دیدن عمرو موسی بدون کراوات
در حالی که پرچم اتحادیه کشورهای عرب پشت سرش قرار گرفته بود، تعجب و درعین حال ناخوشایندی بسیاری از آگاهان سیاسی را برانگیخت زیرا این حرکت عمرو موسی را تجاوزی آشکار به پست دبیرکل اتحادیه تلقی کردند.
اندکی بعد از فرار حسنی مبارک از قاهره، خبرگزاریها اعلام کردند که عمرو موسی دیگر خود را برای پست دبیرکلی اتحادیه کشورهای عرب که مدت 10 سال آن را در اختیار داشته، نامزد نخواهد کرد. در چنین وضعیتی هر تحلیلگر آگاهی به یاد احمد ابوالغیط وزیر امور خارجه مصر میافتد زیرا دبیرکلی اتحادیه کشورهای عرب ظاهراً تحت تملک وزرای خارجه بازنشسته مصر است و بیشک حضور احمد ابوالغیط درچنین شرایطی میتواند خشم مردم مصر را برانگیزد و از سوی دیگر بر این نکته تأکید کند که سیاست حاکم بر این اتحادیه همچون گذشته خواهد بود.
تاریخ اتحادیه عرب ثابت کرده که همچنان بهعنوان بازوی وزارت امورخارجه مصر فعالیت میکند زیرا دبیرکل میتواند هر موضوعی را که تشخیص دهد با مزاج سیاسی مصر هماهنگی ندارد به تأخیر اندازد و یا آن را از موضوع پیگیری حذف کند و تاریخ این اتحادیه ثابت کرده که تا به حال جزدر یک مورد که آن هم به موضوع کمپدیوید باز میگردد، همیشه سیاستهایی را دنبال کرده که با موضوع مصر هماهنگی داشته باشد.
برخی عقیده دارند که دبیرکل اتحادیه عرب بهدلیل درک نکردن تفاوت میان اتخاذ سیاست بهعنوان وزیر امور خارجه و اتخاذ سیاستهای دستهجمعی تحتعنوان اتحادیه کشورهای عرب، بین بسیاری از کشورها، اختلاف و جدایی به وجود آورده و بیشک جهان عرب، صحنه جنجالبرانگیز اعتراض نخستوزیر ترکیه به دروغهای شیمون پرز را از یاد نخواهد برد و همیشه خاطره حضور عمرو موسی که هرگز با اردوغان همراهی نکرد را فراموش نخواهد کرد.
بسیاری از کشورهای عرب، در اختیار گرفتن این پست توسط مصر را نوعی اهانت برای خود تلقی میکنند زیرا مصر این تفکر را جا انداخته که حتی فکر کردن به انتقال مقر اتحادیه از قاهره به جایی دیگر، برای کشور مصر اهانتی بزرگ تلقی میشود.
نگاهی به مقر اتحادیه عرب نشان میدهد که چرا این اتحادیه هرگز نتوانسته خود را با سیاستهای روز هماهنگ سازد. هنگام بازدید از اتحادیه به چشم میتوان دید که کارمندان مستقر در آن برای سرگرمی به بازیهای کامپیوتری روی آوردهاند و محیط کتابخانه نیز محیطی بسیار کثیف و در سطحی بسیار پایین بوده و وقتی دریابید که اتحادیه در 24 کشور جهان نمایندگی دارد ولی وضعیتش چنین است، به خوبی متوجه میشوید که چرا این اتحادیه نتوانسته در مورد مسائل حساس کشورهای عرب، موضعگیریهای مناسب داشته باشد.کشور مصر به رهبرانی نیاز دارد که بتوانند نه فقط نیازهای مردم خود که نیازهای جهان عرب را به خوبی درک و تأمین کنند.
در آغاز قرن بیستم، 4نقطه در جهان مرکزیت داشتند: لندن، پاریس، قاهره و بمبئی و در آن زمان از نیویورک، توکیو ، لسآنجلس ، هنگکنگ و دبی خبری نبود و مصر در آن زمان هزاران دانشجو از سراسر کشورهای عرب را در خود جای داده بود. متفکران عرب همیشه از رهبران فکری مصر سرمشق میگرفتند زیرا مصر در قلب تاریخ و جغرافیا یک کشور محوری است و در دل مردم عرب جای دارد؛ منتها اتخاذ سیاستهای نامناسب و جدا از نیازهای مردم عرب موجب شده که نه فقط مصر که اتحادیه کشورهای عرب نیز جایگاه مطلوب خود را از دست بدهد.
الحیات