متن این نامه که ایسنا منتشر کرد و به امضای مهران مدیری رسیده، به شرح زیر است: «نکتهای کوتاه با مردم عزیزم... در اردیبهشت سال 1387، یعنی حدودا یک ماه پس از پخش سریال «مرد هزار چهره»، طراحی چند سیدی برای تولید در شبکه نمایش خانگی را شروع کردم که یکی از آنها موضوع ماهواره بود.
پس از مرحله نگارش، فیلمبرداری را شروع کردیم که در شهریور ماه سال 87 به اتمام رسید. قبل از اینکه مونتاژ، ساخت تیتراژ و موسیقی این آثار شروع شود، پیشنهاد ساخت سریال «مرد دوهزار چهره» به ما داده شد و ساخت این سریال آغاز شد و کلا از پخش این سیدیها منصرف شدیم، تا اینکه چند هفته پیش، یکی از همکاران در پروژه «قهوه تلخ»، سیدی ماهواره را برای من فرستاد و گفت از یک دستفروش خریداری کرده است. نمیدانم چگونه این سیدی به بیرون راه پیدا کرده، به شبکه قاچاق رسیده و با این سرعت توانستهاند برای آن جلد بسازند، اسم بگذارند و حتی امضای من در «قهوه تلخ» را پشت آن چاپ کنند. این موضوع بهشدت در حال پیگیری است که بهزودی توسط مطبوعات به اطلاع شما خواهد رسید.»
پیش از این نیز در نخستین روزهای انتشار این فیلم روی اینترنت، خشایار الوند، یکی از نویسندگان کم و بیش ثابت کارهای مدیری و مجموعه قهوه تلخ، در توضیح مختصری گفته بود: حدود سه، چهار سال قبل یکسری آیتم کار کرده بودیم که این فیلم هم بخشی از آن بود.
قرار بود این فیلم در قالب سیدی از طریق شبکه نمایش خانگی عرضه شود اما در نهایت در آن زمان تصمیم گرفتیم این فیلمها آرشیو شود. با این حال، برخی معتقدند که زمان ساخت این فیلم اهمیتی ندارد و مهم این است که به هر حال مدیری آن را ساخته است؛ حتی اگر قرار به انتشارش نبوده باشد. اما انتشار آن در این زمان و هنگام توزیع قهوه تلخ، با مقاصد ویژهای صورت گرفته است.
از سوی دیگر، برخی نیز معتقدند نشانههایی در خود این فیلم وجود دارد که حکایت از تازگی ماجراهای آن دارد و بهنظر میرسد آنطور که شایعههای نخست میگفت، مدیری آن را لابهلای قهوه تلخ ساخته است. دریکی دو آیتم از آیتمهای موجود در این فیلم، صحنههای طنزی از برنامههای ماهوارهای است که برخی معتقدند اصل آنها بیش از یکسال سابقه پخش ندارد. علاوه بر این، گروه بازیگران این فیلم، جدیدند و در آنها بازیگرانی حضور دارند که در فیلمهای مرد هزارچهره و دوهزارچهره نبودند و اصولا بهتازگی و برای ساخت مجموعه قهوه تلخ به گروه مدیری اضافه شدهاند.
در این بین، از همه گویاتر، حضور الیکا عبدالرزاقی (همسر شاه)، بیژن بنفشهخواه (بیخودیالملک) و رامین پورایمان (دایی اقبال) است که در کارهای گذشته مدیری نبودهاند. بههر حال فیلم توزیع شده که این روزها با نامهای «بمب خنده» و «کریسمس 2011» همه جا هست و کنار خیابان فروخته میشود، اگرچه هدفش تمسخر برخی شبکههای ماهوارهای بهشدت مسخره بوده، اما با شیوهای نامناسب این کار را انجام داده است.
مدیری و گروهش باز هم مثل همیشه، بسیار بانمک و خندهدارند و در بیشتر فیلم کارشان را خوب انجام میدهند اما ادبیات بهکاررفته در برخی از آیتمها و صحنهها، بیش از اندازه مستهجن بهنظر میرسد البته شاید غیر از این پرداخت در این موضوع و جز با همین شیوه زیرزمینی و اینترنتی، بهشکل دیگری میتوانست توزیع شود.