در این میان، خوزستان از مهمترین مناطق تولید خرمای کشور است. خوزستان بیش از 36 هزار هکتار، معادل 25درصد کل سطح زیرکشت خرمای کشور را بهخود اختصاص داده است. این گزارش نگاهی دارد همزمان به برخی آمارهای امیدوارکننده و از سوی دیگر مشکلاتی که این نخلداران را کلافه کرده است.
اکنون 30 هزار هکتار نخلستان بارور در خوزستان وجود دارد که سالانه 150 هزار تن خرما از آنها برداشت میشود. شهرستانهای شادگان، خرمشهر و بهبهان از مناطق اصلی تولید خرما در خوزستان محسوب میشوند. مهمترین ارقام خرما در استان عبارتند از: استعمران، کبکاب، زاهدی، برحی، برم، غزالی و گنتار که از اواسط شهریور تا اوایل مهرماه برداشت میشود.
سید مجید موسوی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی خوزستان میگوید: «در سالهای اخیر بهدنبال اصلاح روشهای کشاورزی و باغداری، نخلداران توانستند محصول بیشتری را برداشت کنند.»
به گفته وی با توجه به تامین بهتر آب در سال زراعی جاری در مقایسه با سال گذشته، تولید خرما افزایش یافته است و پیشبینی میشود میزان تولید به 165 هزار تن برسد. وی اضافه میکند: «30 درصد خرمای تولیدی، بهصورت خارک و رطب مصرف میشود، 15درصد دیگر از کل تولیدات ضایعات و خرمای درجه 3 خواهد بود و مابقی نیز وارد بازار میشود که صادرات آن به برنامهریزی نیاز دارد.»
حلیم کوتی، مدیر باغبانی سازمان جهاد کشاورزی خوزستان نیز با تاکید بر ضرورت توجه به احیای نخلستانهای استان خاطرنشان میکند: «خوزستان با صدور 50 هزار تن خرما در سال، مقام نخست صادرات این محصول به ارزش 450 میلیارد ریال را بهخود اختصاص داده است.»
روی دیگر سکه
چشمانداز زیبایی که مدیران جهاد کشاورزی خوزستان از روند تولید خرما در کشور ترسیم میکنند، سازگاری چندانی با درد دلهای نخلداران خوزستانی ندارد.
پایبند نبودن مسئولان به خریدهای تضمینی محصولات با وجود تصویب قانون خرید تضمینی محصولات اساسی کشاورزی در مجلس، نداشتن انبارهای مناسب برای نگهداری محصول، نبود کارخانهها و کارگاههای مدرن بسته بندی خرما، احیا نشدن نخلستانهای ویران شده در زمان جنگ و نبود مطالعات دقیق و به روز در زمینه نخلداری، مشکلاتی است که نخلداران و صادرکنندگان خرما با آن دست و پنجه نرم میکنند. این روزها ارزش صادرات خرمای ایران آن قدر کم شده است که گاهی صادرکننده از خیر صدور آن میگذرد.
حسن سرادیپور یکی از صادرکنندگان میگوید: صادرات خرمای کشور با چالشی جدی روبهرو است. خشکبار در ایران بعد از صادرات نفت، گاز و مشتقات آن، ارزآورترین محصول صادراتی به شمار میرود، بنابراین هرگونه برنامهریزی در زمینه تولید این محصولات، میزان صادرات غیرنفتی را تحتتأثیر قرار میدهد.
وی نبود بستهبندی مناسب، ضعف مدیریت در تولید و فروش، آشنا نبودن متولیان بازاریابی و ادامه روشهای سنتی برای تولید و فروش را از عوامل مهم پایین بودن ارزش خرمای ایران در بازار جهانی عنوان و اضافه میکند: هنوز کارگاههای بستهبندی همان روش قدیمی و سنتی خود را حفظ کردهاند و کمتر به شیوههای جدید و مدرن روی میآورند. شاید بازار داخلی با توجه به ذائقه مردم ایران و بهدلیل نبود رقابت، این بستهبندیها را قبول کرده باشد اما بازار خارجی با توجه به رقابت تنگاتنگ و نزدیک رقبا به هیچ عنوان پذیرای این شیوه بستهبندی نیست، به همین دلیل اکنون بازرگانان اماراتی خرمای ایران را با پرداخت یک دلار به ازای هر کیلو میخرند و پس از عملآوری و بستهبندی در کارخانههای مجهز، همان خرما را به قیمت 6 تا 7 دلار به بازارهای جهانی عرضه میکنند.
