تمدنی بس ژرف که آثار بر جای مانده از آن زینتبخش تمامی موزههای جهان شده است؛ فرهنگ و تمدنی خالص که برای دیدار از آثار آن تمامی موزههای جهان سرمایهگذاری خاصی روی آن دارند بهطوری که تمامی تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهها و موزهها معطوف به هریک از آثار نفیس ایرانی شده است؛ آثاری که تولید هنرمندان پرتوان و با فکر ایرانی است.
هنرمندی با فرهنگ و دانش بسیار بالا، با عشق و ایمان و علاقه وافر، برای گذران زندگی به تولید وسایل و ابزار پرداخته است. ابزارآلات جنگی، جامهای زرین، ریتونها، سردیسها، سرستونهای زیبا و کم نظیر، دوکهای سنگی و ابزارآلاتی که تماماً از سنگ و آهن و چوب ساخته و پرداخته شده همه نشان از قدرت و توانمندی هنرمندان کمنظیر ایرانی دارد؛ هنرمندی که با تمام وجود آثاری را خلق کرده که گاه هیچ توجیهی برای ساخت و ساز و مواد به کار رفته در آن نیافتهاند، یا در ظروف سفالین با طرحهای زیبای برگرفته از طبیعت اطراف با سمبلهای جاودانه که نسل به نسل منتقل شده و سببساز تمدنهای مختلف شده است.
در هر دوره رنگ، شکل و طرح به تناسب ذوق هنرمند تغییر حاصل کرده تا هریک زیبایی خاص خود را تجربه کند و تمایز دورههای گوناگون به این وسیله نشان داده شود. در زیراندازها و چادرهای ایلات و عشایر مختلف ایرانی ذوق رنگ و طرح متنوع است. این آثار نشان از آمال و آرزوها و طبیعت زیبای ایران با موجودات خیالی و واقعی با آبهای روان دارد که با رنگهای گیاهی همه سادگی و زیبایی را زمزمهگر هستند؛ در استفاده از مشکهای شیر، دوغ و... در استفاده از تنورها یا سنگهایی که هر روز نان خوش عطر و بوی خود را بر روی آن برای حفظ بقای خود میپزند.
طرحهای گلدوزی شده بر روی بقچه نان که آن را سفره مینامیم همه حفظ اصالتها و ارزشهای معنوی را به همراه دارند. ظروف سنگی و مسی که از آن برای پخت و پز استفاده میکنند، سلامت زندگی و بهداشت فردی را به گونهای برای همه به نمایش میگذارند. اجاقهای خوراکپزی با سوخت طبیعی و بوی خوش چوبهای مختلف که عطر غذا را دو برابر میکنند همه نشان از یک زندگی سالم بدون آلایندههای مخرب دارند با حفظ سلامت طبیعت اطراف برای ادامه حیات و جریان زندگی، همه جاری هستند و اگر تمامی اینها جالب، زیبا و دلچسب هستند به دلیل خالص و ناب بودن تمامی ابزارآلات و صنایع تولید شده آنهاست که همیشه تازگی خیال هنرمند خود را بیان میکنند.
حال با بررسی وضعیت کنونی صنایعدستی میتوان پی برد که متأسفانه اصالت و سنتها در بعضی از موارد از تولیدات صنایعدستی دور شده که خود تخریبی اساسی در این بخش بر جای خواهد گذاشت که در درازمدت خود را نمایان خواهد ساخت. در سالهای اخیر مشاهده میشود، هنرهای جدیدی از گوشه و کنار سر برآورده و داد از هنر سنتی بودن میزنند ولی به دلیل رسوخ هنر غربی در آن خیلی زود از تعریف هنرهای سنتی خارج میشوند که اینگونه تهاجمات بیپایه و اساس سبب زیر سؤال بردن هنرهای سنتی این مرز و بوم خواهد شد.
تاجران سودجود با تولید انبوه و بیهویت بعضی از نمونههای صنایعدستی، ضربهای بس خطرناک به بعد اقتصادی و معنوی هنرهای سنتی ایران وارد آوردهاند که به نسبت بعضی از کشورهای همسایه تولیدکننده صنایعدستی، جایگاه این صنعت در بین آنها تزلزل خاصی پیدا کرده که متأسفانه روز به روز با ایجاد و تغییرات گوناگون و بیاساس این دسته، تیشه به ریشه هنرهای اصیل ایرانی خواهند زد.
