تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۳

ترجمه زهرا صدری: پس از اجلاس G20 که در اواسط ماه نوامبر در سئول برگزار شد و همچنین پس از نشست ناتو که چند روز پس از آن در لیسبون پرتغال برگزار شد، ممکن است تصور شود باراک اوباما تمامی زمان خود را در جلسات و با مقامات ارشد جهان گذرانده است.

 اما تعداد این نشست‌ها و دامنه شرکت‌کنندگان آن هر چه باشد، مسئله مهم‌تر برای اروپا این است که آمریکا همچنان حافظ منافع آنها باشد.

به‌نظر می‌رسد نشست اوباما با 2 مقام ارشد اروپا جهت اتخاذ تصمیمات آتی است که پس از جلسه دو روزه ناتو انجام شد و 2ساعت نیز به طول انجامید. سرانجام مقرر شد جلسه اصلی ماه می‌ در مادرید برگزار شود. این جلسه پس از اینکه اوباما ابراز نگرانی خود را از فقدان دستور کار اعلام داشت، به وقت دیگری موکول شد.

هرقدر اوباما دلایل خود مبنی بر عدم‌تمایل به برگزاری نشست فوری در سال‌جاری را ابراز داشت، این موضوع با بی‌اعتنایی کامل اتحادیه اروپا مواجه شد. اما رئیس کمیسیون اروپا، خوزه مانوئل باروسو، اصرار دارد که او با برگزاری جلسه فوری هیچگونه مشکلی ندارد. او همچنین در مسیر رسیدن به جلسه حاشیه‌ای ناتو در لیسبون به روزنامه تایم گفت: خروج از پروتکل و ساختار تنها برای افرادی اهمیت دارد که شناخت کاملی از طرف‌های درگیر ندارند یا از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند. اگر با حساسیت ویژه به وضعیت بین آمریکا و اتحادیه اروپا نگاه کنیم، روابط شکننده بین این دو بسیار مضحک به‌نظر می‌رسد. خوزه مانوئل باروسو همچنین گفت: در چنین شرایطی سؤال اصلی این است که آیا ما می‌توانیم بیش از این با یکدیگر متحد بمانیم یا خیر؟

پس از اتمام جلسه، اوباما و مانوئل باروسو بسیار احساساتی به‌نظر می‌رسیدند، به‌طوری‌که اوباما پس از این جلسه ابراز داشت: روابط آمریکا با همپیمانان و شرکای اروپایی، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در نگرانی‌های ما درخصوص جهان دارد؛ ابراز احساساتی که توسط رئیس مجلس اروپا، هرمان وان رومپوی مورد استقبال قرار گرفت. وان رومپوی گفت: آمریکا نزدیک‌ترین و مهم‌ترین شریک ماست و خواهد بود.

هردو طرف بر دامنه گسترده مذاکرات و عمق روابط تأکید داشتند. آنها همچنین دیدگاه‌های خود را درخصوص مسائلی مانند برنامه بهبود اقتصاد، کشمکش‌های مالی، مقابله با تروریسم، تغییرات آب و هوایی، توسعه و بسط کمک‌ها، ایران، صلح خاورمیانه، پاکستان و افغانستان مطرح کردند. آنها یادآور شدند که آمریکا و اتحادیه اروپا بزرگ‌ترین شرکای تجاری و سرمایه‌گذاری برای یکدیگر هستند. دامنه این همکاری‌ها معادل گردش مالی بالغ بر 4تریلیون دلار در سال و اشتغال‌زایی است.

اما بسیاری از مقامات عالی‌رتبه در بروکسل و واشنگتن از هوشیاری مردم در انتخابات میان دوره‌ای آمریکا که اخیرا موجب برتری جمهوریخواهان در کنگره شد، واهمه دارند که این بیداری، زنگ خطری برای همکاری‌ها در موضوعات کلان مانند آیین‌نامه مالی، تغییرات آب و هوایی و تجارت در آن سوی اقیانوس اطلس محسوب می‌شود. همچنین در اروپا، بحران مالی و اقتصادی در ایرلند- در حوزه‌های سیاست و اقتصاد- همچنان لاینحل مانده است. آیا اتحادیه اروپا راهی را برای حل مشکلات خود خواهد یافت؟
همچنین تفاوت قابل‌توجهی مابین دو طرف جلسه به چشم می‌خورد. آنها برنامه‌های بهبود اقتصادی متفاوتی از یکدیگر را دنبال می‌کنند. اغلب دولت‌های اتحادیه اروپا رویکرد ریاضت اقتصادی را در دستور کار خود قرار داده‌اند، در حالی‌که اوباما بسط محرک‌های اقتصادی از طریق افزایش پرداخت‌های دولتی را برای شرایط فعلی برگزیده است.

