تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۲:۳۹

ترجمه - امید جعفرنژاد: انقلاب مردم مصر که تحت‌تأثیر قیام مردم تونس صورت گرفت باعث اتحاد دوباره کشورهای جهان عرب شد.

انقلاب مردم مصر که تحت‌تأثیر قیام مردم تونس صورت گرفت باعث اتحاد دوباره کشورهای جهان عرب شد. این اتحاد براساس تلاش برای کسب عدالت اجتماعی و آزادی بنا نهاده شده است. حمایت‌های گسترده از مردم انقلابی مصر در سراسر جهان عرب نشان‌دهنده احساس اتحاد و عدم پذیرش حکومت‌های دیکتاتوری، حاکمان خودکامه، فساد و حاکمیت سیاستمداران اقلیت بر اکثریت مردم است. معترضان در دیگر کشورهای عربی با مردم مصر اعلام همبستگی کرده‌اند. آنها علاقه زیادی دارند که مصر به‌عنوان کشور رهبر و متحد‌کننده جهان عرب شناخته شود. عکس‌های «جمال عبدالناصر» رئیس‌جمهوری پیشین مصر در قاهره و پایتخت‌های سراسر کشورهای عرب در دست کسانی دیده می‌شود که حتی هنگام مرگ وی در سال 1970 میلادی هنوز به دنیا نیامده بودند. این صحنه‌ها یادآور ماجراهایی است که در دهه‌های 1950 و 1960 میلادی در خیابان‌های کشورهای عربی جریان داشت.

تظاهراتی که اکنون در کشورهای عربی برگزار می‌شود، مدل دقیقی از ملی گرایی جهان عرب در دهه‌های 1950 و 1960 نیست. این اتحاد پاسخ روشنی به سلطه غرب بر این کشورها و شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در سال 1948 است. تظاهراتی که این روزها در کشورهای عربی شاهد آن هستیم، واکنشی به نبود آزادی‌های دمکراتیک و توزیع ناکافی ثروت در سراسر جهان عرب است.

ما اکنون شاهد ظهور جنبشی برای ایجاد دمکراسی هستیم که از ملی‌گرایی در ابعاد کوچک یا حتی ملی‌گرایی در جهان عرب فراتر رفته است و ارزش‌های انسانی در تمام دنیا را هم در برمی‌گیرد که طنین صدایش از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کره زمین شنیده می‌شود.

نباید بگوییم که هیچ عنصر ضدامپریالیستی در داخل جنبش کنونی دیده نمی‌شود اما تظاهرات در مصر و کشورهای دیگر باعث می‌شود که درک عمیق‌تری از مفهوم «آزادی بشر» داشته باشیم. این موضوع مبنای واقعی آزادی از حکومت‌های سرکوبگر و سلطه غرب را تشکیل می‌دهد.

برخلاف اتحاد کشورهای عربی در گذشته، جنبش جدید این باور حقیقی را نشان می‌دهد که پس از خلاص شدن از ترس و رسیدن به کرامات بشری، انسان‌ها می‌توانند جوامع بهتری را بسازند و آینده‌ای پر از امید و خوشبختی را برای خودشان به وجود آورند. باور انقلابیون سابق نسبت به اینکه آزادی از دست سلطه غرب، باید پیش از تلاش برای برقراری دمکراسی در کشورشان صورت بگیرد دیگر منسوخ شده است.

مردم انقلابی مصر و قبل از آنها تونس، از طریق اعمالشان و بدون بیان کردن شعارهای پوچ و توخالی نشان دادند که رهبران کشورشان که با مردم برخوردی ظالمانه دارند به صورت تحقیرآمیزی فرمانبردار قدرت‌های خارجی هستند. این مردم نشان دادند که شعارهای توخالی ضعف زیادی دارند و هنگامی که برای بیان دشمنی با رژیم صهیونیستی از این شعارها استفاده شود، جعلی بودن اتحاد جهان عرب مشخص می‌شود. این شعارها روی سرکوب پیوسته حکومت‌های دیکتاتوری و خیانت به جوامع عربی و آرزوهای مردم فلسطین سرپوش می‌گذارند.

دوره استفاده از شرایط مردم فلسطین به‌عنوان بهانه‌ای برای برقراری و حفظ حکومت نظامی و ساکت کردن مخالفان به سر آمده است. رهبران فلسطینی که علیه مردمانشان از سیاست سرکوب استفاده می‌کنند، به آنها خیانت کرده‌اند.

در حالی که گروه‌های فتح و حماس درگیر اختلافات داخلی خود هستند، اظهارات آنها برای مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی امری پذیرفتنی و قابل قبول نیست. جوانان فلسطینی این عقیده را می‌پذیرند که مبارزه با بی‌عدالتی‌های داخلی- چه از جانب فتح باشد و چه از جانب حماس- پیش شرط و لازمه تلاش برای پایان دادن به اشغالگری رژیم صهیونیستی به حساب می‌آید. آنها همچنین بر این باورند که برای رسیدن به هدفشان باید تمام تلاششان را بکنند.