گلهمندی از بانکها
پرداخت تسهیلات با کارمزد بسیار بالا و حمایت نکردن بانکهایعامل از دستاندرکاران تولید و عرضه خرما از دیگر مشکلاتی است که آنان را تا مرز ورشکستگی و تعطیل صنایع مرتبط پیش برده است. براساس آمار موجود تاکنون از حدود 65 واحد بستهبندی در خوزستان حدود 20 کارگاه تعطیل شدهاند و تعدادی دیگر نیز تا آستانه تعطیل پیش رفتهاند.
احمد میرهاشمی، معاون اتحادیه خشکبار خوزستان درخصوص مشکل واحدهای بستهبندی خرما میگوید: بهدلیل ضعف شدید مالی واحدهای بستهبندی و سیاستهای انقباضی بانکها در پرداخت تسهیلات و حمایت نکردن مسئولان، واحدهای بستهبندی و فراوری خرما با مشکلات بسیاری مواجه شدهاست و تا زمانی که این واحدها مکانیزه و به روز نشود، خرمای ایران هیچ بختی برای رقابت در بازارهای جهانی ندارد.وی خاطرنشان میکند: «در مجموع بهنظر میرسد درصورت استمرار مشکلاتی که در زمینه تولید، بستهبندی و صادرات خرما وجود دارد در آیندهای نه چندان دور، حتی یک واحد بستهبندی خرما نیز قادر به ادامه فعالیت نباشد و 20 هزار تا 25 هزار فرصت شغلی از بین برود. واحدهای بستهبندی خرما نیازمند تسهیلات بلندمدت با سود کم و به میزان 150 تا 500 میلیون تومان هستند تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.»
برای نمونه کشور الجزایر با هدف احیای صنعت کشاورزی بهویژه تولید خرما به نخلداران تسهیلاتی با سود حداقل 3 و حداکثر 10 در صدو با دوره تنفس 6 تا 8 سال اعطا میکند در حالی که در کشور ما تسهیلات اعطایی با سود 15تا 20 درصد و بدون تنفس واگذار میشود که با توجه به وضع فعلی، بازپرداخت آن نیز برای نخلداران کار دشواری است.
روند تضمین نشده خرید تضمینی
نخلداران میگویند وجود پیچ و خمهای اداری در اجرای بخشنامهها و تبصرههای خرید تضمینی آنان را در بلاتکلیفی قرارداده است. پرداخت نشدن تسهیلات خرید توافقی خرما به خریداران و کارگاههای بستهبندی روند تولید و عرضه خرما در کشور را به بنبست کشانده و وعدههای مسئولان کشوری و استانی نیز تاکنون بهطور کامل عملی نشده است.
یوسف حیدری یکی از نخلداران میگوید: وعدههای مسئولان برای خرید تضمینی خرما بهطور کامل انجام نشده است و بعضی از نخلداران با توجه به فرصت تعیین شده نتوانستند محصولات خود را به دولت بفروشند.
در این میان بیتوجهی به پدیده گرد و غبار که چند سالی است جنوب و برخی نواحی ایران را فراگرفته و چارهجویی نکردن برای مهار این پدیده باعث افت کمی و کیفی محصول خرما شده است. اگر این پدیده جوی در سالهای آینده، ادامه یابد پیامدهایی همچون به فروش نرفتن خرما، افزایش ضایعات و پایین آمدن ارزش ریالی محصول، نخلداران را تهدید میکند.
جنگ 8 ساله، مهاجرت بومیان و باز نگشتن آنها به سرزمین اصلی، بیبهره بودن از دانش روز در زمینه اصلاح نباتات، شوری آب، خشکسالی، اجرا نشدن طرحهای آبیاری و زهکشی و استفاده سنتی از نهرها که موجب هدر رفتن مقدار زیادی آب میشود، از دلایلی است که باعث شده، صنعت نخلداری دچار رکود شود.
با این حال وجود بازارهای پررونق خرما در همسایگی ایران و توجه کشورهای حوزه خلیجفارس به بازار خرما بهویژه تلاش امارات برای ایجاد دروازه صادرات و واردات خرما و تبدیل شدن به قطب اصلی خرما در خاورمیانه و در آخر برگزاری جشنوارههای گوناگون خرما در کشورهایی مانند امارات، عمان و عربستان این نکته را یادآور میشود که میتوان با برنامهریزی صحیح و ترسیم چشمانداز معقول بخش عمدهای از بازار خرمای آسیا و اروپا را در اختیار گرفت و به نخلستانها از دیدی کاملا اقتصادی
و ارزآور نگریست.