این هنر - صنعت که سالیان درازی در این خاک ریشه دوانده در سالهای اخیر از رونق افتاده است؛ همانطور که اکنون کمتر کسی دیگر در داخل کشور به عبا و فرش نائین و سفال لالجین به چشم خریدار نگاه میکند.
درباره بحرانی که دامنگیر صنایعدستی شده است با نورالله حیدری دستنایی نماینده اردل و فارسان در مجلس شورای اسلامی گفتوگو کردیم:
- گلیم و جاجیم و قالی چهارمحال و بختیاری بازار خود را در داخل از دست داده است. ریشه بیتوجهی نسل جدید به صنایع بومی کشور در چیست؟
شاید علت اصلی را باید در ورود اجناس مشابه این کالاها با قیمت ارزانتر به کشور جستوجو کرد. عمدتا کشورهای دیگر بهخصوص چین با بهرهگیری از روانشناسی همهجانبه و فراگیر روی فرهنگها، سنتها، نیازها، علائم و نشانهها کار میکنند. این موضوع از یک نظر نگرانکننده و هشداردهنده است و از نظر دیگر باید برای ما درس آموز باشد که یک کشور برای ایجاد بازار کار و فرصت شغلی و حتی انتقال فرهنگ کشورش چه کارهایی که نمیکند. وضع موجود نگرانکننده نیز به شمار میرود زیرا ناشی از رویکرد بازاریابی کشورهایی مثل چین است که به هر حال کشور ما را تحتتأثیر قرار داده و آسیبهایی به فرهنگ ما زده است.
- اگر بخواهیم این آسیبها را اولویتبندی بکنیم، شامل چه مواردی میشود؟
طبع ما ایرانیها اینگونه است که کالای صنعتیساز را بیشتر میخریم و اگر این کالا ارزان و در دسترس باشد، چه بهتر. به همین سبب این خطر ما را تهدید میکند که با هجوم این اقلام، بازار حوزه صنایعدستی ما که کم هم نیستند، از فرش و گلیم گرفته تا دیگر صنایعدستی استان، بیرونق شود. این وضع بهویژه نسل جوان را از گرایش به صنایعدستی باز میدارد چون نسل جوان میبیند که این صنعت حی و حاضر با قیمت ارزان در خدمتش است. مشکل دوم ورود نسخههای بدلی صنایعدستی ساخت چین این است که بازار اشباع میشود؛ بنابراین فرصت کاری را از جوانان ما میگیرد. درست است که هر قدر چینیها روی صنایعدستی ما کار کنند، نمیتوانند مانند محصولات ایران را بسازند و در نهایت چیزی بدل و مشابه صنایعدستی ما را به بازار عرضه میکنند، اما همین اجناس بدل، فرهنگ ما را تهدید میکند.
- گفتید ما باید از چینیها درس بگیریم تا از این وضعیت آسیب نبینیم. در وضعیتی که مبادی ورودی این کالاها باز است چه کاری از دست ما برمیآید؟
برای حفظ هویت فرهنگی، نگه داشتن فرصتهای شغلی و مبارزه با ورود بیرویه اقلام چینی باید چند کار انجام دهیم. اول اینکه سیاست کلی دولت باید به تقویت تولید کالاهای فرهنگی کشور معطوف باشد. ما در حوزههایی مانند صنایعدستی اصلا نیاز به واردات کالا نداریم؛ پس باید تعرفهها را افزایش دهیم تا به هیچ وجه مشابه کالاهای فرهنگی خودمان وارد کشور نشود. دوم اینکه دولت باید تسهیلاتی برای استانهایی مانند چهارمحال و بختیاری که قابلیتهای فرهنگی بالایی دارند، قائل شود تا هم سرمایهگذار خارج از استان، هم سرمایهگذار داخل استان و هم افراد جویای کار بتوانند جذب این حوزههای فرهنگی شوند. نکته بعدی لزوم اقتصادی و کاربردی کردن صنایعدستی است. این کار با ایجاد رشتههای تخصصی در سطح استان و تربیت متخصصان در دانشگاهها امکان پذیر است. راهکار بعدی ایجاد بازار فروش است. اکنون به صنایعدستی بیشتر در قالب کالاهای تزئینی نگریسته میشود. بنابراین باید این محصولات را از حوزه تزئینی و موزهای صرف خارج کنیم و به آنها جنبه کاربردی بدهیم، بهطوری که بتوان به شکلهای گوناگون از آنها در خانه، محل کار یا داخل خودرو استفاده کرد.