هر دو طرف قواعد جدید در آیین‌نامه‌های مالی را پذیرفته‌اند اما در چگونگی به‌کار بردن آن اختلاف نظر دارند. اروپایی‌ها به موضوع تغییرات آب و هوایی به‌عنوان یک مسئله حیاتی نگاه می‌کنند، در حالی‌که آمریکایی‌ها این موضوع را که قوانین منع انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌تواند به‌صورتی واقع‌بینانه در حد مسائل جهانی مورد پذیرش قرار گیرد، زیر سؤال می‌برند. همچنین در زمان مطرح شدن اولویت‌های اوباما مثل اعزام نیروی نظامی بیشتر به افغانستان، اعضای اتحادیه اروپا خود را به‌عنوان همپیمانان آزار‌دهنده برای آمریکا نشان داده‌اند و کاملا مخالفت خود را نسبت به آن نشان می‌دهند.

زمان انتخابات اوباما در سال2008 به‌نظر می‌رسید او برای 4سال در مسیر پیشرفتی همراستا با سیاست‌های اروپایی‌ها گام بردارد. طرفین دریافتند که در مسائل خرد دارای اختلاف‌های عمیق و ریشه‌ای هستند. کورت ولکر، مسئول پیشین ناتو می‌گوید: این مسائل در زمان حضور جورج بوش در کاخ سفید، مشهود نبود و اروپا قادر بود هر مشکلی را که در جهت مخالف نظر آنها وجود داشت، به کاخ سفید نسبت داده و او را سرزنش کند. ولکر گفت: یکی از مهم‌ترین آثار ریاست‌جمهوری اوباما این بود که برخی از حقایق ناخوشایند دوران ریاست بدون چون و چرای بوش آشکار شد.

و سرانجام اختلافات ساختاری در این خصوص به چشم می‌خورد. واشنگتن از اینکه اروپا در باتلاقی از تعداد زیادی از نهادها، رهبران و فرایندهایی گرفتار شده که همه آنها زمان و انرژی زیادی را طلب می‌کنند، همواره شکایت دارد. مقامات ارشد آمریکایی ادعا می‌کنند که جلسه با اتحادیه اروپا منجر به شکل‌گیری فهرستی از کارهای مبهم و حجم زیادی از تعهدات می‌شود که به‌ندرت به نتیجه کاربردی می‌انجامد.

هیدر‌ای کونلی، مدیر برنامه اروپا در مرکز مطالعات بین‌المللی و استراتژیک در واشنگتن می‌گوید: با وجود اینکه جلسه سال گذشته معاهده لیسبون با هدف تصمیم‌سازی‌‌های کارآمد برگزار شد، اتحادیه اروپا همچنان تاحدی در منطبق ساختن وضعیت نهادهای ناکارآمد خود با انتظارات طرف آمریکایی با هدف تبدیل شدن به شریک قدرتمند، ناموفق بوده است.

آیا نتیجه جلسات بعدی هم چیزی جز اتلاف وقت خواهد بود؟ آنتونی دی ورکین، سیاستمدار ارشد  روابط خارجی پارلمان اروپا می‌گوید: یکی از دلایلی که باعث شده رابطه آمریکا و اروپا بسیار شکننده به‌نظر برسد، حساسیت بالای طرفین است. اروپا و آمریکا  علاوه براینکه دارای روابط فرهنگی و تاریخی با یکدیگر هستند دارای ارزش‌های مشترکی نیز هستند که نسل‌ها ادامه داشته است. دی ورکین همچنین می‌گوید: پرسش‌های اساسی راجع به روابط بین آمریکا و اروپا وجود نداشته و همچنین این روابط نیازی به بازنگری ندارد. اوباما نیز در تأیید این جملات گفت: این نشست همانند دیگر نشست‌ها بود و مثل همیشه آمریکا و اروپا بر سر همه چیز توافق داشتند. ایالات متحده همچنان قدرت اول در اروپا محسوب می‌شود. اوباما میزبانان خود را در لیسبون با اعلام مهم خواندن روابط اقیانوس اطلس و نقش کلیدی آن در وضع برنامه جهانی به وجد آورد اما حقیقت این است که چنین گفتاری ساختگی به‌نظر خواهد رسید؛ اگر آمریکا و اتحادیه اروپا در ایجاد نگرش‌های مشترک خود شکست بخورند یا به بی‌اعتنایی به یکدیگر ادامه دهند.

Time