حال باید با توجه به شعار امسال کمیته ملی موزهها (موزه مؤثر در تحولات و توسعه اجتماعی) به بررسی اجمالی آثار موجود در موزههای کشور پرداخته شود تا این شعار هدفمندی بررسی آثار موزهها را دوچندان جلوه دهد.
با این دیدگاه اگر به بررسی آثار صنایعدستی تولید شده در 50 سال اخیر در موزهها بپردازیم خواهیم دید که اصالت و پختگی کار و استفاده از مواد خالص سبب شده موزهها این چنین پربار به معرفی آثار و هنرمندان خود بپردازند و بتوانند فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی را ارج بنهند.
در 50 سال اخیر هنرمندان این عرصه با کاری بس عمیق توانستهاند تمامی موزهها را تأمین کنند و سببساز معرفی این چنین شایسته هنرهای نگارگری، قلمزنی، خاتمکاری، منبت و معرق، ملیلهکاری و... بشوند؛آثاری بس نفیس که حیرت بینندگان آن برانگیخته خواهد شد؛آثاری که تولید هنرمندان توانمند ایرانی است همه حرفی برای گفتن به نسلهای بعد را خواهند داشت؛آثاری که نوآوری و شکوفایی را تجربه کردهاند تا در آینده هنر بارور ایرانی را به نمایش بگذارند. با تحولی در مسیر رشد و شکوفایی و باروری صنایعدستی این مرز و بوم میتوانیم هویتبخشی به آثار تولیدشده را تداوم بخشیم.
حال باید برای جلوگیری از این صدمات جدی که به بدنه هنرهای اصیل ایرانی زده میشود قدمی اساسی برداشت. باید جلوی تهاجم فرهنگی که در این بخش خواهد شد بهطور جدی گرفته شود. باید با راهکارهایی بس با تأمل، با پیشرفت علمهای مختلف و با اجرای طرحهای بزرگ کارآفرینی و نظارت درست در اشتغالزایی برای جوانان و نوجوانان و آشنایی آنها با این صنعت گرانقدر، آموزشهای لازم و اولیه داده شود. با این آموزش اولیه، قدم اول برداشته خواهد شد چون همیشه فرهنگسازی از مبدأ آغاز میشود.
با شناساندن هنرهای اصیل ایرانی و محکم کردن جایگاه آنهاکه سببساز فرهنگسازی در زندگی است و اصالت بخشیدن به جوانان ایرانی قدم دوم را برخواهیم داشت و در قدم سوم،با ارج نهادن به اساتید پیشکسوت که تمامی عمر پر برکت خویش را در راه هنر خویش سپری کردهاند و با پرورش شاگردان خوش ذوق آنها قدم اساسی در این مرحله برداشته میشود.
باید اساتید آن چنان مورد عزت و احترام قرار گیرند که فوت و فن آخر کار خود را برای شاگردان پر تواضع خویش به امانت گذارند. اگر مسیرها و حرمتها درست حفظ شوند در این راه، این بار گران آسان به مقصد خواهد رسید.
حال وظیفه پژوهشگران و محققین امر را میتوانیم در شناسایی هنرهای از یاد رفته هر منطقه از کشور خوب تحقق بخشیم، تا بتوانیم از این طریق تمامی هنرهای این مرز و بوم را به ثبت برسانیم و به تعلیم و گسترش آن بپردازیم؛ هنرهای رو به زوالی که تعداد آنها کم نیست؛ هنرهایی که میتوانند تحت پوشش هنرهای بومی کشور به تولید انبوه رسیده و سببساز تولید ارز برای کشورشوند تا با تولید، معرفی و فروش آن هم هنرمند و هم هنر ایرانی مورد تقدیر قرار گیرند و هم انگیزه ساخت هنرهای ناب در دل هنرمندان فعال کشور همیشه متداوم شود.
به امید روزی که تمامی صنایعدستی ایران جایگاه اصلی خود را در بین مردم دوباره محکم و استوار پیدا کنند تا جایی که تمامی منازل ایرانیان خود موزهای زیبا برای معرفی یک زندگی ناب و اصیل ایرانی شود تا شعار موزه مؤثر در تحولات و توسعه اجتماعی در زندگی تکتک ایرانیان بارور و متجلی شود.
*مدیر موزه هنرهای ملی ایران