فیلمهای تلویزیونی معمولاً در مدت زمانی کوتاه و با بودجهای محدود مقابل دوربین میروند. نکتهای که به خوبی میتوان از سر و شکل تله فیلمهای پخش شده از سیما دریافت.
این شتاب در تولید را اگر در کنار فیلمنامههای ضعیف تله فیلمها بگذاریم، حاصلش کارهایی چون «حفره» و «لبخند سبز» میشود. دو تلهفیلمی که هفته گذشته از تلویزیون پخش شدند و به شدت دچار پیش پاافتادگی و ضعف در متن و اجرا بودند.
«حفره» توسط فریدون فرهودی ساخته شده که چند سالی است به عنوان فیلمنامهنویس مشغول فعالیت است. «حفره» خط داستانی آشنایی دارد. زوج جوانی که با زندگی در یک خانه قدیمی و بزرگ دچار مشکلاتی میشوند.
«حفره» اما در روایت این ماجرا از حداقل مصالح داستانی استفاده میکند و در گره افکنی و گرهگشایی هم ظرافتی از خود نشان نمیدهد.
«لبخند سبز» دیگر تله فیلمی که هفته گذشته روی آنتن رفت، به مراتب از «حفره» هم پیشپا افتادهتر و ضعیفتر است. این تله فیلم توسط علیرضااسحاقی بازیگر فیلمهای جنگی در دهه 60 ساخته شده است.
«لبخند سبز» با پرداختی که در حد آیتمهای نمایشی برنامه خانواده ، شاهد دیگری بر ضعفهای بنیادین تله فیلمهای سیما است. احساس میشود که اساساً حد توقع و انتظار از فیلم تلویزیونی چنان پایین آمده که باید انتظار تله فیلمهای ضعیفتر را هم داشت.
در حالی که انتظار میرود تله فیلمها به خاطر امکان موجز بودن، در سطحی فراتر از سریالها تولید شوند. در حالی که در یک تله فیلم90 دقیقههم مانند قسمتی از یک سریال 13 قسمتی، از تمام تمهیدات مرسوم اتلاف وقت استفاده میشود. ضمن این که سطح برخی از این تله فیلمها، از ضعیفترین سریالها هم پایینتر است.
تنها با جدی گرفتن مرحله کنترل کیفیت است که میتوان تله فیلمهای سیما را ارتقاء بخشید و در غیر این صورت در همچنان بر همین پاشنه خواهد چرخید.