چرا که شبهاى طولانى سال هنوز براى به صبح رسیدن کارتن خوابها و بىخانمانها، نقشههاى فراوان در سردارند.
همه از کارتن خوابها صحبت مىکنند، همه از برنامهها و طرحها و عملکردهاشان مىگویند، همه هشدار مى دهند و از سازمانهاى دیگر کمک مىخواهند، همه حرف مىزنند اما سرما گوشش به این حرفها بدهکار نیست و کار خودش را مىکند.
فعالیت سه ساله سه مرکز اسکان موقت شهروندان بیخانمان در تهران که از زمستان 1383 آغاز شد، بیش از آنکه مرهمی باشد بر زخم بیخانمانی، شاهدی است بر این ادعا که متولیان اداره جامعه باید به جای انداختن بار سنگین مسئولیت به دوش یکدیگر به فکر تمرکز سیاستگذاریها و انسجام در اجرای تصمیمگیریهای خرد و کلان باشند.
موضوعی که امروز به دلیل فقدان هماهنگی و وحدت رویه در عملکرد موسسه های خیریه و رسیدگی نکردن جدی وزارت رفاه و تامین اجتماعی به این مسئله با چالشهایی جدی روبروست.
این در شرایطی است که دولت موظف به رسیدگی به وضعیت افراد بی خانمان است، به طوری که حق حیات و معیشت در اصول مختلف قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته از جمله اصل 31 و اصول دیگری که در آن به بیان وظایف رییسجمهور، دولت و حکومت پرداخته میشود. دولت وظیفه دارد حداقل معیشت مردم را با استفاده از توان سازمانهای خیریه مردم نهاد و دولتی و در قالب سیاستگذاریهای کلان وزارت رفاه و تامین اجتماعی تامین کند.
به بیان سادهتر ساماندهی فقر در جامعه وظیفه دولت است اما بحث بر سر آن است که در این زمینه قوانین مختلفی وجود دارد، مانند قوانین مربوط به زنان سرپرست خانواده و تامین معیشت آنان و قوانین مشابه آن و از طرفی تکدیگری، ولگردی و امثال آن بعضا جرم و کارهای خلاف هنجارهای اجتماعی محسوب میشود.
در این بین کارتن خوابی موضوعی است که در همه جای دنیا وجود دارد، اما بحث بر سر چگونگی شدت و ضعف آن با توجه به وضعیت اقتصادی کشورها و نوع مدیریت آن است.
تجربههاى بزرگ
خیابان خوابى یکى از عمدهترین عوارض شهرنشینى صنعتی است که با درصدهاى بالا و پایین در اغلب شهرهاى بزرگ قابل ردگیرى است. البته در این بین کشورهاى داراى برنامههاى قدرتمند رفاه اجتماعى از عوارض کمترى رنج مىبرند. وجود این پدیده در کلانشهرهاى پیشرفته دنیا از جمله نیویورک و لندن نیز نمایان است که هرکدام به تبع سیاستهاى خود راهکارى براى حل آن اندیشیدهاند.
ایجاد گرمخانهها اصلىترین سیاست همه این شهرها به حساب مىآید که به خصوص در شهرهاى انگلیس از طرفداران بسیاری برخوردار است. احداث گرمخانهها در تهران که براى نخستین بار در اواخر دهه ۴۰ صورت گرفت به نوعى الگو گرفته از همین سیاست است.
نیویورک نیز به عنوان بزرگترین مرکز تجمع بىخانمانها در ایالات متحده آمریکا از سالها قبل بستر فعالیت دهها مرکز اسکان بىخانمانها بوده است که با ایجاد فضاى خواب براى بىخانمانها در شب، ارائه یک وعده غذاى گرم، فراهمسازى امکانات بهداشتى و اقدامات مددکارى تلاش مىکنند مخاطرههای زندگى را برای آنان به حداقل برسانند. این مراکز زیر نظر شهردارى و با هزینه این نهاد عمومى اداره مىشود. شهر لندن نیز با برخوردارى از شش مرکز اسکان موقت چنین سیاستهایى را دنبال مىکند.
فکرسرپناه
براساس آمارهای موجود حدود 6 هزار کارتن خواب و بیخانمان در تهران وجود دارد که برای نجات جان آنها از سرمای شدید زمستان، ستادی از سالهای گذشته با عضویت حدود 10 وزارتخانه و سازمان تشکیل شده است اما این مهم نیز نتوانسته ساماندهی همین تعداد شهروند را عهده دار باشد که این موضوع سبب شده همچنان شاهد پدیدهای به نام خیابان خواب باشیم.
