوا در شعر حافظ گفت: «چیزی که بیش از هر چیز دیگر مد نظر حافظ بوده و برایش اهمیت داشته، زبان شعری‌ است و زبان برای حافظ جایگاهی بالاتر از معنا و مضمون دارد. معانی و مضامین موجود در دیوان او در آثار شعرای قبل و معاصرش نیز بوده و او از نظر مضمون وامدار بسیاری از شعرای پیشین و حتی معاصر خود به حساب می‌آید؛ اما چیزی که حافظ را در دنیای غزل به قله‌ای دست‌نیافتنی رسانده، زبان شعری اوست؛ چون حافظ یگانه شاعری است که از تمام ظرفیت‌های زبان فارسی استفاده کرده.»
مرتضایی پیش از خواندن متن مقاله‌ی خود با عنوان «قصه‌ی بلند گیسوی یار»، که به بررسی نحوه‌ی چاپ یکی از ابیات حافظ در نسخ متفاوت می‌پردازد، درخصوص موسیقی دیوان حافظ تاکید کرد: «اصیل‌ترین اصلی که می‌تواند در تصحیح دیوان حافظ مورد توجه قرار بگیرد، اصل اصالت موسیقی در دیوان اوست. هر چهار نوع موسیقی، یعنی موسیقی‌های بیرونی، کناری، درونی و معنوی در دیوان او متجلی است و اگر در تصحیح دیوان سایر شعرا اصل «اقدم نسخ» مبنا قرار می‌گیرد، در مورد حافظ بایستی با اصل اصالت موسیقی وارد کار شد.»

توجه به دلایل زیبایی

دکتر دره دادجو، نویسنده‌ی کتاب «موسیقی شعر حافظ» و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد که عنوان سخنرانی خود را «نقش موسیقی‌آفرینی عناصر واژگانی در غزل حافظ» انتخاب کرده بود، با اشاره به ادراک انسان از زیبایی گفت: «ادراک زیبایی زمانی رخ می‌دهد که انسان به حس تناسب رسیده باشد. اگر تناسب در مکان وجود داشته باشد، به آن قرینه گفته می‌شود و اگر در زبان روی بدهد، وزن نامیده می‌شود. اما انواع دیگری از تناسب نیز وجود دارد که دارای جنبه‌‌های استنباطی است تا جنبه‌ی استدلالی و درست در همین‌جاست که هنر به وجود می‌آید.»

دادجو در مورد موسیقی شعر خاطر نشان کرد: «در بحث موسیقی شعر نیز ما به مساله‌ی تناسب و زیبایی می‌پردازیم، ولی تاکید اصلی ما بایستی روی دلایل و چرایی زیبایی استوار باشد؛ چرا که هر طبع سلیمی می‌تواند وجود زیبایی راحس کند و کار محقق تبیین دلایل احساس وجود زیبایی است. در شعر حافظ هم باید بکوشیم تا راز جاودانگی موسیقی نهفته در آن را درک کنیم.»

موسیقی و مضمون شعر، دو روی یک صفحه

«موسیقی شعر همان صورت شعر است و مضمون شعر نیز با آن هیچ تضادی ندارد. یعنی صورت و معنی هر دو دارای اصالت هستند؛ چندانکه می‌شود این‌دو را دو روی یک صفحه نامید.» دکتر محمدجواد عظیمی، استاد دانشگاه و نویسنده‌ی کتاب موسیقی شعر حافظ با بیان نکته بالا تصریح کرد: «بحث درباره‌ی شعر حافظ یعنی سخن گفتن از تمامیت ادبیات فارسی؛ چرا که حافظ هم جامع گذشتگان است و هم ماخذ آیندگان. البته او به جامعیت گذشته اکتفا نکرده و تا جایی که توانسته بر آن افزوده است.»
عظیمی که عنوان سخنرانی‌اش را «مختصات موسیقایی شعر حافظ» انتخاب کرده بود گفت: «حافظ گاه چند قطب صوتی را در ابیاتش می‌گنجاند و چنان موفق به تلفیق صوت و معنا می‌شود که دیگر نمی‌شود معین کرد او اصطلاحاتش را با هدف تکمیل قطب‌های صوتی انتخاب کرده یا فقط مضمون را مد نظر داشته است. اتفاقا شعر حافظ وقتی به اوج می‌رسد که صورت و معنی به اوج هم‌گرایی رسیده باشند.»

موسیقی ایرانی در عرفان به بار نشسته است

«ظهور خودانگیخته‌ی هنر و نقد نظریه‌ی محاکات در آراء حافظ» عنوان گفتار آخرین سخنران روز نخست همایش، دکتر حسن بلخاری، عضو فرهنگستان هنر بود. بلخاری با اشاره به این‌که موسیقی در فرهنگ ایرانی جایگاهی هم‌تراز با حکمت داشته است گفت: «اگرچه کسانی از اهل فلسفه، نظیر فارابی، ابن‌سینا، صفی‌الدین ارموی و عبدالقادر مراغه‌ای کتاب‌هایی در باب موسیقی نوشته‌اند، اما موسیقی در عرفان ما به بار نشسته است. بزرگان فلسفه‌ی ایران از «قال» موسیقی گفته‌اند و عرفای ما آن را به «حال» ترجمه‌ کرده‌اند. رفتار و سکنات عرفای ما موسیقایی بوده و «سماع» نیز از همین‌جا ریشه می‌گیرد.»

