«با بستن در اتاق ها از ورود گربه های مزاحم جلوگیری کنید» این جمله راهروها و درهای اتاق های مجموعه تئاتر شهر را زینت بخشیده است و به یکی از پر بینندهترین متنهای امسال تبدیل شده است.
بهگونهای که نشریه روزانه جشنواره و سایت رسمی مرکز هنر های نمایشی نیز ناگزیر از پرداختن به آن شده اند ، بدون توجه به این مساله که ابعاد حضور این گربه ها چقدر می تواند بر وجه اجرایی جشنواره تاثیر بگذارد.
آن هم جشنواره ای که مسئولان برپاییاش آن را یکی از جشنوارههای شناخته شده جهانی می دانند که- به گفته محمد اطبایی مسئول بخش بینالملل جشنواره - برای حضور دربیست و پنجمین دوره اش، 120 گروه نمایشی خارجی پاسخ مثبت به فراخوان مرکز هنرهای نمایش ایران داده اند، و فیلم اجراهای خود را برای دبیرخانهاش فرستادهاند.
ترس از گربهها اگر بگذارد، خیلی ها انتظار دارند ،جشنواره بیست و پنجم از امروز تنورش داغ تر شود تا یخ سالن ها در دی ماه تهران آب شود و صحنه ها گرم. اتفاقی که معمولا در فصل های دیگر سال به ندرت رخ میدهد.
مگر آن که کارگردانی صاحب نام یا گروهی شناخته شده با پیشینه اجرایی روشن، نمایشی را به صحنه برده باشد و بتواند مثلاً در 30 اجرا سالن 120 نفره چهارسو را هر شب پر نگه دارد.
امسال اگر چه آمار رسمی از بازید مخاطبان از نمایش های جشنواره اعلام نمی شود و پربیننده ترین نمایشهای هر روز مشخص نمیشود، اما تجمع های همیشگی و جشنواره ای نشان می دهد که تنور جشنواره امسال آنطور که باید هنوز داغ نشده است، با این حال در روز های پنجشنبه و جمعه، نسبت به سایر ایام هفته جمع جوانان نمایش دوست در اطراف مجموعه تئاترشهر بیشتر به چشم می آمد.
این مسأله را خیلی ها به تغییر سیاست و تبدیل شدن این جشن به یک جشنواره غیررقابتی ربط می دهند ، جشنواره ای که نمایشهایش برای اولین بار در آن اجرا نمیشوند، بلکه از بین نمایشهای اجرا شده در طول سال انتخاب می شوند.
بالاخره رقابتی یا غیررقابتی؟
«حضور نداشتن در جشنواره تئاتر فجر دیگر چندان ناخوشایند نیست، چون ارزش بکر بودن و رقابتی بودن خود را از دست داده است.»
این جمله را چیستا یثربی می گوید. نویسنده و کار گردانی که اگر چه در اکثر دوره های جشنواره حضور داشته و بار ها توانسته یکی از جوایز جشنواره را از آن خود کند، اما در جشنواره امسال جایش خالی است.
همین غیررقابتی شدن جشنواره اما از منظر برخی از هنرمندان حاضر در جشنواره یک حسن به حساب می آید ؛ در واقع هر چقدر تعداد موافقان برپایی جشنواره به شکل رقابتی و با تمرکز بر آثار جدید در بین هنرمندان جوان زیاد است، هنرمندان پیشکسوت یا قدیمی تر موافق اجرای جشنواره بهشکل غیررقابتی هستند.
«خوشحالم که بالاخره مسئولان به این نتیجه رسیدند که نمایش ها را از بین تولیدات یک سال انتخاب کنند که اجرای عمومی داشته اند.» اینها را هادی مرزبان کارگردان و بازیگر تئاتر می گوید که از اواسط دهه 40 در فضای تئاتر ایران حضور دارد.
بهروز غریبپور نیز موافق این شکل از برپایی جشنواره است، در عین حال سپیده نظری پور کارگردان و طراح صحنه که امسال هم نمایش «تهران،پرندک»را در جشنواره به صحنه می برد، معتقد است: «اصولًا جشنواره باید توقع مخاطبانش را برآورده سازد، اما امسال هم سیاستها به گونه ای بود که باید ما کارهای تولیدی 85 را که اجرای عمومی داشته اند به جشنواره بیاوریم.»
حسین کیانی نویسنده و کارگردان تئاتر نیز معتقد است:«این که نمایشها از اجراهای عمومی به جشنواره راه پیدا می کنند و جشنواره به شکل غیر رقابتی برگزار می شود نه تنها موجب بهبود وضعیت و پیشبرد تئاتر ایران نمیشود، بلکه باز دارنده نیز هست.»