به دنبال مرگ و میر تعدادی کارتنخواب در یخبندان زمستان سالهای گذشته که افکار عمومی را نیز متاثر کرد، اعتراض به این وضعیت، موجب شد ستادی به ریاست استانداری با عضویت چندین دستگاه اعم از دادگستری، سازمان زندانها، کمیته امداد، شهرداری، هلال احمر ، بهزیستی، وزارت رفاه، وزارت بهداشت و درمان و نیروی انتظامی تشکیل و هر یک از سازمانها و دستگاهها موظف به پیگیری بخشی از امور مربوط به ساماندهی خیابان خوابها شوند.
براساس این تصمیم، نیروی انتظامی و شهرداری تهران کار جمعآوری و نگهداری موقت را انجام داده و سازمان بهزیستی و کمیته امداد نیز موظف به نگهداری دایم و کمک به توانمندسازی مددجویان تحت حمایتشان شده و مجرمان نیز با حکم مراجع قضایی تحویل سازمان زندانها میشدند. در پی فراهمسازی مقدمات کار و ایجاد مراکز مورد نیاز، ساماندهی بیخانمانها در تهران آغاز شد و با انتقال حدود 1500 کارتن خواب به مراکز نگهداری موقت و دایم تقریبا غایله مرگ کارتن خوابها در آن مقطع پایان یافت.
این در حالی است که بر اساس طرح اولیه هر یک از کارتن خوابهای جمعآوری شده پس از 20الی 25 روز اقامت موقت در مرکز اسلامشهر باید به مراکز مرتبط و مسئول ساماندهی این افراد در بهزیستی، کمیته امداد و سازمان زندانها تحویل داده میشدند تا امکان جمعآوری و ساماندهی افراد جدید در مرکز موقت اسلامشهر وجود داشته باشد، اما در عمل شهرداری سرویس دهی به 250 نفر رسوب شده را در چند ماه گذشته ادامه داد.
اما در این میان سازمان بهزیستی به عنوان متولی اصلی امر ساماندهی و توانمند سازی آسیب دیدگانکه کارتن خوابها نیز جزو آنها هستند بنابر اعلام ریاست این سازمان با مشکلمالی روبرو استو به نظر میرسد که با این وضعیت تا زمانی که دولت اعتبار لازم را به سازمان بهزیستیاختصاص ندهد و ستادهای استانی و بهویژه بهزیستی استانها فعال نشوند، اقدامات بیثمر مانده یا دست کم سازمانهای دیگر در این بخش تنها بمانند.
در چنین شرایطی هر دستگاه و سازمانی باید با قبول مسئولیت و احساس دین نسبت به این افراد به دور از هر گونه جنجال و تبلیغات صرف رسانهای، اقدامات عملی را برای نجات جان این انسانهای آسیبدیده انجام دهد.
به گفته احمد نوریان ، معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری از ابتدای امسال30 هزار نفر از گرمخانههای شهرداری در سطح شهر تهران استفاده کردهاند که به تناوب از 2 تا 20 روز در این مراکز یک شب را سر کردهاند و خدمات پزشکی دریافت کردهاند.
نوریان در حالی که وظیفه شهرداری را جلب و ساماندهی متکدیان و بیخانمانان میداند ، میگوید: باید با تعامل با سایر بخشها کارمان را درست انجام دهیم در حالی که بعضی ارگانها باید جدیتر تلاش کنند، بخش زیادی از وقت ما صرف یادآوری وظایف ارگانهای مسئول در این بخش میشود.
نجمالدین محمدی، مدیرکل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران هم میگوید: منطقه 9 در جنوب غربی شهر، منطقه 16 در جنوب شرقی شهر و منطقه 8 در شرق تهران، مناطقی هستند که گرمخانه در آنها وجود دارد.
محمدی با اشاره به این که مراجعههای افراد در زمستان 3 برابر بیشتر از فصل گرماست، گفت: این گرمخانهها از 6 بعد از ظهر تا 12شب فعال هستند و باید خدمات بهداشتی و رفاهی به مراجعان ارائه کنند.
از افرادی که به این مراکز وارد میشوند اطلاعات فردی گرفته میشود و چنانچه نیازمند خدمات مددکاری باشند به آنها ارائه و در صورت نیاز به خدمات پزشکی به بیمارستانهای مشخصی ارجاع داده میشوند.