- اتفاقا بیشتر صنایعدستی براساس جنبه تزئینیشان شناخته میشوند و در بازار جایگاه پیدا میکنند. فکر نمیکنید فراگیرشدن استفاده از گلیم و جاجیم، صنایعدستی را به سمت تولید صنعتی و افت کیفیت و اصالت کار سوق دهد؟
همین کشور چین را که مثال میزنیم بهترین کار را تولید میکند، بدترین کار را هم متناسب با ذائقه کشورهای مقصد تولید میکند. معتقدیم با مواد اولیه مناسب، میتوانیم کالای باکیفیت را برای مصارف تزئینی و موزهای و حتی صادراتی تولید کنیم و در همین حال قابلیت تولید کالاهای کاربردی را نیز داشته باشیم. یکی از رویکردهای اقتصادی این است که یک کالا را به اشکال مختلف تولید میکنند. شما شکلات را در نظر بگیرید. مواداولیه شکلات یک چیز است، اما انواع و اقسام اشکال هندسی با آن میسازند، انواع و اقسام طعمها به آن میدهند و انواع و اقسام بستهبندیها را دارد. شکلات یک چیز است اما در دهها و صدها شکل به بازار میآید. چرا گلیم را باید فقط به سبک و سیاق قدیمی تولید کنیم؟ بله، زمانی اقتضا میکرد که اینگونه باشد. اما اکنون باید آن را در کیفیتها، رنگها و ابعاد و بستهبندیهای گوناگون به بازار بدهیم.
- اینکار از طریق تربیت متخصصان یا اضافه کردن این رشته به دروس دانشگاهی امکانپذیر است؟
یک راهش این است. ما باید تولید صنایعدستی را علمی کنیم و طراحیهای علمی داشته باشیم،مهندسی کنیم و صنایعدستی را در رشتههای گوناگون توسعه بدهیم.
- آیا چین یا کشورهای دیگر علاوه بر اینکه بازارهای داخل ما را بهدست گرفتهاند به بازارهای مقصد ما یعنی کشورهایی که ما با آنها تجارت فرش و گلیم داشتهایم، هم هجوم بردهاند؟
صد درصد. اکنون یکی از دلایل رکود و از دست دادن موقعیت قبلیمان در صنعت فرش و گلیم همین است. وقتی که بازار داخلی ما را اشباع می کنند طبیعی است که نقاطی را که ما با آنها داد و ستد داریم، نیز از دست ما خارج کنند. صنایعدستی یکی از مشاغل اصلی خانوادههای روستایی و عشایری و حتی خانوادههای شهری استان چهارمحال و بختیاری است که دولت باید در این زمینه سیاست های تقویتی خاصی را در نظر بگیرد. البته در برنامه پنجم تا حدودی به لزوم ایجاد محدودیت برای واردات کالاهای فرهنگی پرداخته شده است.
- غفلت ما در کجا بود که بازارها را از دستمان خارج کردند؟
هر کشور کالایی را که از ابتدا مال خودش بوده است در سازمانهای بینالمللی ثبت میکند.
پدید آمدن و تولید گلیم و فرش در کشور ما سابقهای دیرین دارد اما این محصول را در سازمانهای بینالمللی ثبت نکرده بودیم. بنابراین اگر مالکیت این صنعت، تولیدش و نشانش ثبت میشد، آنها نمیتوانستند به این شکل وارد این عرصه شوند.
- پس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم در این زمینه مقصر است؟
بله، در این زمینه کوتاهی کردهاند؛ اما اکنون تلاشهایی میکنند. اگر صنایعدستی بهنام ایران تثبیت شود آنها بدون اجازه ایران نمیتوانند وارد این حوزه شوند. زمانی ما انحصار تولید فرش را داشتیم، اما بازار این محصول اکنون از دست ما خارج شده و قطعا سازمان میراث فرهنگی مقصر بوده است. از غفلت سایر نهادهای ذیربط هم در زمینه استانداردسازی و معرفی محصولات به بازارهای بینالمللی آسیب خوردهایم. بازارها عرصه رقابت است. اگر بخواهیم با همان روش قبلی حرکت کنیم قطعا موفق نمیشویم.
مشتری های امروزی بیشتر به زرق و برق توجه میکنند. لازم است ما هم در زمینه کیفیت کار کنیم هم در تنوع و فقط نگوییم این گلیم ما، این فرش ما، اینقدر ماندگاری دارد، چون فعلا ذائقه جهانی چیز دیگری را میخواهد.