مشکل البته رقابتی بودن یا غیر رقابتی بودن جشنواره تئاتر فجر نیست؛ در اصل مشکل به سیاستگذاری جشنواره باز می گردد. این جشنواره حالا حکم تنوری را پیدا کرده است که شکل و نوع نان هایش بیش از آن که مطابق ذائقه مردم باشد، طبق ذائقه و سلیقه مدیران در هر دوره ای تغییر می کند.
به همین دلیل شاید همه چیز به صورت آزمون و خطا پیش می رود ،و در همین آزمون و خطا ها ست که کلیت تئاتر ایران فراموش می شود و در عوض موضوعی مقطعی مثل برپایی جشنواره جایش را میگیرد تا هر مدیری که به ساختمان پشت تالار وحدت می آید برای نشان دادن توانش اول دستی در شکل برپایی جشنواره ببرد، و بعد اگر فرصت داشت به چیز های دیگر فکر کند یا برایش برنامه ریزی کند.
در ایران هنوز تئاتر نتوانسته با مخاطب آشتی کند و مثل برخی از کشور ها به جزئی از کالاهای فرهنگی و مصرفی خانوادهها تبدیل شود. در این وضعیت شاید نشود طبق الگوهای کشورهایی حرکت کرد که در آن مجموعههای تئاتری خصوصی، یا دولتی بلیط های کل اجراهای یک سال را پیش فروش می کنند و جشنواره ها بر آیند این اجرا ها را در کنار اجراهایی از سایر کشور ها در یک مقطع زمانی در یک ویترین زیبا به نمایش می گذارند.
در ایران ،اجرای جدید و یا حتی اعلام نمایش برگزیده ، به همراه تبلیغات فصلی می تواند، یکی از راه های باز گرداندن مخاطب به سالن های اجرای نمایش باشد.
مخاطبی که حالا با تئاتر قهر کرده است . البته خیلی ها یکی دیگر از دلایل قهر مخاطب را جای خالی خیلی از تئاتری ها ی اسم و رسم دار میدانند که هر کدام آثارشان طی این سال ها مخاطبان خاصی پیدا کرده است.
تا پیش از این اگر هر سال نام تعدادی از هنرمندان پیشکسوت این عرصه در لیست غایبان دیده می شد؛ کسانی که خودشان هم به غیبت عادت کرده بودند، حالا لیست غایبین آنقدر پر و پیمان شده که نام قطب الدین صادقی، حمید امجد، علیرضا نادری نجف آبادی محمد یعقوبی و .. در آن دیده میشود.
«زمانی از بودن در جشنواره خوشحال می شدم چون در کنار هنرمندان موفقی مثل یعقوبی، نادری، جلال تهرانی ، دشتی و ..،بودم ،حضور هر کدام از آنها به اعتبار جشنواره می افزود اما حالا ...»این حرف ها را هم نادر برهانیمرند، کار گردان و نویسنده بر زبان میآورد. شیوه گزینش کار ها هم برای شرکت در جشنواره ازجمله مسائلی است که حاشیه های جشنواره امسال را داغ داغ کرده است.
ملاکها شفاف نیست
«در شرایطی که سیاستگذاریها و برنامهریزیها مشخص نمی شود ،دچار نوعی تناقض می شویم و همه چیز به شکل پنهانی رخ می دهد.» اینها را دکتر خاکی میگوید ،در پاسخ به سؤالی در مورد نحوه عملکرد هیات گزینش.
برهانی مرند و یعقوبی هم از شفاف نبودن ملاک ها میگویند، این که باید تیم گزینش در یک جلسه مطبوعاتی ملاک هایش را به صورت شفاف اعلام کند و معلوم شود بر چه اساسی برخی از گروه تئاتری همیشه حضور دارند و برخی نه.
در بخشهای بین المللی جشنواره و تبلیغات و اطلاع رسانی آن نیز وضع به همین منوال است، آزمون و خطا پس از 25 سال - به گفته رئیس مرکز هنر های نمایشی، ربع قرن – هنوز ادامه دارد و همه چیز سلیقه ای است.
در این بین آنهایی نادیده گرفته میشوند که یا تولید کننده هستند یا مصرف کننده. دو وجهی از تئاتر که بدون آنها تئاتر هم معنایی ندارد، حتی اگر گربه های تئاتر شهر جمع شده باشند و دیگر روی هیچ در یا دیواری اعلامیهای نصب نشده باشد و روی آن نوشته نشده باشد «مواظب گربههای تئاتر شهر باشید».