بر اساس این گزارش ۲۰ مهرماه در تقویم رسمی ایران از سال ۷۶ بدین‌سو، به عنوان روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت موسسه‌ی شهر کتاب، موسسه‌ی پژوهشی دانشنامه‌ی فارس و موسسه‌ی آموزش عالی حافظ شیراز، با مشارکت یکدیگر، در مرکز فرهنگی شهر کتاب همایش دو روزه‌ای را آغاز کردند تا با نگاهی ریزبینانه و از یک منظر خاص، غزلیات حافظ را مورد توجه قرار دهد. «موسیقی شعر حافظ» موضوع بررسی این همایش بود. علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی موسسه‌ی شهر کتاب در ابتدای همایش با اشاره به اینکه تاکنون فقط جنبه‌های عمومی غزل حافظ در همایش‌های بزرگداشت وی در مرکزیت قرار گرفته، گفت: «معتقدیم باید به جای جملات کلی و تکراری، به صورت تخصصی‌تری به بررسی حافظ پرداخته شود. اگر به کتاب‌شناسی آثار منتشر شده درباره‌ی غزلیات حافظ نگاه کنیم، خواهیم دید در این موضوع آثار محدودی به چاپ رسیده و غیر از کارهایی معدود، مثل اثر زنده‌یاد حسین‌علی ملاح و چند مقاله از استاد شفیعی کدکنی، و تحقیقاتی از جوان‌ترهای پژوهش ادبی مثل دکتر دره‌ دادجو، دکتر محمدجواد عظیمی و دکتر مرتضی جوادی، متاسفانه چیز دیگری در چنته‌ی پژوهش‌های مربوط به موسیقی شعر حافظ گرد نیامده است.»

کوروش کمالی سروستانی، دبیر همایش در سخنان کوتاهی با اشاره به بررسی‌های آماری انجام شده بر روی بسامد واژگان دیوان حافظ تصریح کرد: «در مورد ریشه‌ی لقب حافظ اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند حافظ را به دلیل «حافظ قرآن» بودن حافظ نامیده‌اند و برخی می‌گویند وی به خاطر آشنایی با موسیقی و سرودخوانی و گفت‌وگو درباره‌ی موسیقی به این نام خوانده شده است؛ همچنان‌که هنوز در تاجیکستان به خوانندگان موسیقی لقب حافظ داده می‌شود. هر دو دسته نیز برای باور خود نشانه‌های بسیاری از دیوان حافظ را ارائه می‌کنند. تحقیقات آماری کامل نشان می‌دهد در عین تاثیرپذیری حافظ از قرآن و علوم دینی، میزان بسامد کاربرد واژگان موسیقیایی در دیوان او قابل توجه است. اگرچه از واژه‌ی موسیقی به مفهوم کهنی که از فرهنگ یونانی وارد زبان ما شده و کسانی مثل ابن‌سینا آن را به کار برده‌اند، در دیوان حافظ نشانی دیده نمی‌شود، نود مورد اشاره در مورد ابزار، لحن، آهنگ‌ها و شیوه‌های سرود از دیوان حافظ طبقه‌بندی شده که این ۹۰ مورد ۶۶۷ بار در سراسر دیوان تکرار شده‌‌اند. رقم حاضر برای یک مجموعه‌غزل 459تایی به روایت خلخالی یا ۴۶۰ تایی به روایت غنی و قزوینی، کم نیست و نشان‌دهنده‌ی این است که بایستی روی نظم‌آهنگ موسیقیایی شعر حافظ توجه بیشتری داشته باشیم.»

حاشیه های مراسم

در برنامه‌ی روز نخست، علاوه بر پخش قطعه‌ای از استاد ناظری که در سال ۷۷ بر سر مزار حافظ و در روز بزرگ‌داشت شاعر شیراز اجرا شده بود، مهدی فیروزیان و مهزاد مهجور، به اجرای زنده‌ی موسیقی پرداختند. فیروزیان که دانشجوی دکتری رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی است سه‌تار می‌نواخت و مهجور نیز که دانشجوی کارشناسی ارشد رشته ادبیات فارسی است تنبک می‌زد. آن‌دو دو قطعه از دو دستگاه، اولی ماهور و دومی آواز بیات اصفهان را نواختند.

هر دو قطعه بر روی غزلی از حافظ ساخته شده که مصرع نخست آن چنین است: «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم». سازنده‌ی قطعه‌ی نخست زنده‌یاد پرویز مشکاتیان بود و سازنده‌ی قطعه‌ی دوم استاد حسین علی‌زاده. فیروزیان پیش از اجرا گفت: «این غزل حافظ به علت غلبه‌ی هجاهای بلند در آن، قابلیت تلفیق بالایی با موسیقی دارد.»

 

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها