جامعه سیاسی آمریکا بعد از وقوع این حادثه در شوک عظیمی فرورفته و حتی اعضای حزب نوظهورچای که تا پیش از این با سخنرانیهای آتشین در ایالتهای مختلف این کشور، شهروندان ناراضی را به شورش علیه سیاستهای دولت فرا میخواندند، لحن اعتراض خود را ملایمتر کردهاند. حمله به نماینده آریزونا سبب شد تا سیاستمداران راست و چپ به این حقیقت محض اعتراف کنند که طی یک سال گذشته بیش از اینکه گفتوگو و مذاکره نقش محوری و تعیین کنندهای در مسائل آمریکا داشته باشد، نفرت و کینهتوزی بر هر چیز دیگری اولویت داشته است. کمااینکه جمهوریخواهان که باراک اوباما را عامل اصلی وقوع چنین اقدامات خشونت باری علیه سیاستمداران آمریکایی معرفی کردهاند، فاجعه تیراندازی در توسان آریزونا را ثمره سیاستهای بحثبرانگیز نمایندگان و دمکراتهای این کشور و دلیلی برای سقوط ارزشهایی که جامعه آمریکا بر پایه آن استوار شده و گسترش نارضایتی عمومی در این سرزمین میدانند.
از نظر آنها ترویج خشونت، نتیجه مستقیم سیاستهای اشتباه و خیانتهای سیاسی اوباماست. منتقدان رئیسجمهوری بر این باورند که او نتوانسته خواستههای مردم ایالات متحده را برآورده سازد و این امر سبب رویآوردن شهروندان به اعمال خشونتآمیز شده، چراکه هرجا که سیاست نتواند مؤثر واقع شود، خطر تمایل به افراطگرایی احساس خواهد شد. ترور نماینده آریزونا در عین حال موجب شد که جمهوریخواهان و دمکراتها در مورد اینکه دیگر نمیتوان به فضای پرتنش سیاسی کنونی ادامه داد، توافقنظر پیدا کنند. اگرچه بهرغم نگرانیهای ایجادشده این احتمال نیز وجود دارد که فاجعه آریزونا بتواند نقشی مهم در جهت منافع باراک اوباما، رئیسجمهوری این کشور بازی کند. همانطور که سال 1995 جنایت اوکلاهاماسیتی آرای مردمی را به نفع بیل کلینتون تغییر مسیر داد و برای همین احتمال اینکه آنچه در توسان رخ داده هم بتواند همین شرایط را برای اوباما فراهم سازد، چندان غیرممکن جلوه نمیکند.
ماجرای تیراندازی در آریزونا بروز نگرانیهای فراوان نسبت به وقوع حملات مشابه علیه نمایندگان دیگر کنگره ایالات متحده را سبب شد. پلیس کپیتال هیل یا همان کنگره آمریکا متشکل از1800 نیروی امنیتی که حفاظت از جان نمایندگان و سناتورهای آمریکایی را بهعهده دارد، در روزهای بعد از این حادثه تماسهای زیادی از سوی اعضای کنگره که نگران تهدیدهای احتمالی علیه خویش بوده و تدابیر امنیتی بیشتری را از سوی این گروه خواستار شده بودند، دریافت کرد. ضمن اینکه افبیآی هم با اکثر نمایندگان آمریکایی تماس گرفت تا از برنامه کامل فعالیتها و سخنرانیهای عمومی آنها مطلع شود و بتواند حمایت مناسبی از نیروهای محلی مسئول برقراری نظم بهعمل آورد. در نتیجه این اقدامات، اصلیترین رهبران کنگره و سنای آمریکا حداقل از اسکورت یک مأمور ویژه پلیس کپیتال با لباس شخصی بهرهمند شدند و قرار است حفاظت از جان دیگر سیاستمداران هم تنها در شرایط وقوع تهدیدهای خاص انجام گیرد. در 10 سال اخیر، افبیآی دستکم در مورد 236 تهدید مرگ دریافتی از سوی نمایندگان کنگره آمریکا تحقیق کرده که بیشترین تعداد آنها در ابتدای دهه گذشته رخ دادهاند. نکته جالب اینجاست که این تهدیدها در سال 2001 ، 42مورد گزارش شده و در سال2006 به 9 مورد کاهش یافته بودند.
بی اعتنایی به منع استفاده از اسلحه
در طول تاریخ، ایالات متحده با 3 نوع خشونت مواجه شده است؛ خشونت تروریستی که همزمان با حوادث یازده سپتامبر2001 آغاز و باعث شد سیاستمداران آمریکایی واژههایی همچون میهنپرستی و امنیت ملی را دستاویزی برای تحریک و انحراف افکار عمومی این کشور قراردهند. نوع دیگر خشونت در دسترسی ساده شهروندان ایالات متحده به اسلحه ریشه دارد که بارها فضای جامعه را به خاطر قتل عام و کشتارهای جمعی در رعب و وحشت فروبرده و از نظررسانهای بازتابی وسیع داشته است. نوع سوم مربوط به خشونت سیاسی است که با ارتکاب قتل یا سوءقصد به جان شخصیتهای برجسته رخ میدهد. مارتین لوترکینگ،
جان کندی، رابرت کندی، جورج والاس و رونالد ریگان از جمله افرادی هستند که چنین خشونتی در مورد آنها اعمال شده است.
آخرین قربانی این نوع ترور گبریل گیفوردز بود که هنوز سرنوشت او مشخص نیست. در تشریح دلایل ترور گیفوردز، توضیحات گوناگونی مطرح شدهاند. خیلیها فاجعه رخ داده در توسان را به تنشهای یک دهه اخیر در آریزونا که نبرد سیاسی طولانی مدتی بر سر قوانین مهاجرت در آن در جریان بوده، نسبت دادهاند. آریزونا، ایالت مرزی میان ایالات متحده و مکزیک است. دولت بوش در سال2006 خواهان کشیده شدن دیواری در شهر توسان بهمنظور جلوگیری از مهاجرت غیرقانونی از مکزیک به آمریکا شده بود. سال گذشته گیفوردز موضع محکم و متفاوتی نسبت به موضع همگانی حزب دمکرات در این مورد اتخاذ کرده و خواستار تصویب قانونی سختگیرانهتر همراه با مجازات در مورد مقوله مهاجرت و بهویژه مهاجرت غیرقانونی شده بود. این تنشها میتوانسته از گیفوردز هدف مناسبی برای یک جوان نامتعادل از نظر ذهنی که در عین حال به نوعی توهم مبتلا بوده و علاقه زیادی به جلب توجه و چهره شدن داشته، بسازد.
ضمن اینکه فاجعه رخ داده در توسان باعث شد در جامعه آمریکا برای چندمینبار ضرورت تصویب قانونی که استفاده از سلاح را برای شهروندان محدود کند، احساس شود. اما مشکل اصلی اینجاست که از نظر جمهوریخواهان به میان آوردن دوباره این بحث به معنای از دست دادن ایالتهایی است که هسته اصلی ائتلاف جمهوریخواهان را شکل دادهاند و از قانون آزادی حمل اسلحه برای افراد حمایت میکنند. از دیدگاه دمکراتها اینچنین بحثی یک باردیگر و بهمراتب بیشتر از تصویب اصلاح قانون بیمه درمانی، ممکن است این حزب را به سوی موضعگیریهای چپ افراطی سوق دهد و شانس اوباما یا هر نامزد دمکرات دیگری را در انتخابات ریاستجمهوری آتی کاهش دهد. خیلی از کارشناسان غربی معتقدند که ایالات متحده کشوری کاملاغیرقابل پیشبینی است و به همان اندازه که طی روزهای گذشته درخواستها مبنی بر دخالت کنگره در مورد اعمال محدودیت بر قانون فروش و استفاده از اسلحه در آمریکا به اوج رسیده، میتوان انتظار داشت که این بار هم بدون هیچ تغییری در شرایط موجود، همهچیز مثل سابق باقی بماند.
گیفوردز، منفور راست و چپ
سوءقصد به جان گیفوردز در فضای پرتنش کنونی سیاسی آمریکا که جنبش چای نقش مهمی در ایجاد آن داشته، توجیهات دیگری هم پیدا میکند. در ماههای اخیر، این نماینده دمکرات کنگره با انتقادها و خصومتهای متعددی از سوی احزاب چپ و راستگرای آمریکایی مواجه شده بود. گیفوردز که سال2006 برای نخستینبار به کنگره راه یافت، مجبورشد برای راهیابی مجدد به کنگره با جسیکلی، نماینده حزب چای که جانمککین حامی وی بود، مصافی تن به تن داشته باشد. گیفوردز مبارزه انتخاباتی دشواری پشت سرگذاشت و محور اصلی برنامههای خود را هم اصلاح قانون مهاجرت قرارداده بود.
اما در نهایت برای حفظ جایگاهش در کنگره ناگزیر به نزدیکشدن به مواضع محافظهکاران شد. چند روز پیش از فاجعه توسان، سارا پیلین، معاون سابق نامزد ریاستجمهوری آمریکا، نام گیفوردز را در فهرستی از رقبای سیاسی دمکرات که قصد کنارزدن آنها را داشت، قرارداد. نماینده آریزونا نه تنها درمیان راستگرایان بلکه بین اعضای احزاب چپ هم شخصیت محبوبی به شمار نمیرفت. کمااینکه وقتی او بهطور رسمی اعلام کرد قصد رأی دادن به نانسی پلوسی بهعنوان رهبر حزب اقلیت در مجلس نمایندگان را ندارد، لیبرالهای حزب دمکرات او را آماج حملات و اعتراضهای مکرر خویش قرار دادند. حتی خیلی از آنها گیفوردز را مهرهای مرده و از دست رفته دانستند تا اینکه لافنر به جای همه در مورد سرنوشت نماینده آریزونا تصمیم گرفت. او در جریان ملاقات گیفوردز با مردم شهر توسان از فاصلهای نزدیک به سر وی شلیک کرد و موجب کشتهشدن 6نفر ازجمله یک کودک خردسال و زخمی شدن 14تن دیگرشد.
موعد انتخاب برای پیلین
4روز بعد از کشتار توسان، پیام ویدئویی ساراپیلین که در آن هرگونه اتهام وارده به وی مبنی برتلاش برای ترویج خشونت تکذیب شده بود، نه تنها انتقادهای وارده به فرماندار سابق آلاسکا را کاهش نبخشید، بلکه بهدلیل استفاده وی ازجملهای که از نظر تاریخی کاربردی ضدیهودی دارد، جنجال تازهای در رسانهها و محافل سیاسی ایالات متحده ایجاد کرد. پیلین در این پیام قصد داشت از جو سیاسی بهوجود آمده پس از ترور گیفوردز انتقاد کند و در واکنش به مطالب منتشرشده از سوی بعضی از روزنامهنگاران و تحلیلگران که او را بهطور غیرمستقیم مسئول این حادثه میدانستند، مدعی شد که اظهارات این افراد درواقع نوعی تهمت خونریزی است. از نظر پیلین این افراد با اظهارات غیرمسئولانه خویش قصد داشتند حادثه آریزونا را گردن دیگران بیندازند.
اصطلاح تهمت خونریزی که در هفتههای اخیر از سوی دیگر چهرههای شاخص محافظهکار نیز بارها مطرح شده، انتقاد گسترده جامعه یهودیان را در پی داشت. این واژه در واقع سابقهای تاریخی و ضدیهودی دارد و اتهامی است که مسیحیان در قرون گذشته علیه یهودیان به کارمیبرده و آنها را به ربودن کودکان مسیحی با هدف استفاده از خونشان متهم میکردند. بهرغم انتقادهای وارده به پیلین، خیلی از کارشناسان براین باورند که او متوجه معنی تاریخی این عبارت نبوده است. اصلیترین انتقادها به او در رابطه با نقش مهم در ترویج خصومت و دشمنی در فضای سیاسی آمریکا بلافاصله بعد از وقوع فاجعه توسان مطرح شد.
بدینترتیب فهرست منتشرشده ازسوی فرماندار سابق آلاسکا در اینترنت که در آن حوزههای انتخاباتی رقبای دمکرات او با علامت هدف تیراندازی مشخص شده بودند و حوزه انتخاباتی گیفوردز یکی از این اهداف اصلی به شمار میرفت، یکی از عوامل اصلی بروز این فاجعه عنوان شد. پیلین در پی انتشار این فهرست و بهخاطر دشمنان زیادی که در طول دوران فعالیتهای سیاسی برای خود تراشیده، بیش ازحد انتظار تحت فشار قرار گرفت. این درحالی است که بررسی و مطالعه تاریخ جنگهای سیاسی آمریکا نشان میدهد استفاده از تشبیهات و هشدارهایی با مضمون خشونت در این کشور امری رایج بوده و نمونه بارز آن زمانی بود که باراک اوباما هم در جریان مبارزه انتخاباتی خود با اشاره به لجبازیهای دشمنانش، مدعی شد: اگر آنها از چاقو استفاده کنند، ما از اسلحه استفاده خواهیم کرد.
البته قسمت اعظم گرفتاریهای پیلین به این خاطر است که او رویکردی فردگرا در صحنه ملی آمریکا دارد. ازوقتی که پیلین سمت فرمانداری آلاسکا را در سال 2009 رها کرده، توانسته خود را بهعنوان یک چهره تلویزیونی در آمریکا مطرح کند و ثروت قابلتوجهی جمع کند. اما این بار شرایط برای سارا پیلین بهطورکامل تغییرکرده و این سیاستمدار جمهوریخواه باید در مورد فعالیتهای سیاسی آتی خود تصمیم مهمی اتخاذ کند. به عبارت دیگر اگرپیلین واقعا قصد نامزد شدن در انتخابات ریاستجمهوری دوره بعدی را دارد، باید درمیان سیاستمداران آمریکایی دنبال حامیان اصلی خود بگردد و این هدفی است که بعد از فاجعه آریزونا بهمراتب دشوارتر از قبل بهنظر میرسد. در غیراین صورت پیلین باید درهمان حوزه خصوصی فعالیت کند و کتاب بنویسد و از شهرت خود برای خشنودی تلویزیونها و جلب رضایت بینندههای آنها استفاده کند.