وقایعی که در مصر و تونس اتفاق افتاد، این موضوع را نشان داد که اتحاد جوامع عرب علیه سرکوب‌های داخلی قوی‌تر از یک تهدید خارجی است. تصمیم یک جوان تونسی برای آتش زدن خودش در برابر چشمان حیرت زده مردم و در حالی که ماموران او را به خاطر فقر و بدبختی مسخره می‌کردند، عرب‌ها را بسیار خشمگین کرد، این در حالی است که اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی و اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی آنها را تا این اندازه و به این شدت ناراحت نکرده بود. این بدان معنا نیست که عرب‌ها نسبت به مردم عراق یا فلسطین که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها سرزمینشان را اشغال کرده‌اند، هیچ توجهی نمی‌کنند؛ ده‌ها و بعضی اوقات صدها هزار نفر در تمام کشورهای عربی چندین بار به خیابان‌ها ریخته‌اند تا اتحادشان را با عراقی‌ها و فلسطینی‌ها نشان دهند. اما این واقعیت به خوبی مشهود است که نبود آزادی‌های دمکراتیک باعث تداوم اشغال آن کشورها شده است.
شکست جوامع عرب برای دفاع از عراق و آزاد کردن فلسطین از بند اشغالگری رژیم صهیونیستی، نشان دهنده ناتوانی آنهاست. شهروندان عادی عرب که نگران هستند و ترس در چهره آنها موج می‌زند، به خاطر بی‌عدالتی‌های اجتماعی به حاشیه رانده
و از طرف نیروهای امنیتی کشورشان سرکوب شده‌اند.

هنگامی که کشورهای عربی به شهروندان‌شان اجازه می‌دهند در جهت حمایت از عراقی‌ها یا فلسطینی‌ها به راهپیمایی و تظاهرات دست بزنند این اقدام آنها به این دلیل است که خشم و ناراحتی مردم از دولتی که بر آنها حکومت می‌کند منحرف و به سوی یک تهدید خارجی جلب شود. مدت زیادی بود که عرب‌ها مشکلات اجتماعی و اقتصادی خودشان را کنار گذاشته بودند تا از سرزمین‌های اشغالی فلسطین و عراق حمایت کنند. آنها وقتی که روز بعد از خواب برمی‌خاستند، با مجموعه‌ای از اقدامات سرکوب‌کننده دولتشان روبه‌رو می‌شدند.

در تمام این مدت، کشورهای عربی که طرفدار دولت‌های غربی بودند و آنهایی که با غرب مخالفت می‌کردند، کارهایشان را به‌طور معمول انجام می‌دادند؛ گروه نخست به کمک‌های آمریکا وابسته بودند تا پایه‌های حکومت دیکتاتوری‌شان را محکم کنند و گروه دوم از شعارهای ضد صهیونیستی حمایت می‌کردند تا سرکوب شهروندان‌شان را اقدامی مشروع جلوه دهند.

اما اکنون مردم در کشورهای عربی سراسر منطقه خاورمیانه-نه تنها در مصر و تونس- دیگر اعتمادی به دولت‌هایشان ندارند. هنگامی که تظاهرکنندگان در امان یا صنعا تجمع کردند تا با مردم انقلابی مصر در میدان تحریر (آزادی) اعلام اتحاد و همبستگی کنند، در واقع با این کار مخالفت خود را با حاکمانشان نشان دادند.

معترضان فلسطینی در رام‌الله با سر دادن شعارهایی خواستار پایان یافتن اختلافات داخلی میان گروه‌های فتح و حماس شدند که با درخواست مصری‌ها برای سرنگون شدن حکومت مبارک شباهت داشت. فلسطینی‌ها همچنین خواستار خاتمه دادن به مذاکرات و گفت‌وگوها با رژیم صهیونیستی بودند. شعارهای آنها پیام روشنی برای محمود عباس به‌دنبال داشت مبنی بر اینکه تشکیلات خودگردان دیگر نمی‌تواند به مذاکره با رژیم تل‌آویو ادامه دهد و به آن اعتماد کند.

میلیون‌ها عرب در دهه 1950 و 1960 میلادی به خیابان‌ها ریختند و مصمم شدند که جهان عرب را از دست سلطه حکومت‌های استعمارگر و نفوذ خزنده آمریکا آزاد کنند. میلیون‌ها نفر هم در سال 2011 به خیابان‌ها ریختند و قاطعانه تصمیم گرفتند که نه تنها چشیدن طعم خوش آزادی را به امری همیشگی و پایدار تبدیل کنند بلکه به خودشان اطمینان بدهند که اشتباهات نسل‌های گذشته دوباره تکرار نخواهد شد. اگر تلاش برای رسیدن به آزادی‌های دمکراتیک کنار گذاشته و فراموش شود، شعارها علیه دشمن خارجی پوچ و بیهوده خواهد بود.

به‌دلیل اینکه مصری‌ها «جمال عبدالناصر» را نماد بزرگی و کرامت جهان عرب می‌دانند، تظاهرکنندگان در قاهره و شهرهای دیگر عکس‌های او را در دستشان می‌گیرند اما برخلاف عبدالناصر، تظاهر‌کنندگان مصری احساس ملی گرایی را در میان کشورهای جهان عرب به وجود می‌آورند. از ملی گرایی این نتیجه را می‌توان گرفت که آزادی ملی نمی‌تواند با سرکوب مخالفان سیاسی همراه شود؛ به‌دلیل اینکه اشتیاق برای رسیدن به آزادی‌های دمکراتیک باعث اتحاد واقعی در میان کشورهای عربی شده است.

الجزیره