از فردای آن روز سیل تصاویر و تماسهای تلفنی مردم مبنی بر شکایت از تردد این خودروهای روباز و بد بو روانه دفتر روزنامه شد. پای درددل هر یک از شهروندان که بنشینید سرانجام حق را به آنها میدهید. یکی از جمعشدن حشرات دور و اطراف این خودروها شکایت دارد، دیگری میگوید به محض اینکه وانتبار یادشده جلوی مغازه وی توقف میکند تمام مشتریها بینی خود را گرفته و به بهانهای مغازه را ترک میکنند.
صحبت شهروندی که در همسایگی صاحب یکی از این وانتبارها زندگی میکرد نیز جای همدلی داشت، زیرا مجبور بود دستکم تا صبح بوی ناخوشایند این بار و بقایای آن را تحمل کند. به هر حال همانطور که مسئولان برای بسیاری از موارد اینچنینی راهکارهایی را در نظر گرفتهاند بد نیست این مشکل را نیز با چند طرح ساده برای شهروندان حل کنند. برای نمونه به گفته شهروندان، اجباریشدن پوشش برای قسمت بار چنین وانتهایی میتواند مشکل را حل کند.
خودروی خجالتی
شنیدهاید برخی برای بیان اشتباهات و حرفهای دیگران میگویند «روم به دیوار» حال حکایت همین خودرویی است که در تصویر مشاهده میکنید. به نظر میرسد رفتار راننده آن بهحدی خجالت آور بوده که خودرو رویش را به دیوار کرده است. البته هر یک از ما تجربه چنین خجالت کشیدنهایی را داریم. برای نمونه وقتی سوار خودروی دوست و آشنا میشویم از نوع رانندگی وی میخواهیم رو به دیوار باشیم و کسی قیافه ما را نبیند. البته از آنجا که میگویند «ادب از که آموختی، از بیادبان» برخی از این مورد عبرت گرفته و هیچگاه باعث نمیشوند سرنشینان خودرو از نوع رانندگی آنها خجالتزده شوند. جدای از خجالتزدگی جریمهها و توقیف خودرو به ویژه در تعطیلات نوروز به هیچوجه به صرفه نیست.
قوز بالا قوز
ترافیک پیش از عید گلی بود که به سبزه برخی دستفروشها و این اواخر عمو نوروزهای سیاه و سوخته سرچهارراهها آراسته شد. درست پشت چراغ قرمز زمانی که منتظرید چراغ سبز شود ناگهان چند نفر با لباسهای قرمز ظاهر شده و جلوی خودرو میایستند. جالب اینجاست که تا یک اسکناس سبز هم از راننده نگیرند کنار نمیروند. بالاخره اگر برای چنین رسمهایی جا و مکان مناسبی در نظر گرفته میشد شاید خیابانهای شهر از این مشکلی که شبیه قوز بالا قوز است خالی میشد، برخی شهروندان نیز توجهی به بایدها و نبایدها ندارند و بعد از سبز شدن چراغ نیز دل از نگاه کردن به عمونوروز نمیکَنند.
بعد از آن هم نوبت سبزهها و ماهیهای قرمز میشود که نیمی از عرض پیادهرو را به خود اختصاص میدهند. وقتی برخی مغازهدارها به بایدها و نبایدهای شهرنشینی اهمیت ندهند حتی سبزه و ماهی قرمز نیز میتواند دردسر ساز باشد. برای سال جدید، تمام این معضلات میتواند موضوع طرحها و برنامههایی برای ساماندهی مراسم سالهای آینده باشد. برای نمونه جایی برای نمایشهای مربوط به نوروز تعیین شود و مغازهدارها نیز ملزم شوند فضای پیادهرو را از هرگونه کالای مزاحمی خالی کنند.
سطل مکانیزه در سال جدید
در سالی که گذشت بارها در همین ستون راجع به سطلهای مکانیزه زباله و مشکلاتی که در رابطه با آنها در سطح شهر رخ داد نوشتیم؛ سطلهایی که بسیاری از آنها توسط رانندهها سقوط کردند و زبالههای درونشان روی زمین ریخت، سطلهایی که برخی از افراد از آنها بهعنوان تابلوی تبلیغاتی استفاده کردند، سطلهایی که هرچه به آخر سال نزدیکتر شدیم بیشتر به جعبه جادویی برای غیبکردن اسباب و اثاثیه کهن ساختمانها شبیه شدند. به هر حال بد نیست در سال جدید برای نوع استفاده از این سطلها کمی تجدیدنظر کنیم. برای نمونه از آنها به عنوان رزروکننده جای پارک و ... استفاده نکنیم.