افرادی که به این مکانها میآیند، پس از استراحت 7 صبح فردای آن روز گرمخانه را ترک میکنند.
محمدی در مورد سابقه تکدیگری افراد گفت: افرادی که به این مکان میآیند، به عنوان متکدی شناخته نمیشوند و استفاده از گرمخانه ویژه افرادی با نام متکدی نیست؛ هرچند ممکن است برخی از مراجعهکنندگان تکدیگری هم کرده باشند.
نگرانى از کلونی
مهاجرت، فقر و بیکاری عوامل اصلی کارتنخوابی محسوب میشوند. این را دکتر رضافاضل، جامعهشناس و پژوهشگر در زمینه آسیبهای اجتماعی میگوید. او در مورد تاثیر این افراد بر بهداشت عمومی شهر میگوید: فقط یک ارگان یا وزارتخانه نمیتواند برای رفع این معضل و رفع مسایل بهداشتی کارتنخوابها کار انجام دهد. وزارت بهداشت فقط میتواند مبتلایان به ایدز را در بیمارستان بستری کند یا بیماران عفونی را درمان کند، اما بعد از این مرحله نمیتواند کاری بکند و با رهاکردن دوباره این افراد در سطح جامعه چرخه تکرار میشود.
«شهرداری، وزارت کار و وزارت بهداشت باید با یکدیگر همکاری کرده و تشکل مشترکی را در حمایت از بیخانمانها تشکیل دهند. این تشکل باید بیخانمانها را جمعآوری کرده و برای آنها تولید کار کند.»
دکتر فاضل معتقد است که با راهاندازی اردوگاههایی برای کار، میتوان بیخانمانها را به تولید و یادگیری کار وادار کرد.
او میگوید: «اگر دولت موفق به جمعآوری بیخانمانها در سرتاسر شهرها شود، میتواند برایشان امکانات رفاهی فراهم کرده و آنها را آموزش دهد و برای آنها سیستمهای کاریابی و کارآیی ترتیب دهد. در این صورت حتی اگر کسی توانایی انجام کار فنی نداشته باشد میتواند در کارهای ساختمانی همان مراکز فعال شود و کار یاد بگیرد. این نوعی سیاستگذاری اجتماعی است که پیش از این در کشورهای توسعه یافته پیاده شده است.»
در چنین شرایطى مردم باید مطمئن شوند که این ساماندهی یک مدیریت دقیق، به روز و کارآمد است که به نظر مىرسد این اتفاق در تهران رخ نداده، بنابراین طبیعى است که در ذهن مردم این تجمع به عنوان یک مخاطره تحلیل شود. بنابراین باید ساماندهى بىخانمانها در قالب یک برنامه صورت بگیرد تا مردم نیز با احساس این برنامه کنترل شده از تحلیل «نزدیکى کانون مخاطره به خود» فاصله بگیرند.
کنترل و نگهبانى یکى از اصول اساسى استقرار این مراکز در شهر نیویورک است که براساس آن روزانه دو گشت پلیس مسئولیت حفاظت و ایمنى اهالى از مخاطرات احتمالى را به عهده مىگیرند. این امر اگرچه در تهران نیز پیشبینى شده است اما حضور تنها یک نگهبان در شب و هیچ گشت و مراقبى در صبح عملاً اصلىترین عامل رفع نگرانى مردم از حضور چنین مراکزى را در نزدیکى محل سکونت خود حذف کرده است.
این نکته در تمام دنیا رعایت مىشود ما به آنها در شب جا و غذا مىدهیم که مخاطرات زندگى در شب را کاهش دهیم که این مسئله نباید به عاملى براى ایجاد مخاطره براى شهروندان سالم مبدل شود.
برنامهریزى دقیق و علمى و استفاده از نظرات شهروندان در زمان استقرار اصلىترین تدبیر در این بین محسوب مىشود تا ضمن بالا بردن کیفیت خدمات نارضایتىهاى محلى را نیز به حداقل برساند.
شب دوباره از راه مىرسد اما هنوز مشتریان کارتنهاى مچاله شده در جستوجوى جایى خالى براى خواب مىگردند. چه کسى مىداند شاید اگر «اما و اگرها» به نتیجه برسد، در فرداهاى نزدیک کارتنی برای خواب روی زمین پهن نباشد.
وقتی علت از بین برود، معلول نیز خود به خود از بینمیرود.فراموش نکنیم که معلولها ما را تنها وادار به گلایه میکنند.